سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        گاوصندوقِ اندیشه

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ ۰۶:۴۳ شماره ثبت ۱۲۸۰۴۷
          بازدید : ۹۶   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        گاوصندوقِ اندیشه
         
        حال که سرم خورده به سنگ ،
        سرم را چه کنم ؟
        با اینهمه شک ، باورم را چه کنم ؟
        فراموشیِ آن خدای ، همیشه یاورم را چه کنم ؟
         
        اینهمه آگاهیِ رفته ، از دُور و برم را چه کنم ؟
        حال که اینگونه دنیا ، زد به پَرم ،
        بازسازیِ این شاهپرم را چه کنم ؟
         
        دراین ساحل رسوا ،
        اندیشه ی شرجی و ترم را چه کنم ؟
        آن روحِ غریبم ،
        آن مَحرَمِ محروم ز حرم را چه کنم ؟
         
        گاوصندوقِ اندیشه ام انگار به سرقت رفته
        درمیان اینهمه فراموشی و نسیان ،
        آنهمه اندیشه ی همچون ، گونیِ زرم را چه کنم ؟
        اسبِ راهوارم دریه لحظه ، رم کرد و،
        دگر ازپیش من رفت
        نمانده ز آن ، هیچ اثر و رد ،
        انگار هیچی به هیچی
        نادانیِ باقی مانده درکنارم و،
        این وامانده خَرم را چه کنم ؟
        این اسکلتِ مانده ، زِ ایمانِ لاغرم را چه کنم ؟
         
        خوشا آنروز که قلم ،
        لبش را میزد ، به لبهای کاغذم
        قصه و شعر ز آن لب به لبی میجوشید
        منهم کیفور میشدم
        حالا بی بوسه ی ایندو،
        حالا این ، افسرده قلم را چه کنم ؟
        حالا دراین دریای کاغذی ، من ،
        این خالی بلم را چه کنم ؟
        دنیا بدجوری به زیرچشمهایم بادمجانی کاشت
        لااقل بگو به من، این سیاه ورم را چه کنم ؟
         
        بهمن بیدقی 1402/10/29
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۰۸:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        باعرض سلام
        زیبا سرودی بود
        هزاران درود
        استاد گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۳:۲۳
        با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۰:۳۷
        درود استاد گرامی

        قلم سبزتان ماندگار

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۳:۲۳
        با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        مرتضی میرزادوست
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۳
        درود بر شما خندانک
        عالی و زیبا سرودید
        خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۵:۳۰
        با سلام و عرض ارادت آقای میرزادوست گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۷:۲۶
        درود برشما جناب بیدقی

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۷:۴۷
        با سلام و عرض ارادت آقای فتحی گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۸:۴۰
        درود
        زیبا ودلنشین
        وپراحساس سروده اید
        🙏❤⚘🌺🙏
        رقص قلمتان ابدی
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۳۶
        با سلام و عرض ارادت آقای عبداله پور گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۲۰:۲۹
        درود جناب بیدقی زیبااندیش خندانک
        زیبا و جذاب و مسرت بخش خندانک
        احساس خوبی داشتم با خواندن شعرتان خندانک
        به مهر یزدان بمانید با قلمی درخشان و ذهنی جوشان خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ۲۲:۲۳
        با سلام و عرض ارادت آقای زراعتی گرانقدر
        بزرگوارید
        بینهایت سپاسگزارم از لطف بیکرانتان
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4