سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      اِگزِجِره

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ۱۵:۳۲ شماره ثبت ۱۳۰۵۴۵
        بازدید : ۷۸   |    نظرات : ۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      اِگزِجِره
       
      کاریکاتوریستِ ماهر،
      به حالتِ اگزجره ، کشید عکسم را
      با چند چروک به روی پیشانی ام ،
      چه ماهرانه او کشید ، دوران حبسم را
       
      زندگی من دیگر، تبدیل شد به کاریکاتور
      چه شود !!!
      شده بودم مثل بنایی بتنی ، ولیکن بی آرماتور
      به روی درب دادگاه ، چسباندم عکسم را
      تا قاضیِ ظالمم ، حظّی بَرَد ز کاریکاتورِ منِ آماتور
      قاضی ای که حتی امان نداد تا ثابت کنم ،
      به او، اصلم را
      حتی بسپارم ، به فردی معقول ، اسبم را
       
      اسب راهوارِ عمر فراری شد
      لحظه های عمرم ،
      چون سیب زمینیِ خلالی شد
      اما او ظالمانه حتی فکر نکرد ،
      انفرادی ، تنها ز بهر حبسِ جسم است
      که میتواند که به صُلّابه کشد ،
      روح پُر  پَرسه م را ؟
       
      او ندید هیچوقت ، ترسم را
      نگذاشتم او ببیند لرزم را
      نخواستم دشمن شاد شوم روزی
      وقتی که تیرباران شدم ، او بود ،
      که دید مرا و شادی ام زظلمهای او و، رقصم را
      بعد ازاعدام ، افسوس را ، به چهره ی ،
      سه قاضیِ عادل تجدید نظر دیدم
      بی چاره ها تازه دیده بودند ، فکس ام را
      قاضیِ بَدوی نگذاشت عدالت برپا شه
      تا کسی آگاه نشده ، دستش رفت روو ماشه
      جوخه ی اعدام همه مُردند ،
      وقتی دیدند ز مُردن ، مکث ام را
       
      بهمن بیدقی 1403/3/18
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۴۳

      سلام و درود استاد طراحی و گرافیک

      اگزجره ( exaggerate ) در لغت به معنای اغراق‌آمیز ، بیش از حدِ واقع شرح دادنِ تفصیلیِ یک مطلب یا تصویر ، مبالغه و غلو در گزافه گویی‌هاست.

      اما تعریف ساده و اصطلاحی برای واژه‌ی اگزجره دقیقاً ( بزرگنمایی + بزرگنمایی ) می‌تواند باشد .

      اگزجره به طور اخص در ایران ، عنوان دومین نمایشنامه آقای عقیل بهرامی است که در پائیز سال جاری به روی صحنه می رود.

      اگزجره به معنای بزرگنمایی و غلو است و در اصطلاح تئاتری و کاریکاتوری و در صنعت تخصصیِ طراحی گرافیک به کسی گفته می شود که بیش از اندازه ، بازی می‌کند و رفتارهایش در نمایش روی صحنه یا جلوی دوربین ، یا در ارائه‌ی یک طرح به‌طور کلی نرمال و طبیعی نیست. در این میان بازیگرانی هستند که فکر می کنند با بازی به طرزِ اگزجره می توانند خودنمایی بیشتری کنند و توجه مخاطب را به سمت خود معطوف دارند و‌ مشهور شوند!

      در خلاصه‌ی داستان این نمایشنامه آمده است: تا حالا شنیدی به کسی بگن ، بچّه تئاتری (با آکسان گذاری شدید روی جفت ت‌های تئاتر)؟


      اقای بهرامی ، طی یادداشتی در مورد انگیزه‌های نگارش این نمایشنامه آورده است: [ همیشه برایم سوال بود که این همه علاقمند، دانشجو و هنرجوی بازیگری که تعدادشان کم هم نیست ؛ دقیقاً  به دنبال چه می گردند؟ برای چند نفرشان اتّفاقات آن‌چنانی می افتد؟ چند نفرشان به سراغ کارِ دیگری می روند؟ آیا کسی که پای در این مسیر می گذارد ؛ مقصدش پیداست؟ می داند به کدام سمت دارد می رود؟ بازیگری در تئاتر، سینما، تلویزیون، صداپیشگی یا ...؟ اصلا باید بداند یا خیر؟ از طرفی دیگر ، بازیگری جاذبه‌ای خاص دارد و آن جاذبه نیز پدیده‌ی معروفیت و شهرت است. بیایید تعارف را کنار بگذاریم، اکثر غریب به اتفاق عزیزانی که پای در این مسیر می گذارند ؛ به دنبال این جاذبه یعنی شهرت هستند؛ شهرتی که مزایای بی‌شماری شاید دارد و به‌طبع ، معایبی را نیز به‌دوش می کشد.

      اما سوال مهم بعدی این است که آیا بازیگر تئاتر شهرت بیشتری دارد یا آن کسی که در سینما و تلویزیون بازی می کند؟
      خوب پس خیلی وقت ها بازیگر تئاتر می رود جلوی دوربین که شانس شهرتش را امتحان کند.

      بعضی ها هم از ابتدا نقطه دیگری را هدف گرفته اند و آن (شبکه های اجتماعی) است. جایی که دنبال کننده‌های بسیاری دارد و اجراگرانِ آن گاهی از یک بازیگر سینما یا تلویزیون شهرت بیشتری دارند. و البته از بازیگران تئاتر یقینا شناخته شده تر و معروف تر هستند.

      نمایش بصورتِ اگزجره نه می‌خواهد بگوید کدام گزینه بد است و نه کدام خوب.

      اگزجره فقط و فقط نظاره گر این ساختار است؛ ساختاری کاملا بی نظم که در بی نظمی خود یک سری قواعد دارد!
      با تعدادی از بچه های گروه نمایش قبلی ام -کال سنتر- و تعدادی از عزیزانی که به تیم آمادگی برای صحنه اضافه می شوند، این نمایش را برای اجرا در پاییز امسال آماده خواهم کرد.مثل همیشه اصرار دارم که این نمایش هم به پیروی از دیگر نمایش هایی که کارگردانی کرده ام، دارای ساختار سینما گونه باشد. چرا که همیشه تلفیق تئاتر و سینما را دوست داشته ام و برای رسیدن به سبک در حال تلاش و مشق کردن هستم.

      تیک نقد خاموش است پس بیش نمی نویسم


      خلاصه این‌که آموزنده بود زنده باشید
      سلامت و شاد و سرافراز بمانید.

      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۵۴
      با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
      سپاسگزارم
      مؤفق باشید
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۴۸
      درود های فراوان جناب بیدقی هنرمند واستاد گرانقدر
      زیبا وقابل تامل
      ایام بکام‌
      در پناه حق

      🌹🌹🌹🌹
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۵۷
      با سلام و عرض احترام استاد گرانقدر
      بزرگوارید
      بینهایت سپاسگزارم از لطف و مهر بیکرانتان
      سلامت باشید و شادمان
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2