سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
کودک دلگیر فلک پیر شد
ترانه ای قدیمی است
دیر شد
۱۴۰۱/۶/۱۴ شماره ثبت ۶۲۰۵۴۳
آمدی وقتی که دیگر بی نهایت دیر شد
آن جوانی که رهایش کرده بودی پیر شد
آفتاب انتظارت آنقدَر تابید که
پهنه ی دریای عشقم عاقبت تبخیر شد
من همانم که پر از شور رسیدن بود؟ نه
از تمام زندگی چشم و دل من سیر شد
شور و شوق زندگی بعد از تو افتاد از سرم
روزهای جمعه نه, هر روز من دلگیر شد
بد شدی با من, منم با کل دنیا بد شدم
بد شدن بعد از تو راحت, مسری و واگیر شد
گریه می کردم نشد جوری که باید خوب دید
چهره ای تار و پریشان آخرین تصویر شد
دورهایت را زدی و بعد از آن برگشته ای؟
جا ندارد قلب من, با بی کسی تسخیر شد
با ببخشید و غلط کردم چه جبران می شود؟
عمر من رفت و غرورم له شد و تحقیر شد
خارج از وقتش که باشد عشق هم بی ارزش است
نوش دارویی که آوردی تو بی تاثیر شد
حرف آخر... جانِ دل برگشتنت بی فایده ست
آمدی وقتی که دیگر بی نهایت دیر شد