سه شنبه ۶ آذر
بید مجنون شعری از افسانه مهدویان
از دفتر اشعار سپید نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۳۹ شماره ثبت ۱۲۰۹۳۷
بازدید : ۱۵۷ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب افسانه مهدویان
|
«بید مجنون»
ایستاده در تند باد حوادث
وپریشان کرده گیس هایش را
فریاد میزند
مصیبت جا مانده در شهر را
مجنون وار
می گردد و میچرخد
بر گِرد خود
جستجو می کند گمشده اش را
تنش مانند اسپند گداخته ایست
که جِز میزند در خود
و بالا و پایین میپرد
در آتش افتاده بر دلش
به این سو و آن سو می پرد
شاید
بیابد او را
اویی که دیگر نیست
اویی که معدومش کردند
به اتهام واهی
اما ...
نیست نشانی از یار
نیست نشانی از دوست
نیست نشانی از عزیز
چه سخت است
چه سخت است !!!
بریدن گیسی که
دیگر نخواهد رویید
چه سخت است انتظار
برای کسی که دیگر بازگشتی ندارد
و تو در این گرد باد
تنهای تنهایی
تنهاتر از خورشید
بی کس تر از ماه
ستاره شد یارش
به جمع ستارگان پیوست
*جاودانگیت مبارک
زیباترین حدیث عشق*
افسانه مهدویان
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
💙💙💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
💐💐💐💐💐💐
🌼🌼🌼🌼
💟💟💟
❤️❤️
❤️🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
💙💙💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
💐💐💐💐💐💐
🌼🌼🌼🌼
💟💟💟
❤️❤️
❤️