سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        هیولا

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ ۰۷:۱۷ شماره ثبت ۱۱۷۳۵۱
          بازدید : ۹۵   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        هیولا
         
        آن یکی فضل میفروخت بر روی منبرِ سواد ،
        گرچه آنها را نداشت
        میگفت یکریز و مدام ، ازعالَمِ والا و خوب ،
        میگفت از جهانِ خوبِ رازها
        این یکی بیکارِبیکار بود ، در زمره ی کفتربازها
         
        آن یکی فخرمیفروخت ، به کفرش و ظلمش و،
        تمامِ آن حیاتِ هیچی که همیشه ، غوطه میخورد در درونِ آن
        به معنای دگر، سیره ی زشت و بدِ ترکتازها
        این یکی صدایش می آلود فضا را
        راه رفتنش چون مستان و لاتان ، بود همچون غازها
         
        آن یکی درسوی ضد با رود بود
        اگر سازمیزد تباهی ، فقط میرقصید ، با آن سازها
        این یکی تاس بود خدایش
        گاهی در زمره ی بیست و یکمین ... قماربازها
         
        آن یکی ازهرچه کلکسیون بود ازمعصیت ،
        دستی درآن داشت به یقین
        می شناختندش ، همه او را از گروهِ خاص ها
        این یکی دِرومیکرد اینهمه سرهای خوشه وارِگندم وارِمردم
        همچو میرغضب ، بسانِ داس ها
         
        آن یکی مکار و روباه ، همچو عمروعاص ها
        این یکی پَپِه ، فدایی بود مدام درحزبِ باد
        نول بود ، بهر تک تکِ هر فازها ، یک مطیعِ بی خرد بر لفظ ها
         
        آن یکی ، ویلان بود اعتقادش یکریز درجمود
        او یه سمپات بود ، درطرفداریِ بی چون وچرا از گازها
        این یکی معتادِ معتاد درمیانِ اینهمه ، هرزعلف ،
        هرزه گانی از میان ناس ها
         
        همه اینها بود اما ، ندانستم چرا ، اینها جملگی ،
        دوست داشتد هیولا را بجای یک مَلَک ؟
        هیولا زشت بود اما ، مَلَک بود از گروهِ نازها
         
        بهمن بیدقی 1401/11/18
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ ۱۷:۱۸
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ ۱۷:۳۹
        با سلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۱۶
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
        دستمریزاد خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ ۱۰:۲۱
        با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف بیکرانتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0