سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        آلو بخارا

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ ۰۴:۳۳ شماره ثبت ۱۲۸۱۵۵
          بازدید : ۷۶   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        آلو بخارا
         
        همچنان من با خودم دارم مدارا میکنم
        انگاربا خود دشمنم !
        رسمم با دوست مروت است و با خویش ،
        مدارا میکنم
         
        تازگیها تن ام را ندار و، جیب ام را حسابی ،
        دارم دارا میکنم
        یه رژیم سردرگم افتاده به جانم ،
        که ختم خواهد شد یقین به اسکلت
        گمان میکنم که تا چند وقت دیگر
        با بادکنک گازی ،
        خودم را ازاین پائین پائین ها ،
        راهیِ بالا میکنم
         
        همه داراییِ قلبم را ،
        مقایسه با سارا میکنم
        انصافاً قلبِ سارا رئوف ترست زقلبم
        برای خود کلاسی میگذارم
        باش تا بنگری که منِ درب و داغون ،
        چه کارها میکنم
         
        ایده هایی که چو پروانه ،
        به اطرافم خودنمایی میکنند ،
        بدون هیچ رحمی ، میگیرم و با سوزن فرفره ،
        درقالب شعری ، نثری
        چه فرعی و چه اصلی
        میچسبانمشان به میان دفترِچون خودم ، کاهیم
        درمیان این حیاتِ بس فُکاهیم ، با اینهمه مفاهیم
        " از این نظر که پُرتنوع اند و بی تکرار " ،
        تبدیل به افتخارِ سالهام میکنم
        میدانم که انتقام جزیی ست ، زاین دنیای زیبا
        چون تا چند وقت دیگر، اجل هم خودم را ،
        میچسباند به دفترِ این خاک
        ازاین کارش هم شاید ، حالها میکند
         
        حیاتم تازگیها یه جورایی ، سوءهاضمه گرفته
        افکارم را مالامالِ ز وجدانی همچون ،
        آلو بخارا میکنم
         
        زمغزم کمک میگیرم
        زقلبم کمک میگیرم
        کمک میگیرم از آزادی ام
        صندوق جان را پُراز، اینهمه آراء میکنم
         
        مشورت میکنم اما ،
        همان کاری که نیک است را به انجام میرسانم
        آنقدربا خویش مدارا میکنم ،
        تا خودم را به زعم خویش تبدیل ،
        به یه والا میکنم
        بعد مثلِ یه نقاش ، که میرودعقب تا تابلواش را
        بنشیند به تماشا
        به آنچه خلق کردم ،
        تا ابد ، با شوق و غم ،
        نگاهها میکنم
         
        اما این روح خودساخته ،
        با آن روح نوزادی که خالق خلق نمود ،
        از آسمان تا به زمین ،
        فرقها نموده
        روح نوزادی ام ، خیلی خیلی بهتر بود
        پس این تلاشهای من چه بود ؟
        " مثل اینکه شاه ببخشد ،
        شاه قلی هیچگاه نمی بخشد " ،
        خود را همراه ، با قاضیِ وجدان ،
        راهیِ شراره های کاملاً بیرحمِ نارها میکنم
         
        بهمن بیدقی 1402/11/9
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        فرامرز عبداله پور
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۳:۳۴
        درود
        زیبا ودلنشین وباملاحت
        وپر احساس سروده اید
        🙏❤🌺⚘🙏
        رقص قلمتان ابدی
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۳:۵۶
        با سلام و عرض احترام آقای عبداله پور گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران از مهر بیکرانتان
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0