سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری


عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 25 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت فردوسي
19 ذو القعدة 1446
    Thursday 15 May 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      امام علی ع :خودپسندی سر آغاز کم خردی است.

      پنجشنبه ۲۵ ارديبهشت

      هرمزگان

      شعری از

      سید علی میرزایی

       از دفتر اجتماعی نوع شعر رباعی
      ارسال شده در تاریخ ۹ روز پیش شماره ثبت ۱۳۷۵۵۱
        بازدید : ۲۰   |    نظرات : ۲
      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سید علی میرزایی

      چقدر غمگینه هرمزگان تو این روزای آشفته
      بگو کی قصه ی ما رو از اول اینچنین گفته
       
      واسم تلخه شنیدن هر دفعه هر روز اخباری
      چنین اندوهناک اما جهان در خواب خود خُفته
       
      شاعر سید علی میرزایی 
      ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
       
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

      محمد باقر انصاری دزفولی

       ،

      سید فتح اله هاشمی

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.

      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      محمدرضا آزادبخت محمدرضا آزادبخت
      ۸ ساعت پیش       آرمین اسدزاد (الف) آرمین اسدزاد (الف)
      ۱۴ ساعت پیش       شاهزاده خانوم شاهزاده خانوم
      دیروز       محمد رضا خوشرو (مریخ) محمد رضا خوشرو (مریخ)
      ۲ روز پیش       دانیال حاجی زاده (اشک) دانیال حاجی زاده (اشک)
      ۳ روز پیش       مسعود مدهوش( یامور) مسعود مدهوش( یامور)
      ۳ روز پیش       ابراهیم کریمی (ایبو) ابراهیم کریمی (ایبو)
      ۳ روز پیش

      نظرات

      مشاعره

      مریم باهنر

      نمیدانم چه میخواهم بگویم زبانم در دهان باز بسته است ااا در تنگ قفس باز است و افسوس که بال مرغ آوازم شکسته است
      شاهزاده خانوم

      یک تاکسی می خواهم برای بردن مسافر ااا یک تاکسی می خواهم ااا برای گپی از نزدیک با مسافر ااا یک تاکسی می خواهم ااا بگذار راستش را بگویم ااا برای جستن تو ااا در میان مسافران
      مریم باهنر

      دست من و دامن وی رسد به هم دوباره کی ااا چو دل فروکشیده ام برون ز شهر خاطرات وی
      شاهزاده خانوم

      تو ماه را بیشتر از همه دوست می داشتی ااا و حالا ماه هر شب ااا تو را به یاد من می آورد ااا می خواهم فراموشت کنم ااا اما این ماه ااا با هیچ دستمالی ااا از پنجره ها پاک نمی شود
      مریم باهنر

      تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است ااا ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1