سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        رگــــبار

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر استتیکس(اتاق اندیشه) نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۳۱ شماره ثبت ۱۳۲۲۷۹
          بازدید : ۱۵۲۷   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        پس از هر رگبار
        در تلاطم موجهای اطلس،
        زادگان خلیج بنین
        زنان بی پشتوانه و تنها
        کودکانی غریب،
        آغشته
        به  زخم های خشونت و وحشت
        _در تبادل نیل و برنج و قند_
        .
        .
        .
        انتحاری سرخ،
        بهترین انتخاب
        پیش از سوختن، در فراخی کاخ هاست..!
        ___________________________
        نگاهی بر زندگی و میراث ماری جستین سیرنیر کاونت
        (شبکه ی اجتماعی و دارایی او و ایجاد جامعه ی رنگین پوست آزاد)
         
        با سپاس از سرکار خانم دکتر الیزابت الرک نایدنباخ
        مدرس فلسفه/ کالج ویلیام اند مری

        گینس ویل جورجیا
        2022

        ______________________________________________________
         
        با درود و تقدیم ادب وُ احترام
        سرایش پیش رو، متاثر از پژوهشهای اکادمیک سرکار خانم دکتر الیزابت  نایدنباخ میباشد، که ماحصل تلاشهای چندساله ی ایشان تحت عنوان تز دوره ی دکتری به انتشار رسیده است.
        سرواران و اساتید گرانقدر در صورت تمایل میتوانند مباحثات، پرسش و پاسخ و اشتراک عقیده و.. با محوریت عناوین زیر داشته باشند:
        _آیا  راسیسم یا نژادپرستی برای شما مطبوع است؟!
        _آیا خاطره ای در برهه ای از زندگی در خصوص راسیسم نژادی داشته اید؟ بر نوع تفکر و مسیر زندگی شما چه تاثیری داشت؟!
        _مکاتب نوین و ایدئولوژیهای باستانگرا و ادیان را در برابری نژادی چقدر موثر میدانید؟
        _راسیسم مدرن و تاثیر آن بر هویت نسلهای اتی چیست؟! 
        _آیا اطلاعاتی تاریخی از برده داری پادشاهان ماد در هگمتانه و سرزمینهای تابع، هخامنشیان در سرزمینهای وسیع اریایی ، امپراطوری چین بزرگ، امپراطوران  عثمانی در پهنه های سلطنت خود ، حضرت محمد رسول الله و حکومت اسلامی در سرزمینهای اسلامی،  فراعنه ی مصر و...در دست دارید؟! اگر چنین است،
        عنایت فرموده با دوستان به اشتراک بگذارید. 

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۴۶
        درود استاد بانو
        بسیار زیبا و متفاوت بود
        شاعر «باغ لال» از دنیا رفت/ محمدعلی بهمنی شاعری که به ایجاد خلاقیت در حوزه غزل همت کرد
        امید که خلد آشیان باشد
        برای شادی روحش فاتحه و صلوات خندانک خندانک خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۱۶
        درود و عرض ادب و احترام
        حضور استاد گرانسنگم، جناب دکتر استکی فرهیخته
        سپاسگزارم که مزین فرمودید گرانقدر
        یاد و خاطره آن ادیب و غزلسرای توانا گرامی و دلها جاودان
        با مهر خندانک
        ارسال پاسخ
        فرحناز آقازاده (یکتا)
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۹:۴۱
        درود و مهر تقدیمتان بانوی مهربانی و احساس
        تبریک بابت این قلم زیبا و اندیشه پربار
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۱۷
        درودتان سرکارخانم آقازاده ی گران ارج


        بسیار خوش امدید و با اغماض خوانش فرمودید
        می اموزم از کلک نازنین یکایک ارجمندان ناب
        با مهر
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۷
        درودها استاد بانوی ادیب خانوم دکتر طالب زاده
        بسیار خرسندم که این مبحث از جانب شما مورد واکاوی قرار گرفت تا ابعاد گوناگون این جریان بسیار ناپسند در حوزه های مطالعاتی و جریان های تاریخی مورد گفتگو قرار بگیره.امیدوارم همونطور که برخی مباحث تاریخ اسلام بدرستی مورد نقد قرار میگیره وارد شدن در حوزه مطالعاتی ایران باستان و انتقاد از جانب دانشمندان متخصص این حوزه هم مورد تکفیر جریان های باستانگرا قرار نگیره چرا که گفتمان علمی و آکادمیک هرگز نباید بسمت ناسزاگویی و تعصب های ناروا کشیده بشه....بااحترام فراوان

        برده‌داری در عصر هخامنشیان (در زمان حکومت کورش و پس از آن) امری کاملاً رایج بود. بردگان، همواره بخشی از بدنه‌ی جامعه‌ی طبقاتی بودند، بردگان و کنیزان، رسماً خرید و فروش می‌شدند و در مقابلِ دریافت جیره‌ای اندک، مجبور به کار کردن برای اشراف و ثروتمندان بودند.
        در مکتوبات پژوهشی دیودور سیسیلی (متوفای 30 قبل از میلاد) آمده است که خشایارشا (نوه‌ی کورش‌بزرگ) به عنوان هدیه تعداد زیادی برده و ظروف گرانبها به تمیستوکل اهدا کرد.[2] همچنین بنا بر اسناد تاریخی و الواح به جای مانده، در عصر هخامنشیان در مقابل دادن قرض (وام) معمولاً يک خانه یا يک تكه زمين، يا يک برده‏ بعنوان گروگان (ضمانت) گرفته می‌شد. که این نشان می‌دهد برده‌داری در آن عصر وجود داشت.[3] حتی در زمان داریوش، (که سال ها پس از کورش‌بزرگ حکومت می‌کرد) استفاده از بردگان در توليدات، به شدت افزایش یافت و بردگان بسیاری به عنوان نیروی کار در دسترس بودند.[4] بردگان رسماً به عنوان یکی از طبقات جامعه (در حققت پایین‌ترین طبقه اجتماعی) محسوب می‌شدند.[5] هخامنشیان نیز همواره مروّج و حامی نظام طبقاتی (و شکاف‌های طبقاتی ناشی از آن) بودند و بر هر منصفی روشن است که نظام‌های طبقاتی همواره از مهم‌ترین عوامل ترویج برده‌داری در جهان بوده اند.[6] از همین روی بردگان و طبقات محروم جامعه همواره چشم‌ به‌ راهِ فرصتی برای نجات از یوغ شاهان ستمگر هخامنشی بودند. قرائن بسيارى نشان مى‏‌دهد كه در آن زمان، گئوماتا بر خلافِ داريوش، متكى به طبقات محروم جامعه بود و با بخشودن ماليات‌ها و حمایت از بردگان و فقرا، کوشش می‌کرد از رشد روزافزون اختلاف طبقاتى جلوگيرى كند. ولى چنان‌كه می‌دانیم، داريوش به كمک اشراف و ثروتمندان از اين جنبش جلوگيرى كرد. دياكونوف در تاريخ خود، از جنبش‌هاى آن دوران ياد مى‏‌كند و مى‌‏نويسد كه پس از پايان كار گئوماتا، داريوش با قيام‌ها و مخالفت‌هاى زيادى روبرو گرديد.[7]
        در زمان داریوش اول (داریوش‌بزرگ) نیز در املاک بلندپايگان پارسى در آسياى صغير، بابل و مصر و ... از بردگان بسیاری بهره‌‏كشى مى‏‌شد. در پيشرفته‌‏ترين سرزمین‌های هخامنشى، بردگان در رديف دام‌ها به ‏‌شمار مى‏‌آمدند و مورد خريد و فروش قرار مى‏‌گرفتند، و یا به‏ عنوان ارث و پاداش و ... به ديگران واگذار می‌شدند. شمار بسیاری از اين بردگان‏ به شكل‏‌هاى گوناگون به كارهاى خانگى، كارهاى كشاورزى، كار در معادن و ... مشغول بودند. رابطه‌ی سران و مقامات حکومتی با زيردستان نیز به‏‌ راستى همانند روابط برده‏‌دار با برده‏ بود.[8] هخامنشيان حتی ساكنان استان‌ها يا شهرها و حتى يك قبيله كامل را، هنگامى كه عليه حکومت پارسى شورش مى‏‌كردند، به بردگى مى‏‌گرفتند. قسمت عمده‌ی اين بردگان‌ را براى كار به املاک شاه يا بلندپايگان پارسى مى‏‌فرستادند.[9] در تاریخ هرودت نیز آمده است که کمبوجیه (پسر کورش) مردمان سرزمین‌های اشغال شده را بردگان و غلامان موروثىِ پدر خود می‌دانست.[10] همچنین بر اساس الواح یافت شده‌ی هخامنشی، در صفه‌ی مجاور تخت‌جمشید، محلی به نام «اووادئیچَیَه» یا «خوادیچیه» وجود داشته که یکی از بازارهای معتبر برده‌فروشی بود. حداقل چهار لوح هخامنشی که گویای خرید و فروش بردگان است، در اووادئیچیه ثبت شده است. قیمت متوسط یک برده در این بازار برابر با هشتاد گوسفند یا سه گاو و یا شش الاغ بوده است. در یکی از چهار لوح، از فروش یک زن با دو دخترش که یکی از آنها خردسال بوده، یاد شده است. زنان و دخترانِ برده علاوه بر بیگاری‌های معمول، برای بهره‌کشی جنسی نیز اجاره داده می‌شدند و فرزندان حاصل از آن به فروش می‌رسیدند. حتی از زمان داریوش هم اسنادی بر این امور یافت شده است.[11] در اشغال ماد به دست کورش هخامنشی (که با مساعدت اشراف و فئودال‌های مادی صورت گرفت)، کورش با به اسارت گرفتن آمیتیس (دختر آخرین پادشاه ماد) و تهدید مبنی بر شکنجه او و فرزندانش، شاه را وادار به تسلیم کرد و سپس با کشتن شوهر آمیتیس، او را به همسری خود در آورد. در تاریخ ایران کمبریج به سرپرستی ایلیا گرشویچ آمده است که «گرایش مردم ماد نسبت به کورش خصمانه بود» [12] او هگمتانه را غارت کرد و برخی از مادها را به بردگی گرفت.[13] مادها نیز همواره در پی رهایی و کسب آزادی از چنگ اشغالگران هخامنشی بودند. لذا بارها در زمان داریوش کوشیدند تا استقلال خود را از سلطه هخامنشیان باز یابند، اما در هر بار به طرزی وحشیانه با سرکوب مواجه شدند و بسیاری از آنان قتل‌عام گردیدند.
        نکته‌ی دیگری که لازم به ذکر است اینکه معمولاً بسیاری از افراد چنین وانمود می‌کنند که بردگان در عصر هخامنشی صاحب حق و حقوق بودند.(!) این در حالی است که اگر به الواح و اسناد دربار هخامنشی نگاهی بیندازیم، درمی‌یابیم که کارگران ساده در عصر هخامنشی حقوق (یا بهتر است بگوییم جیره‌ای) بسیار ناچیز داشتند و البته جیره‌ و مواجب بردگان از آنان نیز کمتر بود. بدین صورت که ۸۳ درصد مردان در ماه ۱۶٫۵ کیلوگرم و ۸۷ درصد زنان در ماه ۱۱ تا ۱۶٫۵ کیلوگرم جیره غلات داشته‌اند.[14] هاید ماری کخ نیز نوشته است: «با دستمزد یک مَرد کارگر به زحمت می‌شد نیم کیلو نان در روز پخت!» گذشته از اینکه ایشان به بازار برده‌فروشان در عصر هخامنشی در مکانی نزدیک تخت‌جمشید هم اشاره می‌کند که مردم از دورترین نقاط، برای خرید برده به آنجا می‌آمدند.[15] والتر هینتس گفته است که این برده‌ها همچون اسیران جنگی فقط «وظیفه» داشتند و نه «حق». او همچنین اضافه می‌کند: «پیداست که زندگی یک کارگر ساده در ایران باستان یک زندگی پررنج و نیاز بوده است.»[16] بنابر الواح و اسناد به جا مانده، جیره‌ی یک کارگر ساده (مَرد) روزی 660 گرم نان جو و یک زنِ کارگر نیز روزی 440 گرم نان جو بوده است! [17] این در حالی است که به نظر می رسد این حق و حقوق مربوط به کارگران نیمه آزاد (در الواح هخامنشی: grdhya ها) بوده است. اما بردگان (در الواح هخامنشی : Libap ها) جیره‌ی روزانه‌شان از این مقدار هم کمتر بود! یعنی چیزی در حدود 440 گرم نان در روز! [18] بطور خلاصه دستمزد متوسط کارگران در حکومت آرمانی هخامنشی عبارت بوده است از یک تا دو قرص نان جو در روز! علاوه بر اینکه بنابر الواح هخامنشی در زمان داریوش، به یک بابلی اشاره شده است که در قلمرو حکومت هخامنشیان، برای یک سال بیگاری به ایلام فراخوانده شده بود.[19]
        از دیگر شواهدی که بر وجود برده‌داری و «‌به بردگی گرفتن» مردم توسط هخامنشیان اشاره دارد، می‌توان به اتفاقات مربوط به اشغال لیدی به دست کورش هخامنشی اشاره نمود. اهالی لیدی پس از اینکه سرزمینشان به دست متجاوزین هخامنشی اشغال شد، کوشیدند تا آزادی خود را بازیابند، اما این قیام که به رهبری پاکتیاس بر پا شد، به فرمان کورش سرکوب شد. کورش به کرزوس می‌گوید که می‌خوام مردم را بردگی بگیرم! کرزوس در ابتدا او را پشیمان می‌کند. کورش با اعزام سپاهی به فرماندهی مازارس دستور داد که تمامی آزادی‌خواهان را به اسارت بگیرند. و رهبر آنان را زنده نزد او بفرستند. سپاه کورش به سرعت دست به منکوب کردن لیدیایی‌ها می‌زند و رهبر آنان را به اسارت می‌گیرد. شهرهای پری‌ین (priene) و مگنزی (magnesie) غارت می‌شوند و مردم شهرهای فوسه و تئوس خانه‌های خود را رها کرده و راه فرار در پیش می‌گیرند، تا به بردگی گرفته نشوند.[20] اما ساکنان کاریه توسط هارپاگ نماینده ی کورش به بردگی کشیده شدند.[21] گروهی از اهالی گزانتوس (xanthos) و کونوس (caunus)در لیکیه دست به انتحار زدند و مرگ را بر بردگی ترجیح دادند.[22] شهرها یکی پس از دیگری تسخیر شدند و پس از اینکه تاراج گردیدند، پادگان‌های نظامی پارسی و نیروهای ضد شورش هخامنشی در آنها مستقر شدند.[23] به گفته‌ی گزنفون (Xenophon : مورخ یونانیِ هم‌عصرِ هخامنشیان)، کورش پس از آنکه دختر زیبایی را که مادها همراه با خیمه و بارگاه به او تقدیم کرده بودند، به حضور پذیرفت، سپس او را به یکی از نزدیکانش هدیه داد.[24] همچنین پس از اینکه آبراداتاس به عنوان سفیر به باختر/ باکتریا گسیل شد، زنش برای کورش تصرف گردید. محافظی که کورش مأمور مراقبت از این زن و دیگر زنان اسیر کرده بود، به او می‌گوید: «هیچ غصه مخور که ما تو را به خدمت کسی می‌بریم که حکم فرمای همه ماست و نامش کورش است.» زن با شنیدن این جمله شروع به شیون و ناله و زاری می‌کند و بر سر خویش می‌کوبد. زنان اسیر دیگر نیز با او در مویه و شیون همراهی می‌کنند. نگهبان زنانِ به اسارت درآمده، برای کورش خبر برد که «ما قسمت اعظم صورت و گردن و بازوى بلورين آن زن را ديديم، دست‏هايش از حجاب بيرون افتاده و مانند قطعه‏‌اى جواهر شفاف درخشيدن گرفت. من و عموم حضار به تو اطمينان مى‏‌دهيم كه در تمام آسيا هرچه تجسس كنى، صورتى به زيبايى و اندامى به رعنايى و رخسارى به اين طراوت و ملاحت و نشاط نخواهى يافت.»[25] گرچه کورش به دلیل مشغله‌ی زیاد فرصت کامیابی از این زن را پیدا نکرد. اما این گفتار سربازان هخامنشی، به این معناست که تصرف و کامیابی از زنان اسیر برای آنان امری عادی و رایج بود. در ادامه گزنفون آورده است که کورش در حمله برای اشغال شهر نینوا، به سربازان خود فرمان داد تا خانه‌های مردم را به آتش بکشند. و دستور داد تا هر کس را که در کوچه‌ها یافتند، بکشند. پس از قتل عام و وارد نمودن خسارات بسیار به مردم نینوا، شهر به دست کورش هخامنشی افتاد. سپس وی بر بازماندگان مردم نينوا مقرر داشت كه به کشت زمين مشغول شوند، خراج و غنايم را بپردازند و از نماینده‌ی کورش، فرمان‏بردارى و اطاعت نمايند. کورش به پارسيان و همه‌ی کسانی که در خدمتش بودند، اجازه داد تا اسيران را در اختيار (مالکیت) خود بگيرند.[26] دیگر مسئله‌ای که می‌توان آن را به عنوان شاهدی بر وجود بردگان و کنیزان در عصر هخامنشی بیان داشت، الواح باقی‌مانده از بابل (سال هشتم از اشغال بابل به دست کورش) است که در لوح شماره 252 چنین آمده که شخصی از سازمان افتصادی اگیبی (Egibi) مالی قرض می‌کند و در مقابل یک برده به نام Nana-Kilili-ușri و دخترش به نام Tab-lu-ṭu در گرو سازمان (به عنوان رهن) قرار می‌گیرد.[27] و این یعنی بردگان و کنیزان در قلمرو حکومت هخامنشیان وجود داشته‌اند، که مورد رهن و گرو قرار می‌گرفتند.

        پی‌نوشت :

        [1].
        [2]. ديودور سيسيلى، ايران و شرق باستان در كتابخانه تاريخى‏، ترجمه: حميد بيكس و اسماعيل سنگارى، انتشارات جامى‏، چاپ اول، تهران 1384، ‏ ص 260
        [3]. مرتضى راوندى‏، تاريخ اجتماعى ايران‏، انتشارات نگاه‏، تهران‏، چاپ دوم ۱۳۸۲، ج‏ 1 ، ص 398-399
        [4]. مرتضى راوندى‏، همان، ج ‏1 ، ص 391
        [5]. مرتضى راوندى‏، همان، ج‏ 1 ، ص 450
        [6].ترویج برده‌داری در ایران باستان
        [7]. مرتضی راوندی، همان، ج 3 ، ص 18
        [8]. ادوین آریدوویچ گرانتوسکی، تاريخ ايران از زمان باستان تا امروز، ترجمه: كيخسرو كشاورزى‏، انتشارات پويش‏، چاپ اول، تهران 1359، ص 87
        [9]. ادوین آریدوویچ گرانتوسکی، همان، ص 89
        [10]. تاريـخ هـرودت،‏ ترجمه و پژوهش هادى هدايتى‏، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشـگاه تهـران، چاپ دوم، تهران‏ ۱۳۸۲، ج‏۲، ص ۱۰۴
        [11]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، نشر ماهی، تهران ۱۳۹۲، ص 346-347 و 472-474 ؛ همچنین بنگرید به :
        Dandamaev, M. A., Slavery in Babylonia, Translated by Victoria A. Powell, Northern Illinois University Press, 2009, pp. 70
        [12]. ایلیا گرشویچ، تاریخ ایران دوره ماد، از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمه بهرام شالگونی، تهران، انتشارات جامی، ۱۳۸۷، ص ۲۴۱
        [13]. ایلیا گرشویچ، همان، ص 240
        [14]. پی‌یر بریان، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، انتشارات زریاب، تهران ۱۳۷۷، ج 2 ، ص ۹۰۰-۹۰۴
        [15]. هاید ماری کخ، از زبان داریوش، ترجمه پرویز رجبی، تهران ۱۳۷۶، ص 60 - 69
        [16]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، نشر ماهی، تهران ۱۳۹۲، ص 348 و 351
        [17]. والتر هینتس، همان، ص 347
        [18]. والتر هینتس، همان، ص 351
        [19]. والتر هینتس، همان، ص 351 ؛ نیز بنگرید به :
        Dandamaev,M.A , "Connections between Elam and Babylonia in the Achaemenid Period" , in The Memorial Volume of the 5th International Congress of Iranian Art and Archaeology - Tehran-Isfahan-Shiraz 11th-18th April 1968 , Volume 1 (Tehran 1972) 260
        [20]. تاريخ هردوت،‏ ترجمه و تحقیق: هادى هدايتى‏، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران‏، 1382، کتاب اول هرودوت، بند 155-169، ج1 ، ص 235-245
        [21]. همان، کتاب اول ، بند 174 ؛ ج 1 ص 250-251
        [22]. همان، کتاب اول ، بند 176 ؛ ج 1 ص 252
        [23]. همان، کتاب اول ، از بند 155 تا 177 ، ج 1 ، ص 235 تا 253 (فتح آسیای صغیر و مناطق اطراف)
        نیز بنگرید به :
        پی‌یر بریان، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، انتشارات زریاب، تهران ۱۳۷۷، ج 1 ، ص ۱۱۴ - 117
        [24]. گزنفون، کوروش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۸۶، ص 123-127
        [25]. گزنفون، همان، ص 127-128
        [26]. گزنفون، همان، ص 214-216
        [27]. ترجمه‌ی پنجـاه لـوح حقـوقی و اداری از زمـان پادشـاهی کـورش، دانشــنامه آشـورولوژی و زبان شنـاسـی، لایپــزیک ۱۸۹۷ :
        Beitrage zur Assyriologie und Semitischen Sprachwissenschaft, Dritter band, heft 3, Seite 393-444, Ludwig Demuth, Leipzig, 1897
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۱۹
        درودتان
        جناب اقای رمضانی گرانمهر، سراینده و پژوهشگر خراسان بزرگ
        سپاسگزارم که مزین فرمودید و پیج کمترین را به کلک عالمانه اراستید، در خصوص تاریخ اسلام و برده داری نیز، که فکر میکنم در فیلد پژوهشی حضرتتان است منتظر شنیدن از قلم ارزشمندتان هستمـ
        کمال امتنان از اشتراکگزاری
        با مهر
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۲۵
        درودی مجدد بانوی دانشمند و شاعر بسیار زیبانویس خانوم دکتر طالب زاده
        از سعه صدر شما بسیار سپاسگزارم. حقیقتا مصاحبت با استاد اندیشمندی چون شما سبب افتخار هست برای من
        شاید بسیار بدیهی باشه و لازم به ذکر نباشه که اسلام هرگز مبدع و پدید آورندهٔ برده داری و راسیسم و نژادپرستی نبود بلکه اسلام سعی در ضابطه مند کردن و به حداقل رساندن برده داری داشت و آیات فراوان قرآن کریم در مدارا و آزاد کردن بردگان حاکی از این رویکرد هست.اما اقدامات خلفای ستمگر اموی و عباسی و سلسله های شاهنشاهی در ایران بعد از اسلام نباید به پای این دین و آموزه های آسمانی و انسان ساز اون نوشته بشه.برای مقایسه فقط کافیست در تفاوت نگاه به برده داری به کتاب مقدس تحریف شده و آموزه های اسلام و ادیان دیگه توجه کنیم تا مبانی و ساختارها رو بدرستی تجزیه تحلیل کنیم.این نوشتارها و مقالات حاصل تلاش های جوانان دانشگاهی هست که هرگز زیر بار تحریف و اعوجاج قلم های برخی کتاب ها و قلم های دروغ پرداز نخواهند رفت و منهم گاهی در این نوشتارها بر اساس جنبه های مطالعاتی و در مواقع فراغت بال مقالاتی تهیه میکنم.متاسفانه حجم تحریف تاریخ در مراکز دانشگاهی و ترجمه های دلبخواهی و غیر علمی کتب پژوهشی غربی سر به فلک میزاره که بحث درباره اونرو به موقعیتی مناسب این مباحث موکول میکنم
        سپاس از بزرگواری شما خندانک

        اسلام، قانون برده‌داری را وضع نکرده است. اسلام سعی کرده است به اصلاح قوانین برده‌داری موجود و آزادسازی بردگان کمک کند. قبل از اسلام، علاوه بر جنگ که اسیران به بردگی در می‌آمدند، برخی نیز با زور و ستم اقوام ضعیف را گرفته و به عنوان برده می‌فروختند. اسلام برده گرفتن از طریق زورگیری و انتقال آنها از منطقه‌‌ای به منطقه دیگر را باطل اعلام کرد اما بردگی اسیران کفار حربی را امضاء کرد.
        اسلام کشتن اسیران جنگی را جایز نمی‌داند اما دستور می‌دهد به سه روش می‌توان با اسیران برخورد کرد: یا آنها را با اسیران جبهه خودی معاوضه کرد، یا در مقابل مبلغی توافقی آنها را آزاد کرد و یا آنها را در خانه‌های مسلمانان به خدمت گرفت.[1] اسلام به جای اینکه اسیران را در اردوگاه‌هایی مخوف نگهداری کند، آنها را در منازل مسلمانان جای داده است تا هم نیروی انسانی جامعه مسلمانان را تهیه کرده باشد و هم زمینه هدایت کافران را در ضمن معاشرت با مسلمانان فراهم کرده باشد. اسلام برای تشویق آزاد کردن بردگان، ثواب عظیمی را قرار داده است و حتی کفاره برخی گناهان مانند افطار عمدی روزه، قسم دروغ، قتل غیر عمد و ظهار، آزاد کردن برده اعلام کرده است.[2]

        برده‌داری در عهد عتیق

        یکی از احکام کتاب مقدس، قانون برده‌داری است. کتاب مقدس مفصل به نحوه گرفتن برده، نحوه رفتار با برده، میزان تنبیه برده و ... مفصل بحث کرده است. اما برخی مترجمین کتاب مقدس سعی کرده‌اند در ترجمه‌های کتاب مقدس به جای واژه «برده» (slave) از واژه «خدمت‌کار» (servant) استفاده کنند تا بلکه بتوانند به نوعی برده‌داری در کتاب مقدس را کم‌رنگ کنند.
        خرید و فروش برده در کتاب مقدس جایز است و یهودیان حتی می‌توانند فرزندان غیر اسرائیلی را به عنوان برده بخرند: «اما اجازه‌ دارید بردگانی‌ از اقوامی‌ كه‌ در اطراف‌ شما ساكنند خریداری‌ كنید و همچنین‌ می‌توانید فرزندان‌ غریبانی‌ را كه‌ در میان‌ شما ساكنند بخرید، حتی‌ اگر در سرزمین‌ شما بدنیا آمده‌ باشند. آنان‌ بردگان‌ همیشگی‌ شما خواهند بود و بعد از خودتان‌ می‌توانید ایشان‌ را برای‌ فرزندانتان‌ واگذارید. ولی‌ با برادرانتان‌ از قوم‌ اسرائیل‌ چنین‌ رفتار نكنید»[3].
        بنی اسرائیل می‌توانند دخترانشان را به عنوان کنیز به دیگران بفروشند:‌ «اگر مردی‌ دختر خود را به‌ كنیزی‌ بفروشد، آن‌ كنیز مانند غلام‌ در پایان‌ سال‌ ششم‌ آزاد نشود. اگر اربابش‌ كه‌ آن‌ كنیز را خریده‌ و نامزد خود كرده‌ است‌، از او راضی‌ نباشد، باید اجازه‌ دهد تا وی‌ بازخرید شود؛ ولی‌ حق‌ ندارد او را به‌ یك‌ غیراسرائیلی‌ بفروشد، چون‌ این‌ كار در حق‌ او خیانت‌ شمرده‌ می‌شود. اگر ارباب‌ بخواهد كنیز را برای‌ پسرش‌ نامزد كند، باید مطابق‌ رسوم‌ دختران‌ آزاد با او رفتار كند، نه‌ به‌ رسم‌ یك‌ كنیز. اگر خودش‌ با او ازدواج‌ كند و بعد زن‌ دیگری‌ نیز بگیرد، نباید از خوراك‌ و پوشاك‌ و حق‌ همسری‌ او چیزی‌ كم‌ كند. اگر ارباب‌ در رعایت‌ این‌ سه‌ نكته‌ كوتاهی‌ كند، آنوقت‌ آن‌ كنیز آزاد است‌ و می‌تواند بدون‌ پرداخت‌ قیمتی‌، او راترك‌ كند».[4]
        طبق فقرات فوق از کتاب مقدس، یک مرد می‌تواند بدون حد و حصر کنیز داشته باشد مشروط بر اینکه خوراک و پوشاک و حق همسری را به جا آورد.
        «اگر یک غلام عبرانی بخری، باید مدّت شش سال برای تو خدمت کند و در سال هفتم بدون پرداخت چیزی آزاد شود. اگر موقعی که غلام تو شد مجرّد بود، نباید موقع رفتن از نزد تو همسری با خود ببرد. امّا اگر موقعی که غلام تو شد، متاهل بود، می تواند همسرش را هم با خود ببرد. اگر ارباب او برایش زن گرفته و از آن زن صاحب پسران و دخترانی شده باشد، آن زن و فرزندان متعلّق به ارباب می باشند و آن غلام باید تنها از آنجا برود. امّا اگر آن غلام بگوید ارباب و زن و فرزندانم را دوست دارم و نمی خواهم آزاد بشوم، اربابش او را به محلی که عبادت می کنند ببرد و در آنجا در مقابل در یا چهارچوب، گوش او را با درفش سوراخ کند. در آن صورت آن غلام تا آخر عمرش متعلّق به آن ارباب خواهد بود»[5].
        در این دستورات با گرو گرفتن زن و فرزند برده، او را در حقیقت مجبور می‌کنند که به بردگی ابدی تن در دهد.
        یهودیان مجازند بردگان اعم از زن و مرد را تا جایی بزنند که منجر به مرگ آنها به صورت فوری نشود ولی اگر آنها را به شدت بزنند و برده یا کنیز چند روز بعد بمیرد، اشکالی ندارد:‌ «اگر كسی‌ غلام‌ یا كنیز خود را طوری‌ با چوب‌ بزند كه‌ منجر به‌ مرگ‌ او گردد، بایـد مجـازات‌ شـود. اما اگر آن‌ غلام‌ یا كنیز چند روزی‌ پس‌ از كتك‌ خوردن‌ زنده‌ بماند، اربابش‌ مجازات‌ نشود، زیرا آن‌ غلام‌ یا كنیز به‌ او تعلق‌ دارد».[6]

        برده‌داری در عهد جدید

        قانون برده داری مخصوص عهد عتیق نیست، بلکه این حکم در عهد جدید نیز آمده است. از غلامان خواسته شده است که با ترس و لرز از اربابان خود اطاعت کنند: «ای غلامان، از اربابتان در این دنیا با ترس و احترام اطاعت نمایید و ایشان را از صمیم قلب خدمت کنید، با این تصور که مسیح را خدمت می کنید. طوری نباشد که وظایف کاری خود را فقط در حضور ایشان خوب انجام دهید، و وقتی نیستند شانه خالی کنید. بلکه همچون خادمین مسیح که خواست خدا را با جان و دل انجام می دهند، همیشه وظیفه خود را انجام دهید».[7] و یا در جایی دیگر آمده است: «آن دسته از مسیحیانی که غلام هستند، باید برای ارباب خود خوب کار کنند و به او احترام بگذارند تا نگویند که مسیحیان کارکنان خوبی نیستند. نگذارید از این راه، نام خدا و تعالیم مسیحی مورد اهانت قرار گیرد. اگر ارباب هم مسیحی باشد، نباید از او سوءاستفاده نمایند و از زیر کار شانه خالی کنند، بلکه برعکس باید بهتر کار کنند، چون به یک برادر مسیحی خدمت می کنند. این نکات را به ایمانداران تعلیم ده و ایشان را تشویق نما تا آن‌ها را اجرا کنند».[8]
        عیسی مسیح نیز در تشبیهی، زدن غلامانی را که ندانسته خطایی را انجام می‌دهند، تأیید می‌کند:‌ «اما آن‌ غلامی‌ که‌ اراده‌ مولای‌ خویش‌ را دانست‌ و خود را مهیا نساخت‌ تا به‌ اراده‌ او عمل‌ نماید، تازیانه‌ بسیار خواهد خورد. اما آنکه‌ نادانسته‌ کارهای‌ شایسته‌ ضرب‌ کند، تازیانه‌ کم‌ خواهد خورد. و به‌ هر کسی‌ که‌ عطا زیاده‌ شود، از وی‌ مطالبه‌ زیادتر گردد و نزد هر که‌ امانت‌ بیشتر نهند، از او بازخواست‌ زیادتر خواهند کرد».[9]

        پی‌نوشت‌:

        [2]. ر. ک: نساء: 92؛ مائده: 89؛ مجادله: 3؛ بلد 13.
        [3]. لاویان 25: 44-46.
        [4]. خروج 21: 7-11.
        [5]. خروج 21: 2-6.
        [6]. خروج 21: 20-21.
        [7]. افسسیان 6: 5-6.
        [8]. اول تیموتائوس 6: 1-2.
        [9]. لوقا 12: 47-48.
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۰۲
        درود مجدد دوست اندیشمند جناب رمضانی معزز
        سپاسگزارم از مکتوبات ارزنده جنابتان عرایضی در تکمیل موارد فوق عرایضی غیرتخصصی دارم:
        برده داری در میان یهودیان، پیروان مسیح، زردشت و اسلام وجود داشته است.
        با ظهور اسلام برخی از قوانین برده داری زمان جاهلیت فسخ و برخی باقی ماند.
        برده داری شیعی هر نوع تعدی و ظلم به انسانها را مردود اعلام میکند. کفاره گناهان و نقصان ایمان مانند نماز و روزه، صدقه در رویت خسوف و کسوف و.. را برابر با آزاد کردن بردگان میدانند.
        مادران برخی ائمه ی شیعه، علیهاسلام از بردگان و اسیران جنگی بوده اند-البته از دوشیزگان بزرگ زاده اسیر از اقصا نقاط سرزمینهای تصرف شده-
        که خود موید برابری محض انسانها در رسیدن به مقامات والا و درجات علیاست.
        برده داری در اسلام ارتباطی به رنگ پوست نداشت و شامل همه ی شکست خوردگان در جنگهای اسلامی بود.
        «در اقوال معتبر ذکر شده است که
        حضرت امیر ع، به عنوان پادشاه تمام سرزمینهای اسلامی، دو لباس داشت، لباس گرانبهای خود را استفاده نکرده به غلام جوان بخشید و خود با پیراهن نیمدار و خشن به اداره ی ممالک اسلامی میپرداخت و...»
        شایان ذکر است، بنده به هیچ وجه، خشونت در جنگهای مسلمانان را انکار نمیکنم، برده داری مدرن نیز با عناوین مختلف هنوز جریان دارد.
        در کشورهایی مانند عربستان سعودی، بردگان مونث تایلندی و فیلیپینی در تعداد زیاد، خرید و فروش میشوند، و قابل عرض است، جرقه ی نخستین نگاشت این سروده،
        پژوهشی ازاد در حوزه ی روانپزشکی بود که در ارتباط با اسیب دیدگان ISIS انجام شد، متاسفانه ترومای ناشی از اقدامات این گروهها، که شامل خرید و فروش زنان و کودکان شیعه و ایزدی بوده است، باعث خودکشی، اقدام به خودکشی، روانگسیختگی، و افسردگی های ماژور و مزمن بود.
        سپاس و امتنان مجدد از حضور ارجمندتان
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۴۰
        سپاسگزارم از محبت های شما بانوی دانشمند و استاد ارجمند خانوم دکتر طالب زاده
        از توضیحات تکمیلی و سعه صدر شما استاد بانوی ادیب بسیار ممنونم خندانک
        بهره میبرم از نگارش ارزشمند و اندیشه های شما شاعر چیره دست
        هماره برقرار باشید و سلامت خندانک
        مسعود مدهوش( یامور)
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۴۳
        درودتان جناب استاد رمضانی ارجمند ،فرهیخته شاعر،اندیشمند گرانمایه 🤞🌟🌹

        از اطلاعات و تاریخ شناسی شما مسرورم بزرگمهر 🌹🌟🤞🌞🪴🕊️🌲☘️

        با رفرنس و اسناد علمی توصیف فرمودید☘️🌲🌲🕊️🪴🌞🌞🤞🤞🌟🌹

        متاسفانه تاریخ بدست برخی که دانش کافی ندارند یا بنا به مصلحت در هر سلسله ای دستخوش تحریف میگردد ،انچه بیاد دارم الواح گلی ترجمه شده برخی مطالب تاریخی را نقض و یا بعضا تایید نموده است.

        هماره موفق باشید مطالب بیشتری را لطف بفرمایید در وبلاگ تا بنده و دوستان استفاده فرماییم🌹🌟🌞🪴🕊️🌲☘️
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۳۸
        درودها بر ترانه سرای بااحساس و استاد اندیشمند جناب دکتر مدهوش بزرگوار خندانک
        بسیار سپاسگزارم از محبت های همیشگی شما استاد ارجمند خندانک
        با بند میانی نوشتار شما کاملا موافقم که متأسفانه حوزه های گوناگون تاریخ دستخوش تحریف و اعوجاج قرار گرفته اما چیزی که انسان رو بسیار متأثر میکنه این هست که این تحریف و اعوجاج بدست برخی اساتید دانشگاه و اندیشمندان شاغل در مراکز دانشگاهی در حال انجام هست و دامنه این جعل و تحریف مخصوصا در حوزه باستان فراتر از حد تصور هست بطوریکه حتما باید در بازنویسی لایه های تاریخ و گزاره های حساس اون تجدید نظر اساسی صورت بگیره.در واقع روش های تحقیق تاریخی دهه ها قبل که مبتنی بر ترجمه و تقلید هست بسیار مندرس و پوسیده شده و نمیشه تاریخ رو با این روش های قدیمی و به موزه رفته بررسی دقیق علمی کرد.

        سپاس از بزرگواری و سعه صدر شما استاد دانشمند خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۵۵
        عرض ادب و ارادت خدمت شاعر بانو استاد فرهیخته بانو دکتر طالب زاده ارجمند☘️🌲🕊️🪴🌞🌞🌟🌹🌹🤞🤞

        بنده خیلی سر رشته در فلسفه و مسائل فلسفی ندارم 🤞🌹🌟🪴🕊️🕊️☘️

        بسیار برایم جالب و خواندنی بود،واقعا به عنوان یک انسان از نژاد پرستی و برده داری و کلا ظلم و زور به هر دلیل و مذهبی تنفر دارم و معتقدم بسیاری از اتفاقات و دستورات به هیچ عنوان دستور خداوند نبوده و بنا به مصلحت یا سو استفاده تدوین گردیده است زیرا نواقص و پارادوکسهای فراوانی در کتابهای اسمانی ،احادیث،نقل قولها در تمام ادیان وجود دارد .انسانیت تنها دینیست که تا ابد غیر قابل تغییر است .
        از منظر شخصی حقیر اگر کسی انسان به معنای واقعی باشد،دروغ نگوید،حق کسی را ضایع نکند،دست اندازی و دست درازی نکند،به انچه خداوند تقدیر نموده قانع باشد،به دیگران هرگونه کمکی لازم و مقدور باشد کمک کند،به حیوانات و گیاهان و حقوق شان احترام بگذارد،قلب و دل پاکی داشته باشد،دل کسی را نشکند و امانت دار باشد و......یعنی دین دارد و نزد خدا عزیز است .

        سپاس از اشتراک ارزشمند شما بانوی دانا و توانا☘️🕊️🪴🌟🌹🤞🤞🌞🌞🌲🙏🎉
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۷
        درودتان جناب دکتر مدهوش فرهیخته و گرانمایه
        بسیار خوش امدید و به مهر خواندید و سوافشان فرمودید گرامی، پیرو نارضایتی برخی از هموندان گرامی ناب، مبنی بر تعدد ارسالی های بنده، عاشقانه بودن اشعار بنده و... و نگرانی از نبودن امکان و ندادن فرصت دیده شدن به برخی سرایندگان، بر آن شدم، با بیان و زبان منحصر به شخص خودم، زینپس، از برازش هم اندیشی سروران گرامی و تفکرات مرتبط با علوم انسانی در دفتر استتیکس، بهره مند شوم،_در چهارچوب زمانی که در اختیار دارم_
        سپاسگزارم که زمان ارزشمندتان را اختصاص دادید بزرگوار
        هماره مهربانانه و پر ورجاوند در پای تک تک اشعارم افتخار حضور میدهید
        شاعر انسان دوست و نیک سیرت
        برفراز و شادمان مانید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۵۶
        درود بر شما بانوی گرامی..
        استفاده بردیم..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۷
        درودتان جناب نجفی گرانمهر
        خوش امدید گرامی
        سرفراز و شادمان مانید
        با مهر خندانک
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۱۱
        درود
        زیبا و دلنشین سروده اید
        ⚘⚘⚘⚘
        رقص قلمتان ابدی
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۰۳
        درودتان بزرگوار
        بسیار خوش امدید و منور فرمودید
        با احترام
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۳۱
        درود و عرض ادب و احترام بر شما استاد بانو طالب زاده گرامی
        مطالب ارزشمندی را خواندم

        هرچند خواستم فقط نظرات را ببینم و بیاموزم ولی نشد لذا نوشته ام به جهت ثبت یادگار در این صفحه زرین است.

        متاسفانه برده داری چه در ادوار گذشته و چه در عصر حاضر رونق داشته و دارد( حتی برده داری نوین بصورت غیر مستقیم...) برای سود اقتصادی و غیره در زیر پوست جوامع فعلی نیز این فعل منحوس پر رونق است.
        ریز بینی در این خصوص دل را به درد می آورد و روح را می آزارد...

        آنچه که مهم است، اینکه خداوند هر انسانی را آزاد آزاد خلق کرده است تا جایی که در بندگی خدا نیز مختاراست...

        سرفراز باشید و بی نیاز
        خندانک خندانک خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۵۱
        درود و عرض ادب و احترام بزرگمهر ارجمند
        بسیار خوش امدید و کلبه ی کوچک شاعرانه ام را مزین فرمودید
        بله متاسفانه، تجمع ثروت و قدرت در یک سو.، و نابرابری های اجتماعی، رانت و خواص پروری و.. از مشکلات کلان جوامع امروزست، از سوی دیگر از خود بیگانگی فرهنگی مردم، آنگاه که فرزندان رسول الله ص و اقانیم قدسی ع را بیگانه و اجنبی و ستمگر و غارتگر میدانند باری انگاه که نیاز به جلب نظر مثبت و پذیرش جمعی دارند با خلق عفن و ذهن ادباری، از همین حضرات مایه طلب میکنند، که چون حسین ع ازاده ایم.،و..
        اساسا ازادگی نیاز به دین ندارد در نگاهم، شاکله ی شخصیتی و اصالت و بزرگزادگیست که انسان آزاد میپرورد
        انسان آزاد، به هیاهو و طبل توخالی برای دیده شدنو به جسارت برای شنیده شدن نیاز ندارد و..
        سپاسگزارم سرور گرامی
        به امید عدالت
        با مهر خندانک

        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        يکشنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۱۸
        درود و مهر بانوی فرهیخته ام خندانک
        شعر زیبا و پر راز ورمزتان را خواندم خندانک
        البته اعتراف می کنم در این وادی دانش و اطلاعاتم بسیار اندک است از مطالب ارسالی اساتید و صاحب نظران می آموزم خندانک
        ولی به یقین می دانم تا زمانی که در افکارمان برتری جویی و تعصب ورزی و مرزبندی باشد
        همواره گروهی برده ی گروهی دیگر می شوند
        چه در یک جامعه کوچک و چه در سطح کلان و گسترده تر آرمان شهر .
        بازی های المپیک گذشته از ورزش فقط یک چیز را به تمام ملت های دنیا می فهماند
        زمینی که در آن زندگی می کنیم با تمام نقاط جغرافیایی و مرزبندی‌ها و فرقه ها و مذاهب و جنگ ها و نژاد و رنگ پوست و زن و مرد فقیر و غنی ....
        در یک دهکده ی جهانی خلاصه می شویم
        می توانیم صلح جویانه و انسانی رقابت کنیم و کسب افتخار،در پنج حلقه ی جهانی خندانک
        این نماد همان صلح و انسانیت است خندانک


        نمی دانم چرا یاد ژان لنون فقید افتادم
        سیده نسترن طالب زاده
        يکشنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۰۲
        درودتان
        سرکار خانم سمیعی گرانقدر
        بانوی عواطف زیبا و اشعار جانبخش
        استدعا دارم، بیشک قلم بی بضاعت، کمترینست
        انتظاری بیش از مباحثات در این پیج داشتم جهت آموختن،
        بله صحیح میفرمایید گرامی، برتری طلبی در ذات انسانهاست و در جهانی که هر لحظه اش برای رشد و رقابت طراحی شده است، بسیاری حتی یک دم شایستگی وجود نمی یابند، این افسوسبار وبس غم انگیزست
        در خصوص دهکده ی جهانی، با تمام احترامی که به وسعت مقدس سرزمین مادری ام و تمامی اقوام والا و پرارج حاضر در ایران دارم، از پیروان فکری جهان وطنی هستم
        هرچه که سطوح فرهنگی و اموختگی رشد میکند، اختلاط ژنی و پذیرش فرهنگهای خارجی و متفاوت بیشتر میشود، لذا کشور موعود، سرزمینی به وسعت اطلس جغرافیایی خواهد بود، با هزاران رنگ برابر و هزاران خزانه ی انسانی ارزشمند..
        ممنونم که افتخار دادید و مزین فرمودید
        رهپوی احساسات زیبا و سرایشات نازنینتان هستم
        هماره سرفراز و شادزی و برقرار باشید
        با مهر
        آرمان طاهری
        يکشنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۳۰
        درودتان باد بانو طالب زاده استاد عزیز و ادیب
        زیبا و بسیار جالب قلم زده اید
        رد قلمتان ابدی 🌹🙏
        فرامرز عبداله پور
        دوشنبه ۱۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۲۸
        درود
        زیبا و دلنشین سروده اید
        ⚘⚘⚘⚘
        رقص قلمتان ابدی
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8