نمیدانم طرفدار که هستی
به عشق چه کسی تنها نشستی
نگاهت خیره به نقطه ای دور
به راهی می نگری به عشق ظهور
به من گفت من غریب آشنایم
زهر خنجر که خوردم با وفایم
مگیر خورده به افکارو صدایم
که من تفهیم عشق اشتباهم
بدو گفتم چه بد قاضی و مجرم
کنند طرح دعاوی بر محارم
مبین خود را چونین مثل اجانب
که منفور است برای فرد غایب
گفت بر بند خانه ی دل حبس ازلم
برای عابران همچون هزلم
نباشدم مرا هیچ راه چاره
دلم به عشق او گرفتاره
تبسم کردمو پرسیدم او کیست؟
تو را مجنون نموده خود لیلیست
برایم گوی تا اندیشم ز دردت
که ترکت دهم از این مصیبت
به من گفت که فرزند که هستم
چقدر عاشق و مجنون که هستم
پدر گفت که او دختر خان است
برای پدر عزیز جان است
هرگز مقبول نیوافتد خواسته ی تو
بربام ننشیند عشق برخاسته ی تو
تبسمی کردمو گفتم برخیز
تاپایان دهم این کار تاسف انگیز
رفتیم به خانه ی خان که من باشم
گفتم تو را انیس و مونس جان باشم
ترسیده بود و لرزان از گفته ی خویش
از دخترکم خواستم بیاید پیش
دستش را به دست مجنونش سپردم
صواب دنیا و اخرت بردم.
عارضم که در وزارت ارشاد قالب جدید ی را مشغول ثبت هستم بنام(( قالب تصنیف سمر)) نوعی از زیر مجموعه ی تصنیف است که با قافیه های شایگان بصورت حکایت و داستانی ست حدودا ۷۰درصد مراحل کار پیشرفته که با عنایت خداوند مابقی کار پیش برود،در خصوص این قالب مبسوط توضیحاتی در همین سایت خواهم داد.🌿🍂🌼🍄💐🕊️🙏🌹🌲🌲🍁🌾🌾🌱🍀🌳🌴🪴
درودبرشما جناب دکترمدهوش عزیز کارجالبیه اما جدا از ایرادات فنی ازلحاظ محتوایی هنوزجای کاردارد کمی سرسری نوشته شده وبعضی جاهاش نیازبه پرداخت بیشترداره موفق باشید وببخشید حسارتم رو درسته که به قول خودتان ابداعی است اما باید روش کارشود دوبند پایانی کار اقناع کننده نبود وداستان خوب به پایان نرسید
در حال حاضر در حال سعی و خطا و نظر دوستان و اساتید بزرگوار همچون شما هستم ،عارضم که در وزارت ارشاد قالب جدید ی را مشغول ثبت هستم بنام(( قالب تصنیف سمر)) نوعی از زیر مجموعه ی تصنیف است که با قافیه های شایگان بصورت حکایت و داستانی ست حدودا ۷۰درصد مراحل کار پیشرفته که با عنایت خداوند مابقی کار پیش برود،در خصوص این قالب مبسوط توضیحاتی در همین سایت خواهم داد.🌿🍂🌼🍄💐🕊️🙏🌹🌲🌲🍁🌾🌾🌱🍀🌳🌴🪴
درودتان شاعر بانوی واژها ی ارجمند استاد گرامی💮🏵️🍃🍄🌳🌹🌹🌱🍀🍀🪴
سپاس از مهر حضور و نظرات گرانبهای شما گرامیان،خیلی خوشحالم هدف از قرار دادن این تصنیف برای جمع بندی نظر اساتید بزرگوار همچون شما سرور گرامیست،به مهر خوانید گرامی و به لطف نگاشتید🪴🍀🌱🌹🌳🌳🍄🍃🍃🏵️💮🕊️💐❤️🔥🌾🍂🍂🙏🌿☘️☘️🌼🌴🍁🌲🌲
درودتان جناب دکتر مدهوش گرانمهر متاسفانه نتوانستم با این سروده ارتباط برقرار کنم و مفهوم آن برایم ناگشوده باقی ماند ،حتی با دکلمه ی زیبااای سرکار خانم احمدی معزز که حتما نشات گرفته از عدم توانایی بنده است به هر حال سپیدهای فوق العاده زیبا و ترانه های ارجمندی دارید ،قلم و اندیشه ی گرامیتان را دوست میدارم
درودتان شاعر بانو طالب زاده ارجمند استاد گرامی🌼☘️🌿🍂🌴🌳🙏🌾🌸🍄🌻🍀
سپاسمندم گرامی از حضور سبز و پر مهرتان،خدمت شما عارضم تصنیف سمر قالب جدیدیست که در مرحله ی ازمایش و تصویب وزارت ارشاد است،حکایتی و داستانیست !!اما بنده هنوز به این جمع بندی نرسیدم که باید قافیه ها شایگان و هجاهای مشخص داشته باشد یا ازاد ،از بسیاری از اساتید سایت نیز بطور خصوصی نظر خواهی کردم خوشحال میشم شما نیز اعلام نظر بفرمایید و همچنین سایراساتید و دوستان محترم...
ایا اینگونه تصنیف داستانی یا حکایتی میبایست دارای قافیه های شایگان و هجاها و موزون باشد یا فقط میبایست شکل حکایت و داستان حفظ و قافیه های شایگان و هجاها ازاد باشند؟؟؟
چنانچه موزون،قافیه ها شایگان،حکایت کامل نگارش گردد به قولی همچیز منظم و ... هر شاعری ممکن است نتواند از پس نگارشش براید!!!!!این نکته نیز میبایست در نظر گرفته شود،سپاس از لطف و مهرتان🍂🌴🌳🙏🌾🌾🌸🍄🍄🌻🍀🌿☘️🌼🕊️🕊️
بنده بدنبال اسان سازی هستم که همه بتوانند بسرایند🍀🍀🌻🍄🌸🌾🙏🌳🌳🌴🍂🍂
درود مجدد برادر گرانقدر متاسفانه اطلاعات کاملی در خصوص اوزان عروضی ندارم و ویرایش اشعار کلاسیک این جانب نیز توسط اساتید نازنین ادبیات- کم و بیش- صورت میگیرد ،لذا تا کمترین بر اصل اوزان عروضی تسلط کافی نداشته باشم نمیتوانم حضور ارجمندتان نظر و نقد صحیح و راهگشایی اعلام کنم،وحکایتو داستان در قالب مثنوی پیشترها توسط شاعران متقدم استفاده شده است ابتکار جناب عالی فکر میکنم برای دوستانی که سرایش در قوالب کلاسیک را نمیپسندند یا سرایش ابیات زیاد برایشان امکان پذیرنیست بسیار نیکوست در ضمن در رابطه ی با تصنیف نیز اطلاعات جندانی ندارم سپاس و احترام
چیست و تصنیف سرا کیست؟؟؟ به رایجترین حالت موسیقی سنتی ایرانی که فقط وزن متریک و ریتمیک دارد تصنیف می گویند.تصنیف از حدود سده ی ۸ آغاز شده قدیمیترین تصنیف از دوره ی عبدالقادر مراغه ای در دوره ی سلسله ی تیموریان بجا مانده است،در دوره ی صفویه تصنیف ها دارای وزن عروضی بوده که از دوره ی زندیه به بعد وزن عروضی رفته رفته جای خود را به وزن متریک و ریتمیک داده است ، آهنگسازان و شاعران بسیاری به تصنیف سرایی روی اورده اند ، تا وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه ی آن دوران را در ذهن مردم حک کنند. در آغاز قرن ۱۲ هجری تصانیف قدیمی نقش موسیقی از شعر در این تصانیف بیشتر بود. اوج تصنیف از زمان قاجار با دوتن از بزرگان چون علی اکبر شیدا و عارف قزوینی انکار ناپذیر بود. عارف قزوینی بیشتر تصنیف را برای بیان مفاهیم سیاسی و میهنی استفاده مینمود،سپس با حضور محمد تقی بهار ارتباط بین شاعری و تصنیف سازی مستحکم تر شد. تصنیف سازان معاصر را میتوان استاد محمد رضا لطفی،حسین علیزاده،پرویز مشکاتیان و محمد رضا شجریان نامید. بر خلاف تصور عام ، سرایش تصنیف از ترانه نیز مشکل تر است، که در علم اشعار بدین گونه تقسیم میگردد: تصنیف،ترانه،غزل،مثنوی….. . کسانی که علاقمند به تصنیف سرایی هستند باید کاملا قافیه های شایگان را به خوبی درک نمایند،تصنیف بر خلاف ترانه که بسیار خودمانی و از کلمات عامیانه استفاده میشود از کلمات شایگان و ادبی و رسمی (Formal)استفاده میشود. کسانی که تصنیف سرایی میکنند قابلیت دانش ادبی بسیار بالا داشته و از شناخت کامل و موزونی از ادوات موسیقی و نت ها برخوردارند . نمونه هائی از تصنیف در ذیل مشاهده میفرمایید : سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست هر که در این حلقه نیست،فارغ از این ماجراست تو که بی وفا نبودی/ پر جور و جفا نبودی نمونه هایی از تصنیف زنده یاد عارف قزوینی : نمی دانم چه در پیمانه کردی / تو لیلی وش مرا دیوانه کردی ای تمنا ی من/ یار زیبای من/ تویی لیلای من/ مرا مجنون صفت دیوانه کردی.
✍ ترانه و تصنیف سرا: دکتر مسعود مدهوش برگرفته از ویکی پدیا و زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران.
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.