ای ساربان اینجا کدامین سرزمین است
از بهرِ چه دلهای ما اینسان غمین است
مَرکَب چرا دیگر ز راهش باز مانده
گویا که منزلگاه ما آخر همین است
نام زمین را نینوا گویند آقا
هر سو بیابان از یسار و از یمین است
برگو تو نام دیگرش ای ساربانا
در این زمین اندوه و غمها در کمین است
اینجا زمین کربلا باشد حسین جان
از بهر طفلانت دلم زار و حزین است
بوی بلا می آید از این خاکِ غربت
انا الیه راجعونِ واپسین است
از اشتران محمل بگیرید ای عزیزان
این وعده گاه آخر کفر و یقین است
عباس علمدارم به پا کن خیمه ها را
خواهر چرا رخساره ات اندوهگین است
اکبر،اذان گوی حرم برخیز بابا
لبهای تو فردا به روی این نگین است
اندیشه ات از مرگ را برگو تو قاسم
عمّو برایم بهتر از هر انگبین است
ای یاوران با وفا یک یک بدانید
اینجا شهادتگاه ما اهل یقین است
دانم که عاشورا شود در این بیابان
سرهای ما بر نیزه ی قوم لعین است
...
یا حسین شهید(ع)
...
مهدی بدری(دلسوز)