سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا در دانشگاه شعر ناب نقدی بنویسم.
شعری پیش رو داریم از جناب آقای عباس قره خانلو که ان شاء الله چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت.
🔴 هر چند قالب را موج نو زده اند اما با عنایت به تعاریفی که از موج نو داریم و با توجه به خط مشی پدید آورندگان آن مثل احمد رضا احمدی و بعد برای شعر حجم یداله رویایی من این شعر را در زیر مجموعه ی موج نو نمی دانم اما فارغ از قالب نکاتی است که خلاصه وار به آن اشاره خواهم کرد
🔴 در ابتدای شعر توجهم جلب شد به واژه ی (تلاطم) که شاعر عزیز ما آن را (طلاطم) نوشته اند
در فرهنگ دهخدا آمده
تلاطم . [ ت َ طُ ] (ع مص ) با یکدیگر
(به یکدیگر) تپانچه زدن . (زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). باهم طپانچه زدن . (منتهی الارب ) (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (اِ) برهم خوردگی . (ناظم الأطباء). آشوب . شوریدگی . شورش [در دریا]. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- تلاطم امواج ؛ برهم خوردن موجها. (ناظم الأطباء). بر یکدیگر زدن موجهای دریا. (غیاث اللغات ). با هم زدن موج دریا. (آنندراج ). خوردن موجی بر موجی . با یکدیگر خوردن موجهای دریا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : از میان تلاطم امواج محبت سر برآورد و گفت . (گلستان ).
🔴 همنشینی واژه ها دریک شعر اگر به درستی انجام شود باعث ارتقای شعر میشود و اگر ناشیانه و بی دقت و بدون توجه به فرم کلی شعر صورت گیرد موجب سلاخی شعر ما میشود
جناب قره خانلو در برخی جاها این قاعده را به درستی رعایت کرده اند ولی در مواردی این همنشینی به شعر آسیب زده
مانند
🚩 جوی باریکی که از ماندن
هراسان میرود
میبَرد ،باخود به هر سو خاطرم
گاه میسوزم
و گاهی زیر آب
در طلاطم لابلای زندگانی میدوم 🚩
این بند به واسطه ی همنشینی نادرست کلمات نتوانسته تصویری که در انتزاع بوده را عینیت بخشد.
برخی واژه ها گویا از سر ناچاری در این بند قرار گرفته و وجود و عدم وجود آنها
علی السویه است.
کل این شعر جریان ارادت و عاشقی است ولی به دلیل از این شاخه به آن شاخه پریدن به نوعی جا نیفتاده است وزن عروضی در این شعر گول زننده هست و ماله می کشد بر کاستی های نحوی و ساختاری دیگر.
از نظر من رتوریک این شعر غیر از چند مورد قابل بود و شاعر تا جایی که توانسته بود بلاغت را در شعرش مراعات کرده بود و حتی
حس پشت کلمات نیز در این ماجرا تاثیرگذار بوده است.
سلوک شاعرانه ی جناب قره خانلو از
قاعده ی( چوادر) که شعر را از یک نقطه ی معشوق به نقطه ی دیگر همان معشوق
می رساند تبعیت کرده و نحوه ی بیان و ساختار هم در محوریت همین موضوع بوده است اما کمی اطناب در این کار از زیبایی شعر کاسته است
برای جناب قره خانلو آرزوی موفقیت دارم
یا حسین بن علی
سید هادی محمدی