سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        دلهره

        شعری از

        محمدرضا آزادبخت

        از دفتر بانو با من نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ ۲۱:۴۳ شماره ثبت ۱۱۷۴۰۲
          بازدید : ۴۰۸   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        مرا به یک درد،دریک زمان نامحدود
        وجریان یک بازیدر برهه ای از دلهره قرار بده
        میخواهم دوباره درخاک با گیاهان ودرختان حرف بزنم
        مرالابه لای یک بازی 
        پایدر لگد یک احساس تاوان بده
        مهلت بده بمیرم
        درخاکی که درختان و گیاهانش مرا میشناسند
        نمیخواهم اجری از یک پاداش باشم برای دلخوشی
        هرگز خاک پاداش ترا نمیخواهد
        گیاهی درخاک خود جان سپرد
        درختان درعزایش اشکها پایش ریختند
        مگر یک درخت اشکی دارد؟
        راز اشک درختان را کسی میداند؟
        خاک از همه چیز آگاه است 
        دیشب دلهره مرا به درختان گفت 
        دیشب یک گیاه برای دلهره من جان سپرد
        ۱۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ ۲۲:۳۵
        از خوانش شعرم ،توسط شما استاد عزیز
        و همنامم تشکر میکنم

        بسیار خوش آمدید .

        زیبا بود و دل انگیز .

        موفق و مؤید باشید .

        خندانک
        شاهزاده خانوم
        جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ ۲۳:۵۲
        مگه چقدر دلهره شما سنگین بود که یک گیاه براش جونشو داد.. خندانک
        کاش به آب می‌گفتید.. آب دلهره‌تونو با خودش می‌برد.. تا ته دره فراموشی.. خندانک
        از قبل هم هماهنگ می‌کردیم ماهی‌ای درش شنا نکنه.. تا خدایی ناکرده از دلهره شما آسیب نبینه.. خندانک خندانک
        خیلی زیبا بود.. خیلی.. خندانک خندانک
        درود و شاد باشید برادر بزرگوار استاد آزادبخت.. خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۰۸:۳۱
        اگر به سراغ دلهره من آمدی ای ماهی کوچک
        رودخانه را در سمتی دیگر از جریان قرار بده
        آنجا در پس این جریان گیاهی سبز خواهد شد
        گیاهی دوباره بازگشت خود در آب شاد خواهد شد
        مرا در جریان آب همراه خود ای ماهی کوچک همراه کن
        مگذار کسی در پس این جریان با ما همراه باشد
        میخواهم بالاتر از رودخانه عبور گیاهان در آب ببینم
        آن درخت تناور را در آب دیده ای
        به سراغ من یک شبنم همیشه پای گیاه من خواهد بود
        آیا فدا کاری یک شبنم را نمیخواهی در گذر خود ببینی؟
        خواب وخیال یک دلهره هیچوقت ای ماهی کوچک
        گریبانگیر تو نخواهد شد
        اگر قرار است در عزای یک گیاه تو هم اشکی بریز
        شاید این اشکها،گباه مرا از مرگ برهاند
        همراه یک درخت اشکی بریز ای ماهی کوچک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۰۸:۳۴
        سلام شاهزاده خانم این فی البداهه ای تقدیم شما
        ارادت وباتشکر کامل از شما که به شعر بنده نظر داشته اید ومنتظر اشعار بعدی باشید
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۱۶
        درود مجدد بر شما.. خندانک
        چه بداهه زیبایی بود خندانک خندانک
        خیلی رویایی بود و در معنا بلند.. خندانک
        حتما سر فرصت نگاهی عمیق بهش بندازید و ویرایش کنید..
        بسیار زیباتر از آب در خواهد آمد.. خندانک خندانک
        بلع‌‌‌.. خندانک حتما منتظر اشعار زیبای شما می‌مانیم.. خندانک
        در پناه خدای مهربان باشید خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۷:۴۶
        سلام ممنون از راهنمایی شما استاد گرامی
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        يکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۰۶
        درودتان خندانک خندانک خندانک خندانک
        سید هادی محمدی
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۰:۳۷
        خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۲:۱۹
        سلام ممنونم
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۱:۰۹
        خندانک
        راز اشک درختان را کسی میداند؟
        درودبرشما جناب آزادبخت عزیز خندانک
        بسیارزیباوبامعنابود خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۲:۱۹
        سلام بر بانوی واژه ها ممنونم از حسن توجه تان
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۶:۳۸
        درود بزرگوار
        جالب و زیباست
        مرد آن استکه در کشاکش دهر..... خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۷:۴۱
        سلام آقای استکی ممنونم از شما بابت حسن توجه تان نسبت به شعر بنده
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۲۲:۰۴
        درود جناب آزادبخت خندانک

        خوش آمدید به محفل ناب خندانک خندانک

        عذرخواهم دیر متوجه حضورتان شدم خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۲۲:۰۷
        سلام استاد ممنونم از حسن توجه تان
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۲۲:۱۰
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امیرحسین معصومی
        جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ ۱۹:۱۵
        سلام سلام خندانک
        بسیار عالی و پر مفهوم خندانک
        قلمتون مانا خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ ۱۹:۴۲
        باتشکر
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ ۲۲:۴۴
        سلام بر آقای خوشرو ادیب بزرگ ممنونم که مرا مورد
        لطف خود قرار دادید مانا وپایا باشید
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۲۱:۴۸
        دوردبرشما زیبابود استاد آزادبخت عالی بود🌺🌺🌺
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۲۲:۴۳
        ممنونم از شما
        ارسال پاسخ
        نیره شیریان(مارال)
        يکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۰۵
        عالی بود قلمتان مانا
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۱۲
        خانم مارال ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        يکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۰۵
        درود و عرض ادب و ارادت محضر شما ادیب گرانقدر و زیبا قلم
        شعری زیبا خواندم از قلم زرنگارتان
        موفق باشید خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۱۹
        سلام ممنونم از شما قلمتان سبز وپویا خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش
        دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۰۸:۳۲
        درودتان استاد ازاد بخت ارجمند🌹☘️☘️🌱

        بسیار زیبا و دلنشین🌹☘️🌱🌿
        هرگز خاک پاداش ترا نمیخواهد
        گیاهی درخاک خود جان سپرد
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۰۸:۵۴
        سلام ممنونم استاد مدهوش خندانک
        مسعود آزادبخت
        دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۳:۱۶
        سلام و احترام استاد و برادر گرانقدر
        زیبا بود و استفاده از تکنیک های جذابی در اثرتان به چشم می خورد
        مثل: درختان در عزایش اشک ریختند
        مگر یک درخت اشکی دارد؟
        ابتدا اشک را برای درختان با تخیلی فوق العاده تعریف و مشخص کردید و سپس با ایجاد یک سوال ذهن مخاطب را دوباره روی همان مساله نگه داشتید
        این می تواند یک پیام مهم باشد که هرچیزی را بدون دلیل باور نکنیم و البته برای درختان می توان اشک هایی مثل شبنم و قطره باران متصور شد
        و نیز می تواند یک سبک باشد که (جواب قبل از سوال آمده است)
        راجع به بقیه اثر هم می توان از تصویر و دلهره های شعر ،تشویش و اضطرابی به دردناکی مرگ یک گیاه (که تنها یک شاعر طبیعت می تواند آن را توصیف و احساس کند) بیان شده است
        استفاده بردیم از قلمتان
        سبز باشید و ماندگار
        خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۱۰
        سلام برادر ممنونم که به شعر بنده حسن توجه نمودید
        کسی از یک دلهره شبیه دلهره من دوباره گام برداشت
        آمد پیش نگاه یک درخت قبل از طلوع آفتاب
        کسی از همین آشنایی برای دلهره من آب آورد
        مرابه همین یک درخت لابه لای اندرزت تاب بده
        شگفت دریک لحظه،گاهی از سر تعظیم
        دلهره را صلیب خواهم کرد
        سرسختانه اورا در یک تنهایی واپس خواهم زد
        هیچکس به سمت من دریک اندیشه دلهره ای نخواهد داشت
        گاهی خاک همگام یک درخت به جنگ دلهره خواهد رفت
        آخرین امید دلهره دوباره در آب رفت
        دوباره ساکت رنجور در خواب رفت
        هرگز در خواب یک دلهره من کابوس نخواهم شد
        شتابان درگیر یک ماجرا در به روی یک تصمیم
        همه چیز را دوباره در یک گیاه زنده خواهم کرد
        یک گیاه زنده بدون دلهره
        آیامشتاقی؟
        این شعر فی البداهه ای بود به برادر عزیز استاد گرامی و ارجمند مسعود آزادبخت
        ارسال پاسخ
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۳:۲۷
        درود ها استاد عزیز
        کلک خیال شما در فرا سوی ما سیر میکند
        دست مریزاد
        🌹🌹
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۱۱
        سلام آقای دارابی ممنون از حسن نظر وتوجه تان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0