سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        جغد سَرا

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۰۳:۰۴ شماره ثبت ۱۱۶۶۰۹
          بازدید : ۷۱   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        جغد سَرا
         
        به خرابه ای افتاد قدم ام
        جغد سرایی بود
        حس کردم که راهیِ عدم ام
        میلرزید ، سرتا سرِ بدن ام
        وقتی به خود آمدم که ،
        دیدم با خودم در جدل ام
        گفتم چه خوب شد که ،
        دراین دنیای خرابه رهگذرم
        وگرنه اگر برای این دنیای خرابه ،
        جغد باشم ،
        من میمانم و باقیِ عمرِ هدرم
         
        درآن سرای روحانی ، امنیت موج میزند
        که نیروی انتظامی اش خداست
        دراین عبورگاهِ پُر از رهزن ، دائماً در خطرم
         
        همان بِه ، که ویلانِ سبزه زار باشم
        همان بِه ، که حس کنم همیشه ،
        درمسافرت و دَدَرَم
        دادار دودورِ جارچی ها ،
        مخ ام را خورْد
        باید بگریزم ازاین دنیای خراب و پُرازخرابه
        باید کاری کنم که بگویند :
        به هنرِعشق ورزیِ خدا ، هنرمندی قَدَرم
         
        سگِ هاری بسویم هجوم آورْد
        ز زمین سنگی برداشتم تا بزنمش و سگ ترسید
        فریاد زدم اِی کُفران و کافرانه گی ، مَدَرَم !
        مدارم شده به دُورِ محبوبم چرخیدن
        خدا را خواندم ، که رهایم کند ازاین اوضاعِ اسفبار !
        ازاینهمه واویلا ،
        به محضِ التماسم به محضرِخداوندِ قَدَرم ،
        فراری شد آن سگِ نفله
        انگار حس کرد که درآنهمه استغاثه و بهم ریختگی ،
        خدا پشتگرمیِ منست و من به پشتگرمیِ خدا
        آماده ی مقابله با هجومِ دنیایی ام که ماورایم را نمیفهمد
        درآن حال ، حس میکردم که ،
        مابینِ رئوسِ مثلثِ خدا - من – دنیا ، یه وَتَرم  
                
        بهمن بیدقی 1400/12/4
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۵۸
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر معنی است
        موفق باشید خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۸:۲۲
        با سلام و عرض احترام استاد گرانقدر
        سپاسگزارم از نظر لطف و مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۰۲
        بادرود واحترام خدمت ادیب گرامی جناب بیدقی عزیز
        مضمون قابل تعمقی دارد شعر زیبایتان
        درپناه خداوند حکیم
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۱۶
        با سلام و عرض ادب و احترام آقای فخوری گرانقدر
        بینهایت سپاسگزارم از نظر پر از لطف و مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۰۳
        تقدیم به شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۱۶
        سپاسگزارم بزرگوار
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0