سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 24 خرداد 1404
    18 ذو الحجة 1446
    • عيد سعيد غديرخم، 10 هـ ق
    Saturday 14 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ای انسان! خود به یاری خود برخیز! بتهوون

      شنبه ۲۴ خرداد

      شاعر شدم اما ...

      شعری از

      افسانه احمدی ( پونه )

      از دفتر آرامش درون نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ ۸ روز پیش شماره ثبت ۱۳۸۳۲۰
        بازدید : ۵۱   |    نظرات : ۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

      شاعر شدم اما نه برای دل زارم
      من مرثیه خوان خودم از بخت نزارم

      پر حسرت و دردم چکنم حال بدم را
      بی واژه چطور این غم و دردم بنگارم

      شاعر نشدم تا که دلم را ببُرم سر
      یا دور شوم از همه ی ایل و تبارم

      تا کی بشوم مرهم درد همگان یا؛
      آتش بزنم پای غزل ، باغ و بهارم 

      هرگز ننوشتم که مرا تاج گذارید !
      یا در پی شهرت گذرم از شب تارم

      زنجیر زنم دست قلم را که نبافد
      بر دور گلویم رَسَن چوبهٔ دارم

      باید که بپوشم به لبم جامهٔ خنده
      باید که دمار از پِیِ این غصه درآرم

      وقتش شده با چرخش چشمی بکنم دور
      بی حوصلگی از دل و از دور و کنارم

      بیرون بزنم از دل این دخمهٔ تاریک
      بر باور تقدیر خودم صحه گذارم

      وقتش شده برگردم از این کوچهٔ بن بست
      در پای عزیزان خودم جان بسپارم

      امروز برایم بشود روز مبادا
      تا اشک شعف از دل و از دیده ببارم

      زخمم که مداوا بشود ، دفتر شعرم
      پر می شود از ساز و نواهای سه تارم

      میخواهم از این پس بزنم قفل جدایی؛
      دروازه ی غم را ، نشود بیش سوارم !

      بر سقف دو چشمان شبم ماه نشانم
      یک مخمل آبی از ستاره ها بیارم

      در خاک ترک خوردهٔ این بستر سردم
      فرشی خفن از"پونه" و بابونه بکارم



      افسانه_احمدی_پونه

      ─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۶ روز پیش
      درود بانو
      پر احساس و زیباست خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      ۶ روز پیش
      خندانک درود زبباست
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      ۶ روز پیش
      درود بر شما شاعر توانا

      بسیار عالی خندانک

      خندانک خندانک خندانک خندانک
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      درود بر بانوی واژه‌ها، سرکار خانم پونه‌ی نازنین

      چه سروده‌ای... آینه‌ی جان و زخمی از درون،
      آمیخته‌ای از اعتراض نجیبانه، امید دردمند، و تصمیمی سترگ برای رهایی...

      آن‌جا که می‌فرمایید:
      «زنجیر زنم دست قلم را که نبافد / بر دور گلویم رَسَن چوبهٔ دارم»
      دل آدمی می‌لرزد از این شجاعتِ بی‌نقاب در مواجهه با خویش...

      و چه پایان‌بندی پُر نور و بارقه‌داری:
      «در خاک ترک خوردهٔ این بستر سردم / فرشی خفن از "پونه" و بابونه بکارم»
      درود بر نامتان و درود بر قلم‌تان خندانک
      قلم‌تان همیشه نویسا، دلتان همیشه سبز خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      مریم عادلی
      ۳ روز پیش
      درود استاد پونه جانم
      بسیار زیبا
      وچون همیشه حامل واژه های ناب و متفاوت
      با عطر پونه
      💐🌸💐🌸
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1