پنجشنبه ۶ دی
نماینده شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۰۷:۱۴ شماره ثبت ۱۲۸۰۷۷
بازدید : ۱۲۲ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
نماینده
آبادی ام ، آباد میمانَد وقتی ،
آباد گردند اذهان
نه اینکه اذهان را ،
نوزاد نگه داری و،
افتخارکنی به گوشش ،
خوانده ای روزی اذان
باید به حینِ کارَت ،
خدمتی کرده باشی تا ،
دیگران صحبت کنند ،
یکریز و یکریز ازآن
نه اینکه از آمدن و رفتنت ،
تنها مثالِ ماست و کشک و،
دزدیِ شتر و جهازِ شتر،
رسوخ کند به اذهان
باید که این آبادیِ روبه موت ،
شیرین شود چو انگور
تو هم بسانِ رَزبان
گر نیّتِ واقعیِ تو کارست ،
احسنت و آفرین به تو ! بسم لله
زمان کار حالاست
تا تنورهنوز داغست ،
خمیره ت را بچسبان
نه اینکه با نیّتی زشت و رسوا ،
نه اینکه با خیانت ،
نتیجه ات شود بسانِ خصمان
یه خادم باش همیشه
اگرکه واقعاً نماینده ای
عظیم بسان انسان
نجیب بسان اسبان
بهمن بیدقی 1402/12/4
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار از لطف و مهرتان متشکرم شاد باشید | |
|
با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار از لطف و مهرتان متشکرم شاد باشید | |
|
با سلام و عرض احترام آقای عبداله پور بزرگوار از لطف و مهرتان متشکرم شاد باشید | |
|
با سلام و عرض احترام آقای زراعتی بزرگوار از لطف و مهرتان متشکرم شاد باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
رقص قلمتان توانا است
مانا باشید همیشه
شاعرواستاد بزرگوار
درود درود