دوشنبه ۸ بهمن
|
دفاتر شعر علی نظری سرمازه
آخرین اشعار ناب علی نظری سرمازه
|
...ن و القلم...
قلم کن با قلم اذهان دون را
به پا کن قدرت«مایسطرون»را
مصفا کن خرد ورزانه با عشق
طنین کلک بیرون و درون را
گذشت آینده ای که رفته برباد
بچسب آنات آنی در کنون را
ستون ریشه ی اندیشه ات باش
بیفکن کاخ های بی ستون را
به زلف اسودت آسودگی بخش
بیفشان سایه ساران بهون را
فنون کوزه گرهای نگاهت
به دام انداخته دارالفنون را
به طاق قصر کسرای تو سوگند
قلم می سازد از نو تیسفون را
بیارا آبشار آسمان را
برانداز آزمندان زبون را
پر از آرایه های صلح آمیز!
بخشکان تا ابد دریای خون را
نسیم عطر احساسات حُسنت
بهم می ریزد این دارالجنون را
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر جناب شریفی سپاس بیکران | |
|
ارادتمندم جناب یونسی شاد باشید | |
|
مخلص جناب ابراهیمی سپاس از حضورتان | |
|
ممنونم خانم قشقایی مدافع نورانیت و رهایی زیبایی در اندیشه ی شماست | |
|
ممنونم خانم زند سپاس بیکران عید امام عدالت و انسانیت بر شما مبارک بسی تیر و دیماه و اردیبهشت بیاید که ما خاک باشیم و خشت درود بر فردوسی حکیم | |
|
مخلص جناب مدهوش بینهایت سپاسگزارم در پناه خدای عشق بدرخشید | |
|
ممنونم جناب نجفی سپاس از حضورتان | |
|
ممنونم خانم تیر سپاس بینهایت از لطف شما شاد و سلامت باشید در پناه نورانیت | |
|
سپاسگزار لطف شما ممنونم خانم صیاد | |
|
مخلص جناب ناظمی نازنین ممنونم از شما | |
|
کجای کابوس داس را میکند حساس وقتی تن تابستان را کنکاش عود را عطف به ما عقب کشوردار میکند
باید از از سبقت را گرفت گره زد بر سه جای پس بجای سپس در بن بست...
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
(شهادت حضرت والا مقام زهرا ی اطهر تسلیت باد)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴