سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 24 خرداد 1404
    18 ذو الحجة 1446
    • عيد سعيد غديرخم، 10 هـ ق
    Saturday 14 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ای انسان! خود به یاری خود برخیز! بتهوون

      شنبه ۲۴ خرداد

      گفتگوی دو زندانی

      شعری از

      جلیل میاحی

      از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ ۸ روز پیش شماره ثبت ۱۳۸۳۱۹
        بازدید : ۱۰۳   |    نظرات : ۳۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر جلیل میاحی

      این شعر، مکالمه‌ای‌ست میان دو زندانی: یکی گرسنه، زخمی، و خسته از بند و نان و وعده، و دیگری دل‌بسته‌ی صبر و ایمان و مذهب. گفت‌وگویی در تنگنای تاریکی، جایی میان زخمِ زنجیر و رؤیای رهایی.
      ******
      《زندانی اول》
      در شبِ تارِ سیاه،
      میانِ بویِ نمِ دیوار،
      اندوهم را
      با تکه‌نانی خشک
      قسمت کرده‌ام.
      نه امیدی مانده
      نه خوابِ مادرم
      نه رؤیای فرار...
      《زندانی دوم》
      اما برادر،
      در دلِ این تیرگی هم،
      نور اگر نیست،
      یادِ خدا هست.
      صبر کن،
      رهایی نزدیک است،
      هر که در بندِ حق افتد
      آزاد می‌شود...
      《زندانی اول》
      آزاد؟
      از این قفسِ بی‌نان؟
      از این زنجیرِ پوسیده؟
      تو از صبر می‌گویی،
      من از زخمِ خالی‌دستی.
      《زندانی دوم》
      اما مگر
      پیامبران هم
      در تنگنا نزیستند؟
      در غار، در چاه، در تبعید...
      《زندانی اول》
      آری،
      اما نان داشتند،
      و عزت،
      نه تحقیرِ هر سحر
      برای مشتی نانِ کپک‌زده.
      《زندانی دوم》
      نان بی‌ایمان
      چیزی نیست.
      جانِ بی‌معنا
      گم شده در دنیا...
      《زندانی اول》
      و ایمانِ بی‌نان
      طعنه‌ست،
      مثل پندِ سیر به گرسنه،
      مثل حکمتِ دروغ
      در دهانِ ظالم.
      《زندانی دوم》
      اما اگر فرو بریزیم،
      اگر ایمان نماند،
      چه می‌ماند جز دندان و مشت؟
      جز آتشی کور؟
      《زندانی اول》
      شاید همین آتش،
      عدالت را زنده کند.
      شاید همین خشم،
      گرما دهد به استخوانِ بی‌پناه.
      《زندانی دوم》
      و اگر بسوزاند؟
      اگر خاکستر شود
      پیش از آن‌که شعله گیرد؟
      《زندانی اول》
      پس بنشینیم؟
      در سکوتِ مقدسِ صبر،
      تا خنجر از پشت بیاید؟
      《زندانی دوم》
      نه،
      اما راهی هست
      میانِ صبر و قیام،
      میانِ زهد و فریاد.
      《زندانی اول》
      اگر باشد،
      از میانِ این دیوار می‌گذرد
      نه از لای کتاب‌های پوسیده.
      《زندانی دوم》
      باشد،
      تو فریاد بزن،
      من دعا می‌خوانم؛
      شاید صدای‌مان
      با هم،
      دری را بشکند.

      ۷
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      ۶ روز پیش
      درود جناب میاحی بزرگوار خندانک

      رد قلمتان ماندگار خندانک
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      درود و سپاس بانو بزرگوار، از مهر و لطفتان دل‌گرمم 🌸 چه زیباست وقتی «احساس»، رد قلم را می‌بیند و تأیید می‌کند… حضورتان موجب دلگرمی‌ست. پاینده باشید و در احساس، الهه بمانید 🌷🙏
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۶ روز پیش
      درود بزرگوار
      پر معنی و زیباست
      آموزنده خندانک
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      درود بر استاد فرهیخته و گرامی 🌹🙏 از لطف و نگاه پربارتان بسیار سپاسگزارم. خرسندم که شعر، پسند خاطر بزرگانی چون شما شده است. حضورتان موجب دلگرمی‌ست. 🙏 پاینده باشید و سرافراز 🌿🌺 خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      ۶ روز پیش
      خندانک
      درود برشما جناب میاحی عزیز خندانک
      بسیارزیبا بود
      خندانک خندانک
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      ارسال پاسخ
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      درود و مهر بر بانوی واژه‌ها خندانک از حضور دلگرم‌کننده و نگاهِ پربارتان صمیمانه سپاسگزارم. خرسندم که کلمات، راهی به دلِ شما گشودند. با آرزوی روشن‌ترین واژه‌ها در مسیر قلمتان خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      ۶ روز پیش
      درود بر شما شاعر گرامی

      گفت وگوی دو زندانی

      جالب بود. و زیبا

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تقریبا. داستانی و سرگذشتی بود

      موفق باشید خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      درود و مهر بر استاد تختی گرامی از حضور و توجه ارزشمندتان بسیار سپاسگزارم 🌹 خوشحالم که مضمونِ داستانی شعر مورد پسندتان واقع شد. نظرتان دلگرم‌کننده و باعث افتخار من است. با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون برای شما 🌟🙏 خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      نرگس زند (آرامش)
      ۶ روز پیش
      درود وعرض ارادت خدمت جناب میاحی ارجمند خندانک
      زیبا بود 👏👏👏
      منتها همه چیز دعا نیست ..
      ی بنده خدایی بود شغل مناسبی نداشت وزن وفرزندانش تو سختی بودند ایشون هم همش در حال عبادت ودعا ومسجد بود روزها روزه وشبها مشغول عبادت که خداوند دری به رویش باز کند غافل اینکه خدا بهت عقل وسلامتی داده تلاش کن عبادت هم در حد خودش ..این قضیه مال همین چند سال پیشه ..خلاصه که انقدر قرض بالا آورد وبه نزول گرفتن افتاد کل خونه وهر چه که داشت از دست داد وحتی ایمانی که داشت ..به واسطه ی یکی از اقوام ایشون تو اداره برق شروع به کار کرد وتا دو سه سال هم از همه پنهان تا بتونه کاری بکنه بقیه قرض ها رو بده ..به هر حال کازش خوب پیش رفت شد پیمانکار اداره برق ودو تا پسرم داست هر دو تا رو پیش خودش نگه داشت سر پنج سال نشده هم خونه خرید هم قرض ها رو داد وهم ماشین بالا بر اداره برق خرید ..
      جالب اینه که کلا نماز وهر انچه که بهش اعتقاد داشت هم کنار گذاشت ..
      نتیجه گیری اینه که در هر کاری افراط وتفریط غلط ومیانه روی واعتدال جز بهترین راه هاست وانسان هم کمتر شکست میخوره ..
      والبته ناگفته نمونه تو زندان کاری از دست کسی بر نمیاد ..
      وانسان به امید است که تمام سختی ها رو پیش میبره ..
      سپاس از شعر زیباتون خندانک
      موفق باشید خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      درود و سپاس بانو آرامش گرامی 🌹 از توجه و بیان تجربه‌مند و ارزشمندتان بسیار ممنونم. دقیقاً با شما هم‌عقیده‌ام؛ دعا بی‌تلاش، پرنده‌ای‌ست بی‌بال… و افراط، چه در عبادت باشد و چه در بی‌اعتقادی، راه به سلامت و رشد نمی‌برد. تجربه‌ای که روایت کردید، تلنگری‌ست به ما برای حفظ تعادل میان 《باور》 و 《عمل》 میان 《دعا》 و 《دست‌به‌کار شدن》… خوشحالم که شعر، بهانه‌ای شد برای این گفت‌وگوی پربار. پایدار باشید و پرامید 🌿
      ارسال پاسخ
      فرامرز عبداله پور
      بانو زند عزیز راست می گویند
      گفت پیغمبر به آواز بلند
      با توکّل زانوی اُشتر ببند
      انسان باید کارهای عقلانی را قبول کند
      چون اصلا شرع به خاطر عاقل بودن انسان است
      و الّا اگر عقل نبود شرع معنا نداشت
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      ۶ روز پیش
      از سرودپرمعناوزیبایت
      لذت بردم
      درود ها برشما
      شاعر گرامی
      خندانک خندانک خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      سپاسگزارم استاد فرهیخته و مهربان 🌹 حضورتان، مهر است و نظر پرمهرتان، مایه‌ی دلگرمی. از اینکه سروده‌ام مورد پسندتان واقع شد، خوشحالم. پاینده باشید و برقرار 🙏 خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود مدهوش( یامور)
      ۶ روز پیش
      درودتان جناب میاحی ارجمند 🙏👏🌹💞

      بسیار زیبا و دلنشین 🌹👏🙏🌿
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      درود بر استاد فرهیخته و نازنین جناب مدهوش عزیز و گرامی 🌹🙏 از مهر نگاه و لطف بی‌دریغ‌تان سپاسگزارم. حضورتان همیشه برایم مایه‌ی افتخار و دلگرمی‌ست 🌿💞 پاینده باشید و پرآوازه، همچون همیشه خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۶ روز پیش
      درود جناب میاحی
      زیباست
      خندانک خندانک خندانک
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      درود بر شما جناب سرمازه‌ی گرامی 🙏 از حضورتان و لطف نگاهتان بسیار سپاسگزارم. خوشحالم که شعر مورد پسندتان واقع شد. پاینده باشید و برقرار 🌿
      ارسال پاسخ
      سید مرتضی سیدی
      ۶ روز پیش
      سلام و درود شاعر ارجمند و بزرگوار خندانک
      تفکر برانگیز و خردورزانه قلم زدید خندانک خندانک
      دم شما گرم خندانک
      توفیقاتتان روزافزون باد خندانک
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۶ روز پیش
      سلام و درود بر جناب سیدی فرهیخته و بزرگوار خندانک از مهر و لطف شما صمیمانه سپاسگزارم. خوشحالم که واژگانم اندکی در تأمل و اندیشه نشاندند. با آرزوی سربلندی و توفیق روزافزون برای شما که اهل خرد و دل هستید خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ۵ روز پیش
      این شعر زیبا، گفت‌وگویی تراژیک و پرتنش میان دو رویکرد متضاد به رنج و اسارت است. درک هر دو زندانی عمیقاً انسانی است و شعر با مهارت، تنش بین مادیّتِ رنج و انتزاعِ ایمان را به تصویر می‌کشد.بند آخر ترکیب این دو استراتژی برای رسیدن به هدفی واحد، رهایی زیبا بود خندانک خندانک
      درود و عرض ادب خندانک
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۵ روز پیش
      درود بر شما جناب کریمی بزرگوار خندانک از خواندن نظر ژرف‌نگر و تحلیل موشکافانه‌تان لذت بردم. توصیف دقیق‌تان از تنش میان «مادیّت رنج» و «انتزاع ایمان»، گویای نگاهی دقیق و انسانی به بطن شعر بود. برداشت‌تان از بند پایانی، که آن را «ترکیب دو استراتژی برای رهایی» خواندید، حقیقتاً دلگرم‌کننده و الهام‌بخش است. خندانک سپاس از نگاه پُردرایت‌تان خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدکریمی (پویا)
      ۵ روز پیش
      درود ها جناب میاحی
      ارزشمند سرودید بزرگوار
      این سروده به نوعی شامل افکار ناقص و به دور از حقیقت برخی از مانیز میشه پیامبرمان فرموده اند کاد الفقر ان یکون کفرا
      پس ایمان نمیتونه گرسنگی و عقب ماندگی رو توجیه کنه بلکه بر عکس ایمان باید رفاه و عدالت اجتماعی بیاره و گرنه ایمان حساب نمیشه
      موفق باشی عزیز و گرامی
      سپاس از اشتراک قابل تاملتان⚘🌿⚘🌿⚘
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۴ روز پیش
      درود و سپاس بیکران جناب کریمی بزرگوار
      از حضور اندیشمندانه و بیان صادقانه‌تان عمیقاً ممنونم
      دقیق فرمودید؛ فقر، زمینه‌ساز کفر است، و ایمان اگر به عدالت، رفاه و کرامت انسان نینجامد، تنها شعاری تهی‌ست
      کلام شما یادآور حقیقتی‌ست که باید بارها و بارها تکرار شود
      امید که ما، فراتر از باورهای سطحی، در عمل نیز پناه محرومان و حامی عدالت باشیم
      حضورتان دلگرم‌کننده است خندانک
      پاینده باشید و برقرار
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      فرامرز عبداله پور
      ۵ روز پیش
      درود
      مثل همیشه
      زیبا و دلنشین
      سروده اید
      ⚘⚘⚘⚘
      رقص قلمتان ابدی
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۴ روز پیش
      درود بر شما
      سپاس از مهرتان،
      حضور و نگاهِ گرم‌تان
      روشنی‌بخش این راه است.
      دل خوش دارم که رقص قلم،
      در نگاه نازنین شما معنا می‌گیرد. خندانک

      پاینده باشید، جناب عبداله‌پور عزیز.
      ⚘⚘⚘

      ارسال پاسخ
      سید علیرضا دربندی
      ۴ روز پیش
      درود به جناب میاحی عزیز
      برخی دوستان هنرمند در حوزه شعر نو رو دعوت میکنم به خوانش این شاهکار بدیع که شعر نو خلاصه نمی‌شود در رقص و بوسه ماه در آسمان

      اوج هنر شما در این زیبا سروده بی طرف بودنتان در روایت بود... شما بعنوان خالق نفر سومی بودید که این گفتگو رو روایت می‌کرد و این یعنی خالق شدن و خلق کردن نه صرفا سرودن

      به احترام این سروده کلاه از سر برداشته که حتی پتانسیل یک نمایشنامه آهنگین بودن رو داره
      هزاران درود بر شما 👏
      جلیل میاحی
      جلیل میاحی
      ۳ روز پیش
      درود بی‌پایان بر جناب دربندی عزیز، خندانک از ژرفای دل سپاسگزارم بابت این نگاه عمیق، تحلیل هنرمندانه و لطفی که در واژه‌هایتان موج می‌زند. برای من، هیچ چیزی زیباتر از آن نیست که شعر بتواند صدایی بیابد فراتر از قالب‌ها، و اگر این روایت به چشم شما روایتگر بی‌طرف حقیقتی انسانی آمد، افتخاری‌ست برای من. باور دارم شعر، آن‌گاه که از «سرودن» فراتر رود و به «خلق» بدل شود، تازه زنده می‌شود. همراهی هنرمندانه و دل‌گرم‌کننده‌تان همیشه مغتنم است. خندانک با مهر و احترام خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1