سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 27 فروردين 1404
    18 شوال 1446
      Wednesday 16 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        چهارشنبه ۲۷ فروردين

        گمشده

        شعری از

        منصور دادمند

        از دفتر دیوان مسعود نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۲۸ شماره ثبت ۱۳۲۲۳۱
          بازدید : ۷۳   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور دادمند

        ای که چشم به نگاه به خودکشی دوخته
        درمانی به درد و رنجها ندیده
        بوسه مادر برده از یاد
        ندیده زندگی هست خرید ن درد
        به خوشی و ناخوشی
         نه به ناچاری
        به مسکین و محتاج 
        بی منت وشکوه به آن
        با خنده سرشار
        به مهر و بخشش
         در اوج بی ریایی
        رسیدن به عشق به جاودانی
        .........
        ای که سنگ زدند به خدا  کردی آغاز
        به  خاطر خشم به رنج و درد
         داری  دوباره دگرباره باز
        ای سنگ  صبور شکسته
         به رنج افتاده ازپا
        به جهل شدی اسیر و گرفتار
        زبان به کفار نه به ناز
        مرگ را دیده بهتر از جان
        خود را سپرده به دل آزار
        به تباهی
         بی ضربه زدن  به آن
        بشنو دلیل این همه غمهای فراوان
        بی دلی افتاده در خواب
        پرون شو از حسرت و آه
        باش به عقل و دل هشیار
        بشنواز این ساز خدایی
        که شدی از اصل وریشه جدا
        بدان نشد بی عشق خدا خلقتی آغاز
        بساز تو پل  های خراب کرده  دگر باره باز
        آنکه بر او زدی سنگی  در اوج درماندگی
        هر مادری داره عطر از او به شدن به نامی
        لایق بودند به جاودانی وزندگانی
         ای که نعمتهای او پرده از یاد
        مهر و لطف اوهست به هر لحظه
        برهر آنچه برتو رسیده
        به بهترین باغبان به تو هست
         دان ای خطا کار
        تا به پروانه از پیله سر بر آری به پرواز  
        به گیاهی سر بر آری زخاک
        دفتر عشقت را کنی باز
        بشتابی به رسیدن آن
        با خنده سرشار
        بر هر چه دیدی در این راه
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۰۹:۴۲
        خندانک
        درود برشما جناب دادمند خندانک
        زیباوتفکر برانگیز بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۵۸
        درود جناب دادمند عزیز
        انتهای سروده شما بسیار زیبا و امید بخش است
        امید که رب جلیل
        به همه ما صبر جمیل
        عنایت فرماید خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۰۲
        درود شاعر عزیز
        شاعر «باغ لال» از دنیا رفت/ محمدعلی بهمنی شاعری که به ایجاد خلاقیت در حوزه غزل همت کرد
        امید که خلد آشیان باشد
        برای شادی روحش فاتحه و صلوات خندانک خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۳۵
        درود زیبا بود. اما موجزتر بهتر است چون شعر باید حرکت داشته باشد و جریان معنا در آن خیلی کند باشد و نه خیلی تند
        محمد گلی ایوری
        جمعه ۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۶:۵۹
        درود بر شما
        مضمون جالبی دارد
        زیباست
        آفرینان
        خندانک خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        جمعه ۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۳۵
        درودشاعرگرامی پاینده باشی خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        آذر دخت

        روزگاریست که در میخانه خدمت میکنم ااا در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
        سیده نسترن طالب زاده

        د ساربانا بار بگشا ز اشتران ااا شهر تبریزست و کوی دلستان ااا درودی دگربار سرکارخانم دکتر حسین زاده شهدخت ادب و عرفان و تعالی ااا اشعلری برگزیده از دیوان استاد بهار بود تقدیم حضور یازان و دوستات ااا دور است از ادب کمترین ااا طعنه و ایذا در محضر سروران عالی قدر ااا ژرف بود ابیات در نگاهم همین ااا با مهر بی مر
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        من متعجبم سلام بانو دکتر طالب زاده نمی دانم سلام و احوال پرستی تان بامن کجا و شعر طعنه دار زهرآگینِ فرومایه خواندن دوستان من یا من کجا ااا خب کدام یک را باور کنم ممنونم از فیض نصایح ملوکانه ی شما بانو واقعا نواختی مان آه و بدرود
        سیده نسترن طالب زاده

        ر مگیر از فرومایگان دوستان اااا که حنظل نکارند در بوستان اااا که ذات نکو آید از خانمان ااا چنان آب نیکو که از اسمان اااا درودتان بانوی معززنیمه شب بهارانه نیکوو بکام
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        هاتفِ جانم صبا گوی ز دلبر خبر ااا عشق بیاوَر مرا اوست نَفَس را اثر ااا سلام شب و روزگارهمگی خوش بداهه بدرود ااا ر

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1