زیباتر ز ببر سپید و پلنگان برفی

سلام به فراز ونشیب قلم زیبایت قسم که خوب و زیبا سرودی برادر هنرمندم افرین

درود شاعر عزیز
میلاد با سعادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت
شاه دین سلطان خراسان
ارباب ما
حضرت امام رضا علیه السلام را تبریک عرض مینمایم
موفق و پیروز باشید

گمانم که مِهر را
بازدمیدن بر آسمان سرزمین‌هایم
مُهری‌ست که فقط
در ارتعاشِ خنده‌ت
بازگشوده خواهد شد


درود بر جناب آرمین شاعر توانمند
بسیار زیبا ومتفاوت بود
لطیف ودلبرانه
عاشقانه هایتان برقرار ومستدام تا همیشه

باشکوه و رمزآلود
با معشوقی الهه‌گونه...
درود بر شما بزرگوار

عاشقانه شاهانه قلندرانه شکوهمندی ...

گمانم که مِهر را بازدمیدن بر آسمان سرزمین‌هایم
مُهری‌ست که فقط
در ارتعاشِ خنده‌ت بازگشوده خواهد شد
پس هستی را به لودگی وا‌می‌دارم!
و لبخندِ افسونت را
در بزمِ خودم لب‌به‌لب می‌سورم...
(وای دیگر نمی‌توانم! وای دیگر بس‌ست!)
من نسلِ بر تو کافران را برمی‌کَنَم!
برمی‌کَنَم کوهِ خدایان را "می‌خواهمت"
می‌خوانمت به خود "نزدیک‌تر"

سلام و درود بیکران استاد عزیز و بزرگوار

درودتان برادر گرانمهر
شاعر و اندیشنده ی توانا
بسی زیباست، ارتباط عمودی و افقی محتوا، واژگان، تاریخ و...
از بهترین اشعار سپیدیست که در یک ماه گذشته خواندم..
البته کمی شاید، به دلیل علاقه ی شخصی ام، به سیبریا، حیات وحش سیبریا و منچوریا باشد..
در مناطق سیبریایی، اقوامی از تورکتباران ساخا، یا یاقوتها میزیند و پیوند تاریخی دیرینه با سرزمینهای شمالی مذکور دارند.. و اساسا زبان یاقوتی، از شاخه ی سیبریایی و از شاخه های اصیل تورکی محسوب میشود وزبان اقوام دیگر از مجموعه ی تورکی و مغولی که در تخصص زبانشناسان و.. است، این قسمت کوچکی از نفوذ مجموعه زبانهای باستانی تورکی در سرتاسر جهانست...
اثر سمبولیکست، کیستی ای بازمانده! یاداور افسانه های تورک، و بازمانده ای که توسط ماده گرگ مادر
بالغ میشود و... میتواند باشد..

پلنگ منچوری و ببر برفی، پیوند زیست نماد ترکی _ سیبریاییند... خون ابدیت، از سیبریا تا پانتورانیزم اساطیری، _اسطوره ی گکتنک یا اسمان خونین _، و ابلیس یخ و بوران در باورهای بومی سیبریاییست...
ابلیسی که در نبرد با روح بزرگ شمنهای جنگلست، جمجه ی شاهان در شعر، میتواند جستاری به تاریخ اورخون باشد، _ در کتیبه های تورکی باستانی _،
ببر سفید در اساطیر سیبریایی، نماد نگهبان کوهی ممنوعه و مقدسست، و پلنگ منچوری
واسط جهان زنده و ارواح مقدس جاری در جنگهای کهن...
فوق العاده بود این کاربرد و هنرمندی واژگان، هرمنوتیک اثر، چنانچه کمترین پیشتر مطالعاتی در خصوص فرهنگهای سرزمینهای مربوطه نداشتم هرگز به ژرفا و ارتباطشان نمیتوانستم پی ببرم
تار نقره ای نمادی از موی ببر برفین و یا بانوی میانسالیست که در اریکه ی تاریخی یا فرهنگی قرار دارد، نقطه ی عطف شعر، مادینه ای مقدس برای قومی خاص میتواند باشد، نیز خاقانها، و سلاطین تورک در تاریخ عثمانی و تواریخ کهن سرزمین ایران، برای جایگاه ملکه مادر یا شه_والده بهای ویژه قایل میشدند...
بیشتر میتوان در بستر فلسفه نیز نگاشت،باری زمان بنده مکفی نیست و دانش تخصصی در این خصوص ندارم..


کلک زرینتان برفراز و سرزنده
روزگاران ارام و متعالی و تابان

🌸🌸👏🏻

█_███
██████████
███_███_██__██
██████████___███
___███_████████_████
███_██_███████__████
_███_████__████
██████___█████
_████████████
__████ _██
__██
■
  ■
   ■
    ■
     ■
     ■
      ■
     ■
  ■    
■
■
 ■                                      █████
   ■                              █████
    ■                   ██████
    ■              ████
    ■         ██
  ■   ███
■
■
■
■
``
`{✿❀✿❀✿}

درود بی پایان
سروده ای ناب و عالی بود

در پناه حضرت دوست

درود بر شما..
زیبا و دلنشین..
احسنت..

درود بر شما و رقص زیبای قلمتان 👏🌹

درود برادر چندبار اثرتان راخواندم شرح استاد بانو طالب زاده را خواندم کمی تاتاحدودی کمان را زه کرده ای شبیه فراتر از آرش می خواهید قله های جهان را نشانه بگیرید خوب می دانم در این راه موفق می شوید
اما چرا بسامد بعضی از واژه ها در حال تلاش هستند برای ماندن در سطر ولی هرگز در سطر خودنمایی نمی کنند و در پایان بعضی سطر اثرات خودرا نشان می دهند
زبان شعری خیلی سختی را انتخاب کردزد البته شاید برگردد به زیست شاعرانه تان
اما از تعاریف بگذریم شعرتان لابلای زمانهای آینده بر اوج خواهد نشست این را به یقین می گویم چون توانایی واژه ها در سطرها بیشتر از خود سطر نمود دارند
سپاس از اشتراک زیبایتان

...............
...............

(آخ چه زیبایی! از ببرِ سپید و پلنگانِ برفی بیش‌تر!)
انگارم که ماهِ نو را بازبرآمدن به مینایِ شب
طلسمش در نقره‌ترین تارِ گیسویِ توست
که اورادِ شبانگاهان را
من از سَیَلانِ سکوتت می‌بویم...
(دیدی ققنوسانِ دربارم گردن خمیدند بر شکوهت؟)
گمانم که مِهر را بازدمیدن بر آسمان سرزمین‌هایم
مُهری‌ست که فقط
در ارتعاشِ خنده‌ت بازگشوده خواهد شد
.............
....................
درود بر شاعر توانمند جناب آرمین اسدزاد
دوباره و دوباره باید خواند و لذت برد
تندرست باشید
----------------------

درود وعرض ارادت خدمت جناب ارمین ارجمند
اشعارتون ادم مجبور میکنه بهشون فکر کنی وهمین طور رد نشی ...
قابل تامل هستند ..
بسیار عالی وسخت👏👏👏
در پناه حق همیشه در اوج باشید

درود جناب اسدزاد
زیباست و سخت انگیرناک

درود بر شما جناب اسد زاد گرامی

درودتان جناب الف شاعر بزرگمهر💐🌸👏🌿🌹🍃🥂✨✨🌼🌼

چه زیبا تصویر سازی فرمودید و بسیار نکته ها درونش داشت ،دستمریزاد و افرین ها🌼✨🥂🍃🌹🌹🌿👏🌸🌸💐

پوستت تلالوءِ روشنا را بفشاری بر بوسه‌ام...
(تبِ خونخواهی‌ به چه سرخایی می‌تپد تو را!)
معبدت را، اژدهایی که کشیده بر آتش
در آتش ذبح می‌کنم👏👏👏👏🌹🌹🍃