- - - - / ___ شکسته ام :
؟
انسانم | ____ مدار °/•
پ . ن
این شعر است ؟
مدتی ست از این باب
بدین اسلوب و سیاق
مینویسم اگر قبول شود شعر
وقتی خوشنویسی با نقاشی ترکیب
نقاشی با خط هم آهنگ
نگاشتار (گرافیک) علائم بجای کلمات حرف
علائم راهنمائی و رانندگی و ساده تصویر ها
جمله بندی شیک
نطقی غرا برای هرکسی که از نعمت چشم ، کمی هم از ذهن کار بکشد دارا
عیبی ندارد همین علامتها به تنهایی یا با کلمات شوند همنوا !
تازه
اولین خط نه ، میتوان گفت ابتدائی ترین فهم بشر
زبان تصویر و علائم مگر ؟
بعد از رونق حروف تا مدتی در همنشینی کلمات استفاده علائم بلامانع نبود !
شاید ما همین فردا صبح ,
عقب گرد
به همان دوران ابتدائی به زمان ایمائ و اشاره
که با کمترین انرژی و صرفه جویی در منابع
بیشترین استفادهی معنایی
برداشت وسیعی از هر موضوع خصوصا بگوئید شعر
٫هر کسی از ظن خود شد یار من ٫
مدتی ست این علائم نگاشتاری حتی بیشتر از آنچه که باید
به کار میگیرند مرا
میدانید بیش از دوقرن است که آنان به ادبیات فارسی
به تبعیت از زبانهای دیگر
در نگارش متن کاراییشان به وضوح دیده
و در شعر سنتی خیلی کم
درشهر نو در حد متوسط به پایین
اما هدف من فراتر از نقش اصلی یعنی همان درست خواندن جمله است
من به آنها شخصیتی معنایی در پرتو کلمه
که خودش بتواند بسازد جمله
ذهن را در گیر کند جنگ
مثال ؛
ویرگول لحن ایجاد میکند
تن صدا را تغییر میدهد
آهنگ جمله را دلپذیر یا خشمگین
و خ.و.دش میشود واژه
گر چه کارکرد نگارشی این علائم در متن ، داستان و نمایش چشم گیر
در شعر تحول آفرینی کند چه عیبی خواهد،
اگر به نقطه نقشی داده شود .
من که چنین کارکردی را داده ام برای حصول معنا
در ورای سکون و سکون در پایان غمی شدید
یا شادی وفور
و شعرهایی دارم بدون از حرف و واژه
علائم نگارشی + علائم بصری
عفو لازم نیست اعدامش کنید
آهنگی که در مغزم زلزله انداخت همین جمله بود
با حضرت ویرگول ،
####
دوست داشته یا نداشته این ناقابل خط خطی های ما
مهر نگاهم را پیشکش قدمهای تان بگذارید پا
خواست بد بنویسد کسی
منتش میکشد دیدهمان
عیبی نیست
آروین ۱۴۰۱