سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        نقابت را بردار

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۲:۲۲ شماره ثبت ۱۳۱۶۷۲
          بازدید : ۲۴۹   |    نظرات : ۳۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        وقت آن شد که نقاب از رُخِ خود برداری
        کمی هم ذات خودت را به میان بگ
        ذاری
         

        دیگر از هر چه دورویی و دروغت خستم
        گفته بودم که مرا ساده مگر پنداری !


        هر چه گفتی تو فقط باد غرورت بوده
        بی سبب بر همه ی آدمیان شک داری


        دیگر از این همه سرزنش به جان آمد لب
        روز و شب ، در  پِیِ جمع آوریِ آماری ؟!


        عشق آن نیست که در بند و اسیرت باشد
        دائم از حال خوش و خنده ی من بیزاری


        آنقدر پا به گلو و دهنم  ساییدی!
        رنگ خون شد لب و دندان من از این هاری


        کم کن از این همه آزردگی و رنجش ها
        باورت هست فقط حرف خودت انگاری


        لحظه ها را به من آشوب مداوم دادی
        نیست دیگر به سرم عشق و تب دیداری


        راحت از روی دلم رد شدی و خندیدی
        این نشد رسم وفا و رَوشِ دلداری


        "پونه" را دور سرت تاب نده بی انصاف
        می روم تا که نباشم به سرت سرباری




        افسانه_احمدی_پونه

        ─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عليرضا حكيم
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۵۷
        «دیگر از این همه بیداد به تنگ آمده‌ام»
        آن مصراع که فرمودید ایراد وزنی دارد با تصحیح اینجانب به شکل بالا ایرادش رفع شد
        با این شرط بندیها سواد بقیه را زیر سوال نبرید لطفاً
        با مهر خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۶:۴۶
        درود بانو
        بسیار زیبا و سرشار از احساس بود خندانک
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۱۱
        درود خیلی هم قشنگ و رئالیست👌👌👌 جالب است که در مصراع «دیگر از این همه سرزنش به جان آمد لب» یک قلب میان هجای کوتاه و بلند رخ داده که من عاشق آن هستم(!): تبدیل «فاعلاتن فَعَلاتن فعلاتن فع‌لن» به «فاعلاتن فعلاتُ فاعلاتن فع‌لن». متاسفانه چنانچه در بعضی کامنت‌ها اشاره کردم اکثر علمای عروض مخالف اینطور قلب‌ها هستند😐😔😔 ولی من به شخصه دوستش دارم و تنوع موسیقی عروضی را برایم زیاد می‌کند و من نمی‌فهمم چطور عروض دانان تبدیل «مرده بُدم زنده شدم...»(مفتعلن مفتعلن) را به چیزی هم‌وزن «مُرِد بُدَم، زِنِد شدم...»(مفاعلن مفاعلن) مجاز می‌دانند اما این قلب موجود در مصراع شما که ابدا انحرافش به اندازه «مرد بدم زند شدم(!) حس نمی‌شود را غلط (با این توجیه که بین ارکان است نه داخل رکن!). من شرط میبندم اکثر خواننده های این شعر که سال‌هاست به صورت گوشی عروض می‌دانند انحراف کوچک «دیگر از این همه سرزنش به جان آمد لب» حس نمی‌کنند یا اگر همحس کنند گواهی خواهند داد که تشخیص آن ساده نیست.
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۳۹
        درود جناب صادقی بزرگوار.
        ممنونم از نقدهای می‌نویسید..
        اما بنظرم این بیت تغییر وزنی‌ش،مشهوده.
        چون من که حتی در وزن قوی نیستم و هزار باید باید تقطیع کنم
        و سماعی هم بلد نیستم،با یه خوانش تغییر لحن رو متوجه شدم،مثلا بیت های دیگه روان خونده میشه ولی این مصرع یکم آدم انگار خوندنش،براش سنگینه و با دیگر مصرع ها لحنش یه مقدار فرق داره...
        من نمیدونم عروض دانان چرا باهاش،مخالفن ولی هرچه شاعر دست تر باشه اونم تو عروض بنظرم بهتره
        بازم مننونم از،شما
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۰۵
        درود خانم پنام بزرگوار. بله قطعا اگر شاعر بتواند همان وزن عادی را قرار بدهد بهتر است (مگر آنکه مثل خاقانی و انوری بخواهد تنوع موسیقیایی ایجاد کند و عمدا قلب و اختیار شاعری انجام دهد). اما بحث اصلی در باب «جواز» اختیارات شاعری‌ست. شما گفتید تغییر وزنی در این بیت «مشهود» است. راستش «مشهود» داریم تا «مشهود». مثلا این هم مشهود است:
        گویند کسان بهشت با حور خوش است(_ _ ل ل _ ل _ ل _ _ ل ل _)
        من می‌گویم(!) که آب انگور خوش است (_ _ _ _ ل _ ل _ _ ل ل _)
        که در آن «تسکین» رخ داده و به جای دو هجای کوتاه یک بلند آمده اما عروض دانان «ککشان هم نمی‌گزد» و کسی نمی‌گوید چون تغییر مشهودست پس مجاز نیست؛ چرا؟ چون رباعی را متفاوت می‌دانند. به نظر من تسکین در رکن اول یا ارکان میانی خیلی «مشهود»تر از تبدیل «فعلاتن فعلاتن» به «فعلاتُ فاعلاتن» است است. همچنین تبدیل «مفتعلن مفتعلن» به «مفاعلن مفاعلن» خیلی مشهود تر از تبدیل «فعلاتن فعلاتن» به «فعلاتُ فاعلاتن» است.
        حالا نکته‌اش اینست: چون فلان تسکین و فلان قلب را خاقانی و خیام و غیره انجام داده‌اند پس «مجاز» است اما چون عمدتا کسی
        تبدیل «فعلاتن فعلاتن» به «فعلاتُ فاعلاتن» را انجام نداده است پس «مجاز» نیست. من می‌گویم یا «روی روم» یا «زنگی زنگ». اگر این مجاز است پس چرا آن یکی مجاز نیست و اگر قرار بر عدم جواز است باید برای هر دو حالت باشد.
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۳۱
        درسته منم با اینکه مخالفش هستند موافق نیستم
        سر صبحت من با اون قسمت حرف‌تون بود که گفتید:

        "من شرط میبندم اکثر خواننده های این شعر که سال‌هاست به صورت گوشی عروض می‌دانند انحراف کوچک «دیگر از این همه سرزنش به جان آمد لب» حس نمی‌کنند یا اگر همحس کنند گواهی خواهند داد که تشخیص آن ساده نیست."

        بازم ممنونم از شما موفق باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۴۳
        درود بر جناب صادقی و خانم پنام
        به نظرم هرچه که از موسیقی کلام بکاهد عیب است
        و وقتی وختی به راحتی میشه هماهنگ کرد چرا
        دست اندازی و چاله چوله برای شعر درست کنیم که تووی ذوق بزنه
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۴۹
        درود دوباره بر خانم پنام گرامی. بله شاید آن سخن من خیلی سنجیده نبود که گفتم اکثرا این اختلاف را خیلی حس نمی‌کنند...
        با فرمایش آقای سرمازه هم کاملا موافقم😁😁😁👌👌👌👌
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۰۰
        درود و ادب استاد صادقی گرامی🌻🌻🌻🌻
        سپاس از وقتی که گذاشتید و پنجره سبزی
        که به زیبایی تموم باز کردید به دفتر شاگردتون
        پیرو صحبت های شما بنده هم چنین تغییرات وزنی
        رو در اشعار شاعران بنام مشاهده کردم و برام سوأل بود
        البته بنده هیچ ادعایی ندارم و هیچوقت نگفتم شاعرم
        میدونم پر از ایرادم ، فقط حسی که از اتفاقات پیرامونم دریافت می کنم با نوشتن، مجدد انتقال میدم ، و البته تمام نوشته های شاگردتون بی برو برگرد بداهه هست و نمی دونم چرا اصلا دوست ندارم دیگه دستکاریش کنم ، نقدپذیرخوبی ام و جزء به جزء پیشنهاد ها و راهنمای های شما و دیگر اساتید رو چون قاب طلایی به دیوار ذهنم آویزون می کنم سپاس از حضور ارزشمندتون 🙏🙏🙏

        (دیگر آمد به لبم جانم از این رفتارت)
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۰۷:۳۸
        درود بر پونه بانوی شعر ناب..
        زیباااا و شاکی خندانک ولی دلنشین.. خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۰۳
        درود و ادب جناب نجفی گرامی
        سپاس از حضور و مکث نگاهتون
        همیشه شاکی ام ولی مظلوم
        🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۴۳
        درود بیکران
        زیباست
        خندانک خندانک
        خندانک
        میشه آن یه مصرع ناهمگون را همگون کرد
        حیفه تغییر نکنه
        خندانک خندانک
        خندانک
        مثلاً
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۰۴
        درود بیکران جناب نظری بزرگوار 🌻🌻🌻🌻
        سپاس از حضور ارزشمند و توجهتون
        درس پس میدم در محضر شما اساتید
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۴۶
        جان به لب آمده از این همه سرکوفت تو
        خندانک خندانک
        خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۰۵
        🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        یاسر قادری
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۰۱
        درودها بانو
        زیبا و دلچسب خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۰۶
        درودهااا جناب قادری گرامی
        زیبایی حضور و نگاهتون
        دلگرمی خواهد بود، سپاس بیکران
        🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۲۷
        درود بر شما خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۰۷
        درود و مهر جناب مهدی پور گرامی
        قدردان حضورتون هستم🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۴۱
        درود بانو جانم افسانه جان خندانک
        قلم استادانه ایی دارید من که همیشه تشویق‌تون می‌کنم
        کاش در کنار ما باشید و تبادل نظر داشته باشیم که مطمئنم حضور شما را موثر تر خواهد کرد..
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۱۰
        درود و عشق مهربانوی جانم❤❤❤
        لمس حضور پرمهرتون انرژی و امید
        مضاعف میده به شاگرد نوپای شعر و ادب
        سپاس از حضور صمیمانه شما

        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۴۴
        درود بر جناب صادقی و خانم پنام
        به نظرم هرچه که از موسیقی کلام بکاهد عیب است
        و وقتی وختی به راحتی میشه هماهنگ کرد چرا
        دست اندازی و چاله چوله برای شعر درست کنیم که تووی ذوق بزنه
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۴۶
        کاملا موافقم👌👌👌
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۲۰:۰۰
        استاد نظری درود
        باشما موافقم
        اما عروض پندارش خیلی خشک است
        ارسال پاسخ
        عباس (یزدان) عظیمی
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۳۲
        بسیار بسیار زیباست

        هزاران درود بر شما بانو پونه
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۵:۰۷
        زیبا
        وبردل نشست
        هزاران درودتان باد
        ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۹:۱۵
        درودتان غزلسرای توانا
        بانوی زیباکلام و بسیار هنرمند
        بهره میبرم از رشحات کلک نازنینتان
        با مهر
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۹:۵۹
        درود شعر از وزن خارج شود ایرادی نیست
        اماباید موسیقی بیرونی شعر حفظ شود در شعر خانم احمدی هیچ ایرادی نمی بینم چون کاملا حواسش به موسیقی بیرونی متن بوده است
        نباید همه چیز را فدای عروض کرد آنوقت چیز خشک وتصنعی می شود
        مریم عادلی
        يکشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ ۰۷:۲۵
        درودتان باد
        که زیبا خلق می کنید ودلچسب
        خندانک خندانک خندانک
        رحیمه نیکوحرف
        دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ ۰۷:۲۵
        سلام و درود بانوی غزل سرا

        زیبا و پر از حس
        جسارت بنده را ببخشید درسته بداهه هست اما حیف این شعر زیباست که این ایراد کوچک درونش برطرف نشه

        میشه نوشته
        دیگر از سرزنشت جان من آمد بر لب
        یا
        دیگر از این همه ایراد به جان آمد لب

        بازم جسارت بنده را ببخشد خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2