درودی دوباره جناب اکرمی گرامی
شاید تا حدودی حرف شما درست باشد اما فکر میکنم علت از جای دیگر ناشی میشود ، تفاوتی بین من و شما و مسول نیست مسول هم بنده خداست ،شما را نمیدانم ولی من اگر جای یکی از خیل انهایی که دستشان باز و به جایی بند است میبودم شاید در زمرهی بدترین ها باشم. من هر چه بین مسولان شهرمان گشتم کسی را غریبه و بیگانه نیافتم ، همه از فرزندان همین دیار بودند ،من نمیدانم این حب دنیا چرا بشر را باید در تنگناه قرار دهد
فرزند من هم ممکن است فردا ریس جمهور شود اگر من امروز در خانواده او را درست تربیت نکنم آیا فردا به درد کشورم میخورد
مثلی است میگوید یه گاو میشاشد گلهای را خراب میکند
تا زمانی که تک تک افراد یک جامعه به فکر اصلاح خود نباشند
اگر هزاران حکومت هم عوض شود آب از آب تکان نمیخورد
اصلاح یک جامعه بستگی به اصلاح همهی افراد جامعه دارد
و اگر اینگونه شد انگاه هر فردی که مسولیتی به عهده می گیرد آنرا به مثابهی یک امانت و وظیفه تلقی میکند نه حق و حقوقی که برای بدستآوردنش باید به هر حیلهای چنگ زند
و بین این دو نگاه آیا از زمین تا آسمان فاصله نیست !
در بینهمهکشورها از جمله کشورما افرادی از هر دو قِسم مسولیت دارند
که میطلبد با پیگیری و وظیفه شناسی و قانونمندی ما نگذاریم حقوقی در این زمینه پایمال گردد
مدتها قبل با دوستی آشنا شدم که بعلت بینظمی و پارتی بازی از یک نانلوا شکایت کرده بود ، او میگفت دعوا که شروع شد نانوا مغازه را تعطیل و تعداد زیادی که روی صف بودند همه از چشم من دیدند و آنها هم گذاشتند و رفتند
من جلو نانوایی ایستادم زنگ زدم تا پلیس اومد و نانو را مجبور کردم به مغازه برگردد و در ساعت ۱۲ شب نان بزند ، حتی تعداد زیادی کار عاملالمنفعه در آن منطقهای از شهر که ایشان ساکن بود و رها شده بودند با پیگیری او دوباره احیا شدند
از جمله پارک بزرگی که بصورت خاکی و نصف نیمه که مامن متجاهرین و معتادان شده بود و با شهردار و مسولین شهر درگیر و کوتاه نیامد و در اخر به خواسته اش رسید
هیچکس بالاتر از قانون نیست تا زمانی که ما به آن پایبندیم
هرچند نمیتوان روی خیلیها را شست