چهارشنبه ۱۹ دی
ای صنم شعری از سید عرفان جوکار جمالی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۵۲ شماره ثبت ۱۱۹۷۸۸
بازدید : ۲۱۷ | نظرات : ۱۲
|
دفاتر شعر سید عرفان جوکار جمالی
آخرین اشعار ناب سید عرفان جوکار جمالی
|
ای صَنَم یادِ تو امشب عشق بازی میکند
خاطِرم با خاطراتت صحنه سازی میکند
تا نفس بر تارَکِ جان است، حالی تو بیا
ورنه فردا مهلتت را مرگ قاضی میکند
من که پیرم ای جوانم با جوانان عشق کن
عیب نیست، غم دلم را باز راضی میکند
عیب جویان بر مرامم مویه کردند تو بیا
تا بدانند که وصالت جان نوازی میکند
ناز را نازم که وقتی نازنینم ناز کرد
ناز نازان ، تا اَبد دارد طنازی میکند
ما به عشقت زندگانی داده ایم عمرِ درازی
گاه دل، تا شامِ آخر پاک بازی میکند
سید عرفان جوکار جمالی
|
نقدها و نظرات
|
درود بزرگوار استاد به یاد معشوق خود گفتند، بنده هم همینطور اشعار با محتوای غم و هجران تقریبا با واژه های خاصی شکل میگیره، با این تفاسیر شعر بنده با استاد شهریار متفاوت هست، اگر چه محتوا یکسان میباشد 🌹 | |
|
زیبا نگاهید بزرگوار سپاسگزارم 🌹🌹 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مشابه غزل زنده یاد استاد شهریار نیست؟
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجزو نا توانی می کند
بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند
ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند
نای ما خاموش ولی این زهره شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی می کند
گر زمین دود هوا گردد همانا، آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی می کند
سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی می کند
با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند
بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می رسد با من خزانی می کند
طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند
می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می کند
"شهریارا" گو دل از ما مهربانان نشکنید
ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند
شهریار