سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 22 آذر 1403
    12 جمادى الثانية 1446
      Thursday 12 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۲۲ آذر

        ناامیدی مدرن....

        شعری از

        دانیال فریادی

        از دفتر طلوعی دیگر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ ۶ روز پیش شماره ثبت ۱۳۴۲۳۱
          بازدید : ۵۵۹   |    نظرات : ۴۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر دانیال فریادی

        من کجا ایستاده ام
        خواستم به ثریا برسم
        ثریا کیف گم شده اش را در بازار
        از من طلب کرد
         
        خواستم به قله قاف رهسپار
        بشوم
        قاپم را دختری در مترو زد
         
        بساط سمبل هایم راگذاشتم گوشه ی
        آخرین روز های اسفند
        به حراج
        ولی دیدم
         همه به بساط گل های مصنوعی
        هجوم بردند
        قهوه تلخ در دهان من شیرینی گزی دارد
        من فقط
        گاو پیشونی سفیدی هستم
         در خواب
        این گله سر گردان....
         
        کسی به من گفت 
        تو هیچ نمی‌فهمی ۱
        نمی‌دانست که من همیشه بر هیچ سوارم
         
        کسی از ته اتوبوس
        خودش را به زور به من رساند
        تا بگوید گوشه ی مو هایت سفید شده‌اند
        و قامت ت خم
         
        قبر های خالی
        جایی ست خوب
         برای گریستن
         
        و فحش های آبدار
        جایز است در دل کوه گفتن....
         
        آن قناری که از قفس پرید
        و نشست بر شاخه ای آرام
        انگار داشت به ریش من می خندید
        و من در اندیشه ی 
        باز گشت ش
        قفس پر دانه را
        به شاخه آویزان کردم
         
         
        با تشکر
        دانیال فریادی
         
         
        با نقد خویش راهگشا باشیم
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        ۴ روز پیش
        خندانک
        بانام ویادخدا
        درود برشما جناب فریادی عزیز خندانک
        آفرین بسیارزیبا بود
        لذت بردم خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        🌼🧊شعرتان درعین داشتن تصاویر زیبا وبکر بسیاربلندمعنا بود
        اگر بادقت بخوانی هربندش مخاطب را به تامل وتفکری عمیق دعوت می کرد!
        مثلا دربنداول از آرایه ی ایهام استفاده شده
        ثریا هم نام زنی است و هم که نام دیگرآسمان که فک میکنم دراینجا نام زنی است ...
        شاعرمی گوید خواستم به ثریا برسم
        ثریا کیف گمشده اش رادربازارازمن طلب می‌کرد
        کنایه ی عمیقی پشتش بود
        ومیشود خیلی درموردش حرف زد وبرداشتهای گوناگونی ازآن داشت
        یاشاعر منظورش این است که در راه رسیدن به عشق و کسی که دوستش داری خیلی پستی بلندی وسختی است ویا اینکه می گوید من ثریا را عاشقانه دوست داشتم ولی او فقط به دنبال جیب پولم بود تا برایش خرید کنم فقط و به پول من فکرمیکرد وعشقی درکارنبود ....
        معضلی که الان گریبانگیر رابطه های امروزی است که همه چیز پول شده و دختران وپسران عشقی ندارند فقط همدیگر رامی تیغند..
        🌼♦️دربندبعدی
        خواستم به قله قاف
        رهسپاربشوم
        قاپم را دختری در مترو زد
        که اینجاهم بسیارتامل برانگیزه این جمله
        قاپ رادزدیدن هم
        همانطور می دانید کنایه از این است که کسی را به لطایف الحیل تحت تاثیر قرار دهند و آنچنان نظر مساعدش را به خود جلب کنند که هر چه از او بخواهند بکند
        که البته رهسپارشوم بهتره وروانتر
        خواستم رهسپارشوم ازنطر تالیفی بهتره ودرست تره
        🌼♦️ویا این بند :
        بساط سمبل هایم راگذاشتم گوشه ی
        آخرین روز های اسفند
        به حراج
        ولی دیدم
        همه به بساط گل های مصنوعی
        هجوم بردند
        دراینجا هم شاعر ازبی مهری مردم میگوید
        مردمی که این روزها اینقدر بی عاطفه شده اند که گلهای مصنوعی را بهتردوست دارند تا گلهای زیبای طبیعی واین خودش یه درده یه جورایی میشه این برداشت راکرد که من عشق واقعی رادرکف دستم گذاشته ام و چوب حراج به دلم زده ام اما کسی نمی فهمد ودرکی ندارد حتی مخاطب با این تصویر یادکودکان کار می افتدکه گل بدست درهوای سرد کنارخیابانند ولی کسی اعتنا به آنها نمی کند ....

        🧊🌼درهرسه بندبالایی شعربه نوعی شاعراعتراض هم دارد به اوضاع کنونی جامعه وفقری که گندزده به همه چیز و تمام امورزندگی راتحت تاثیرقرارداده. معیارها و ارزشها را عوض کرده
        دیگرعشق آن مفهوم قدیم راندارد کسی برای احساسات پاک ارزش قائل نیست
        وفکروذکر مردم پوله

        🌼♦️ودراین بند:

        قهوه تلخ در دهان من شیرینی گزی دارد
        من فقط
        گاو پیشونی سفیدی هستم
        در خواب
        این گله سر گردان....
        دراینجا هم شاعر شکایتی شاعرانه دارد از روزهایی که بروفق مرادنیست تضادزیبایی بین قهوه ی تلح وشیرینی دهان دراینجا وجود دارد
        یعنی هیچ چیزی باب میلش نیست!

        کسی به من گفت
        تو هیچ نمی‌فهمی
        نمی‌دانست که من همیشه بر هیچ سوارم
        این بندهم بسیاربامعناوزیباست
        سواربودن برهیچ یعنی بی هدف بودن وروبه سقوط بودن یعنی مهم نبودن هیچ چیز
        شاعراز رسیدن به پوچی می گوید

        🌼♦️دراین بند

        کسی از ته اتوبوس
        خودش را به زور به من رساند
        تا بگوید گوشه ی مو هایت سفید شده‌اند
        و قامت ت خم

        چقدرزیبا وتامل براانگیزبود این بند
        کنایه ازاینکه ناغافل عمرآدم میگذرد وبه خودت می آیی ومی بینی عمری ازتو گذشته
        حکایت تمام جوانان امروز که درگیروداراین مشکلات اقتصادی امروز آرام وبی صدا دارند له می شود و توان تشکیل زندگی وحتی یک ازدواج ساده راهم ندارند و زیربارانواع اقسام دردها ومشکلات مانده ودارند پیرمیشوند وهیچکس هم ککش نمی گزه


        🌼♦️ودراین بند:

        قبر های خالی
        جایی ست خوب
        برای گریستن
        وفحش های آبدار
        جایزاست دردل کوه گفتن

        کنایه ازاینکه آدم بمیره بهتره دراین زمانه ی پرازدرد ورنج
        وهرچه بگی هم فایده ندارد

        🌼♦️واما بندآخر

        آن قناری که از قفس پرید
        و نشست بر شاخه ای آرام
        انگار داشت به ریش من می خندید
        و من در اندیشه ی
        باز گشت ش
        قفس پر دانه را
        به شاخه آویزان کردم
        این بند به تنهایی خودش یک شعرزیباست
        واما شاید درنگاه اول مخاطب ارتباطش را با بندهای بالا درک نکند و گسسته باشد ازبقیه ی شعر ولی درواقع اصل شعرهم همینجاست..‌
        قناری ای که ازقفس پرید کنایه ازیاری است که رفته و دیگر نیست به دلایلی که دربندهای بالا می توان کشفش کرد
        اما شاعر هنوز دراندیشه ی بازگشتش درهای قفس را بازگذاشته وهنوزبه عشقش دانه می گذارد کنارقفس ....
        شعرعلی رغم لطافتی که داشت در واقع دردل وشکایت واعتراضی بود از زمانه وآدمهای الان
        واتفاقا خیلی هم موفق بودبه نظرمن نه زبانش گزنده بودونه توهین آمیز
        آفرین خندانک خندانک
        با آرزوی موفقیت برای شما هنرمندتوانا خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        سلام و درود استاد بانوی عزیزم
        خداقوت خندانک
        چقدر خوب واکاوی کردید این شعر زیبا و پررنج جناب فریادی بزرگوار رو،
        بهره ها بردم از کلاس درس‌تون
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۴ روز پیش
        درود بر استاد عزیزم خندانک
        بسیار عالی بود نقد ارزشمندتان خندانک خندانک
        سی‌پاس از زحمتی که کشیدید خندانک

        درود بر جناب فریادی ارجمند خندانک
        خیلی زیباست خندانک
        شاد باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما استاد بزرگوارم
        بانوی واژه ها...و سپاس ویژه بابت نقد زیبایان..نقدی پند آموز و با ارزش
        و تشکر فراوان بابت وقت گذاشتن شما بانوی مهربان و صفحه سبزم را با قدم خویش روشن کردید
        امیداورم همیشه سلامت باشید و شاد





        سپاس فراوان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک



        خندانک خندانک خندانک




        خندانک خندانک


        خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما بانوی گرامی




        ممنون از لطف شما




        و حضور سبزتان




        سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما بانوی ارجمند



        ممنون از نظر لطف شما




        و تشکر از اینکه به صفحه سبزم سر زدید




        سلامت باشید و شاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما بانوی مهربان



        ممنون از لطف شما


        و تشکر بابت حضور سبزتان




        سلامت باشید و شاد خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما استاد بزرگوارم



        ممنون از حضور سبزتان



        تشکر از لطف شما





        سلامت باشید و شاد


        خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما بانوی گرامی




        ممنون از نظر لطف شما




        سپاس خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما بانوی مهربان




        با حصورنان صفحه مرا سبز نمایید



        قلمتان سبز خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        خندانک خندانک خندانک خندانک




        خندانک خندانک خندانک



        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        سلام و درود به شما بانوی مهربان



        و تشکر فراوان از نظر لطف شما



        سلامت باشید و شاد خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و دورد به‌ شما بانوی گرامی


        ممنون از نظر لطف شما



        سلامت باشید و شاد خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت بانوی وازه ها


        تشکر ویژه بابت نقد زیبای شما

        استاد عزیز من هر چه پیام زیر نقد آموزنده شما می گذارم جای دیگری می‌نشیند

        این ایراد از نحوی چیدمان نظر ها در سایت است...
        من دیروز زیر نقد شما پیام دادم ولی جای دیگر نشست


        در هر صورت با هم از نقد زیبای شما و همچنین وقت گرانبهات را صرف نقد شعر من نمایید کمال تشکر دارم



        درپناه خدا
        سلامت باشید و شاد خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        ۳ روز پیش
        با اجازه جناب فریادی یک مطلب کوچک را خدمت ایشان عرض کنم .
        این مطلب نه نبش قبر کردن است و نه وقت بگو مگو دارم .نقد را هم فعال میکنم تا نفرمایید یواشکی آمد و نوشت و رفت .
        جناب فریادی عزیز اول عرض شود مطلبی که می‌نویسم نه اینکه به من سربزنید دوست عزیز اتفاقا اخلاق من دقیقا برعکس تصور است .
        هرچه نفرات در صفه این حقیر کمتر باشند به خدا راحت تر هستم و البته دست بوس مهمانان عزیز صفحه ام همیشه بوده و هستم ولی اگر هم کسی تشریف نیاورد باور بفرمایید راحت تر هستم .
        مطلب کلی است همان قدر که از بقیه توقع دارید خودتان هم باید پاسخ گوی توقع دیگران باشید .
        باز هم میگویم من مطلب را ننوشتم که شما به صفحه من بیایید ولی جناب حسنلو درست میگویند .خدایی جناب فریادی چند بار در صفحه من آمدید چند شعر من را خواندید ؟
        که توقع از همه دارید .
        انسان همیشه یک سوزن به خودش میزند و بقیه ضرب‌المثل ...
        یا خود را بسیار بزرگ میدانید که شاعرانی مثل من در حد و اندازه شما نیستند و یا اشعارمان در حد و اندازه اشعار شما نیست .
        با اینکه میدانم نظر شما عوض نمی‌شود
        و همچنان بر نظر خود هستید ...
        چرا که به صورت های مختلف و از طریق های مختلف به شما گفته شده ولی متاسفانه هنوز همان روال را دنبال می‌کنید .
        و قطعا صحبت های من اشتباه است .از نظر شما .
        در هر صورت عزیز این مقدار خود بزرگ بینی درست نیست .
        موفق باشید .
        خندانک

        دانیال فریادی
        با سلام و درود خدمت شما آقای خوش رو گرامی
        با معذرت از خانم های محترم سایت ناب و شاعران محترم و من شنیده ام فقط حسادت در بین خانم ها رواج دارد از این همه حسادت شما نسبت به بنده واقعا در تعجبم
        شما شخصی قابل احترام هستید و جای پدر بنده سن و سال دارید ...فکر کنم شغل دوم شما مچ گیری از دیگران است..آن شعری هم که اشاره کردید طبق تحقیق بانوی واژه ها من پنج سال زودتر از آن خانم در سایت شعر نو درج نموده ام. و کلا با شعر ایشان تفاوت داشت.در رابطه با کم کاری بنده اولا از همه دوستان عزیز معذرت خواهی می کنم ا هم ب ها علت زی وقت می باشد چو رشته اصلی من نقاشی و حجم سازی و طراحی است

        از خداوند متعال سلامتی و موفقیت و آرامش خاطر برای شما دوست گرامی خواهانم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        مشکل میدانید کجا است جناب فریادی
        اینجا است که ما تا نخواهیم درست شویم همین است بیدار کردن انسان بیدار کار سختیست.
        یک روز یک نامه خصوصی از شخصی دریافت کردم درد و دل کرده بود و من پاسخ دادم
        در نامه نوشته شده بود نقد را خواندید
        جناب خوشرو حق با او نبود حق با فلانی بود به این دلیل و آن دلیل .
        من هم تایید کردم .
        میدانید چرا این را نوشتم ؟
        برای اینکه شاعران سایت بیدار هستند
        و میخوانند و می‌بینند .شاید در نظر ها و نقد ها نظری ننویسند ولی هوشیار هستند و درست را از غلط تشخیص میدهند .
        شما را به نظرات درست و غلط آنها واگذار میکنم .
        سپاس خندانک

        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        در مورد نظر استاد عجم هم در آن روز عرض کردم ...
        استاد عجم به اشتباه تاریخ تاسیس سایت را نوشتند نه تاریخ نشر شعر را
        در این مورد اگر استاد عجم سوالی داشتند در خدمتم .
        سپاس خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        ۵۷ ثانیه پیش
        در مورد مچ گیری که فرمودید
        ببینید بزرگوار وقتی شاعری پا در کفش بزرگ تر از خود میکند و شعری را ثبت میکند که در کلاس سروده های او نیست خواننده ناخداگاه شک میکند .دقیقا آن روز همین اتفاق افتاد بعد از خواندن شعر دیدم شعر خیلی حرفه ایست یک سرچ ساده کردم .همین قصد مچ گیری نبوده .شاید هم بوده .چرا شاعر باید کاری کند که به قول شما مچش گرفته شود
        موفق باشید
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        در مورد حسادت من نسبت به شما .
        کمی صبر میکنم چون حضرت علی در چنین مواقعی صبر میکرد و با عصبانیت تصمیم نمی‌گرفت پ پاسخ نمیداد من هم شیعه علی هستم و صبر میکنم .
        موفق باشید
        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۴ روز پیش
        درود بزرگوار
        جالب و زیباست
        مزین به نقد نافذ استاد بانو عجم گرامی خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما استاد شریف



        ممنون از نظر لطف شما





        سپاس خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما استاد بزرگوار


        ممنون از نظر لطف شما



        سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        ۳ روز پیش
        به نظر شما جناب حسنلو صحبت شما تاثیری داره در روند کار جناب فریادی .
        همین چند روز پیش استاد ملحق در نقدی برای ایشان نوشتند که ...
        جناب فریادی شما فقط توقع از دیگران دارید و فقط در صفحه خودتان می‌نویسید لطفا با نقد خود راهگشای اشعار من باشید .
        آخرین باری هم که در صفحه ایشون بودم شعر شخص دیگری رو بنام خودشون نوشته بودند و آخر سر هم قبول نکردند که این کار رو انجام داده اند .
        خدایی یک دونه هستند جناب فریادی نمونشون فقط پشت ویترین هاست .
        موفق باشید جناب فریادی
        دانیال فریادی
        سلام جناب خوشرو من واقعا از شما در تعجبم
        و اصلا شما را درک نمی کنم
        شاید تو قسمت نقد آمده جا اینکه راجب شعر من نقدی یا انتقادی داشته باشید
        راجب اخلاق و رفتار من به آن هم به خیال خود نظر داده آید
        خواهشنا بفرمایید صفحه سبز جای نقد است یا جای گلاه های بی مورد شما

        در پناه حق

        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        ۳ روز پیش
        با سلام
        خدمت دوستان عزیز و ناب و مدیر محترم ناب که فرصتی پیش امد من عرض ادب به همه دوستان بکنم
        دیر وقت و واقعن چند سطری را بدون هیچ ایده و فکری می نویسم
        ابتدا از خود جناب فریادی عرض کنم که
        حتی از یه نظر ساده به شعرهای دیگر دوستان دریغ می کنند و انتظار نقد دارند
        و اگر نقدی هم باب میلشون نباشه....
        من از بانوی واژه ها ممنونم همیشه نقد ونوشته هاش برام عزیز و کلی همشه ازش یاد گرفتم

        و اما بعد
        در مورد شعر جناب فریادی یه نکته بگم
        یه تم یه فضای مشخصی نداره انگار چون
        شعر به سبک و شیوه سهراب علی الظاهر نزدیک متل صدای اب نیازی نمی بینه رابطه بین بندها و حتی سطرها را...
        مثال های گوناگون در فضاهای مختلف میگه و بعد نتیجه گیری ساده البته یکی
        دو مورد خوب هم ناگفته نمونه در میان شعر بود
        اگر به خود شعر دقت کنیم در ابتدا اگر بشه گفت یه بند مستقل
        من کجا ایستاده ام سوالی
        اما در ادامه صحبت از جایی که ایستاده نیست ( خواستم به ثریا برسم)
        بازی با کلمه ثریا / که ثریا طلب گم شده اش را از من طلب می کرد
        میشد ایده قشنگی مثل... می خواستم به ثریا برسم دیدم ثریا از پشت به شانه ام می زند کیفم را کجا... مثال البته عرض می کنم با چندباره نویسی میشد بهتر بشه
        بعد بند بعدی بی توجه به اولی بی ارتباط رهسپار قله قاف شدم که قاپم را دختری در مترو دزدید چرا مترو احتمالن به دلیل شلوغی
        وباز بازی با قاف وقاب دیگه هیچ ارتباطی بینشون نیست علی الظاهر
        بساط سمبل هایم را در گوشه ای گذاشتم در روزهای اخر اسفند برای بساط ولی همه گل مصنوعی می خریدند خوب یه نثر این
        بعد موردی که بکر و نو نیست جدا از اجرای ضعیف
        در ادامه باز بی دلیل یهو هجوم بردند و قهوه تلخ در دهان شیرینی گزی دارد
        گزارش نویسی شاید ضعف عمده این بخش یا این سطر شعر
        من فقط پیشونی سفیدی هستم
        در این گله
        خوب همه جماعت گاو راوی خودش رامتفاوت می بینه به دلایلی که در بالا به ذکر رفت و اینجور دیدن به نظرم با
        امتیازات خوبی گاها این شعر داره خیلی
        خوب نیست اتفاقا همه اونهای دیگر هم
        همین حس دارند به نظرم
        بعد یه دیالوگ از فهمیدن....
        و در ادامه اتوبوس و گفتن سپیدی موهایش قشنگ ولی دلیلش را نمی گه موضوع عقیم می مونه
        و قبرهای خالی جایی برا گریه....
        احتمالن منظور راوی خود تن ادماست که به ظاهر زنده اند و تنشون... باید برا اینجور زیستن بشینند گریه کنند اما ما این حق نداریم کسی که مثل ما یا هم فکر ما نیست بگیم زندگیش ارزش نداره!!!

        بی انصافی نگم بند اخر
        واقعن زیبا و تاثیر گذار بود
        قناری که از قفس پرید
        و نشست بر شاخه ای آرام
        انگار داشت به ریش من می خندید
        (حیف قصه رفتنش باز از قلم می افته
        گاهی بعضی سطور شعر فقط در ذهن شاعر می گذره و نیاز نمی بینه با مخاطب به اشتراک بگذار شاید این بزرگترین ضعف شعر فریادی باشه)
        و من در اندیشه ی
        باز گشت ش
        قفس پر دانه را
        به شاخه آویزان کردم

        ببخشید با عجله و کاملا بدون نگاه دوباره نوشتم لازم بود به نظرم
        امیدوارم شعرهای زیباتری ازت بخونم
        ببخشید نظرم بدون تعارفات مرسوم نوشتم امیدوارم به دل نگیری
        فقط در مورد شعر بود دوست عزیز خندانک
        از همه هم ممنون هستم خوشحال میشم نظرات دیگر دوستان را هم بشنوم خندانک
        دانیال فریادی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما استاد گرامی

        اولآ تشکر ویژه بابت اینکه صفحه سبز را من شعر من کلید زد و ممنون که وقت گداشتند و شعر مرا نقد کردید و در رابطه با پیوند بند در شعر من‌..
        من این ارتباط و پیوند بود های شعر را به عهده دوستانی که شعر را می‌خوانند گذاشته ام...و این برداشت های متفاوت دوستات هست که به شعر جان می دهد.
        الان خودتان نقد بانوی واژه ها با نقد خویش مقایسه کنید بیشتر پی خواهید برد
        درکل ار نقد زیبا و آموزنده شما کمال تشکر دارم


        سلامت باشید و شاد
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        ۵ روز پیش
        سلام به دوستان گرامی

        نمیدونم چرا شعر من بعد از تایید در صفحه اصلی سایت قرار نگرفته است


        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۴ روز پیش
        با ارادت
        قلمتان نویسا
        هزاران درود
        خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما استاد شریف



        ممنون از نظر لطف شما



        سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        سلام




        سپاس از حضور تان


        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        ۴ روز پیش
        سلام و درود جناب فریادی بزرگوار
        الحق که سپید زیبایی سرودید
        هزاران درود خندانک
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        دانیال فریادی
        سلام خدمت شما بانوی مهربان


        ممنون از لطف شما



        قدم رنجه فرمایید



        در پناه حق




        سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        ۴ روز پیش
        درود
        خیلی زیبا وجالب ومتفاوت بود خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        ۳ روز پیش
        سلام و درود خدمت شما بانوی گرامی



        ممنون از نظر لطف شما





        سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        ۳ روز پیش
        درود👌
        دانیال فریادی
        ۳ روز پیش
        سلام و درود خدمت شما آقای صادقی چه عجب من شما را پیدا کردم ..چند ماهی اصلا از شما خبری نبود...الان هم فقط با یک شکلک اکتفا کرده آید..
        ولی من هم در پیام خصوصی جویای حال شما بودم
        حتی از مدیریت محترم جویای حال شما بودم


        به هر حال ممنون از نظر لطف شما



        سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        ۳ روز پیش
        با سلام به دوستان گرامی
        در بندی از شعر م گفته ام

        کسی از ته اتوبوس به زور
        خودش را به من رساند
        تا بگوید گوشه ی مو هایت سفید شده‌اند
        و قامت خم

        در قسمت شعر اشاره من به آدم های که آنقدر کینه و عقده در دورنش به اوج رسیده که فقط زشتی های کسی دیگر را می ببیند و تا نیش ش را به طرف نزند آرام نمی شود
        این گونه آدم ها در جامعه اکنون فراوان شده است...
        با تشکر مجدد خندانک خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        ۳ روز پیش
        سلام آقای فریادی عزیز. ممنونم از لطف و پیگیری شما و همه عزیزان. متاسفانه شرایط حضورم مثل قبل مهیا نیست. درباره این شعر شما هم سخن بسیار گفته شده - که البته من ممکن است با بعضی موافق یا مخالف باشم - و راستش گاهی کامنت مفیدی به ذهنم نمیرسد که بگویم. باید دانست حس و حال روزانه من در بازخوردم خیلی موثر است
        دانیال فریادی
        سلام دوست گرامی آقای صادقی عزیز
        امیداورم همیشه سلامت و پاینده باشید و مثل همیشه در سایت فعال و پای نقد های آموزنده و زیبای شما باشیم...
        با تشکر فراوان خندانک خندانک خندانک خندانک



        خندانک خندانک خندانک



        خندانک خندانک




        خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        ۲ روز پیش
        این اثر خیلی خوب پرداخت شده
        منتها به نظرم مضمون تکراری داشت که دریچه ای جدید از معضلات جامعه را نمایان نمیکرد

        اما به جرات میتوانم بگویم دانیال فرهادی بعد از مهرداد مانای عزیز بهترین سپید سرای سایت است

        درود بیکران بزرگوار خندانک
        دانیال فریادی
        سلام و درود خدمت شما استاد گرامی

        ممنون از نظر لطف شما دوست گرامی
        با انرزی مثبت که از شما گرفته حتما کوشش بیشتر در نگارش اشعار خویش خواهم نمود


        با تشکر فراوان



        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک

        خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        استاد گرامی باید غرض کنم

        من دانیال فریادی هستم
        نه فرهادی
        بازم از نظر لطف شما ممنونم


        سلامت باشید و شاد خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        ۲ روز پیش
        دوستان گرامی با سلام

        باید اعتراف کنم که من در افق های دور
        چشمان فقط به شاعران بزرگی مثل فروغ و سهراب و نیما عزيز می باشد
        و هنوز به گمان خویش اصلا خودم شاعر نمی‌دانم و اکنون فقط و فقط در حال یاد گیری می باشم و شعر شاعران سروران گرامی لذت می‌برم...

        به قول فروغ

        من پشیمان نیستم
        قلب من گویی
        در میان آن زمان جاریست
        زندگی قلب مرا تکرار خواهد کرد
        و گل قاصد که بر دریاچه های باد
        می‌راند
        او مرا تکرار خواهد کرد....


        با سپاس مجدد خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2