استقبال از غزل ۵۳۴ دیوان شمس به شمارگان پایگاه گنجور
(سلام مستان)
رو با شه جانان بگو مستان سلامت می کنند؛
با آن مه تابان بگو مستان سلامت می کنند؛
گو با نگار نازنین مستان سلامت می کنند؛
وآن رامی به در کمین مستان سلامت می کنند؛
شو میر ساقی را بگو مستان سلامت می کنند؛
وآن یار باقی را بگو مستان سلامت می کنند؛
گو با نگار دلربا مستان سلامت می کنند؛
وآن دلبر جانان ما مستان سلامت می کنند؛
رو با مه غوغا بگو مستان سلامت می کنند؛
با آن شه سودا بگو مستان سلامت می کنند؛
با او بگو کآرام دل مستان سلامت می کنند؛
شید و مه از رویت خجل مستان سلامت می کنند؛
با آن مه زیبا بگو مستان سلامت می کنند؛
با آن یکی، بی تا بگو مستان سلامت می کنند؛
گو جان جان جان من مستان سلامت می کنند؛
ای درخور قربان من مستان سلامت می کنند؛
رو یکدله با او بگو مستان سلامت می کنند؛
با دلبر مه رو بگو مستان سلامت می کنند؛
کای آبروی آبرو مستان سلامت می کنند؛
وای آرزوی آرزو مستان سلامت می کنند؛
از سوی مستان شو بگو مستان سلامت می کنند؛
زین کاسه دستان شو بگو مستان سلامت می کنند؛
مستیم و بنشسته به در مستان سلامت می کنند؛
پرده ز رخساره بدر مستان سلامت می کنند؛
با میر میخواران بگو مستان سلامت می کنند؛
با خیر مکاران بگو مستان سلامت می کنند؛
نوشان جامی بر درند مستان سلامت می کنند؛
از بهر کامی بر درند مستان سلامت می کنند؛
شو با مه فتانه گو مستان سلامت می کنند؛
با دلبر جانانه گو مستان سلامت می کنند؛
گو از زبان عارفان مستان سلامت می کنند؛
زین «عارف» شیرین زبان مستان سلامت می کنند؛
غلامحسین خورشیدی(عارف)
۴۰۱/۵/۱
بسیار زیبا و دلنشین بود