حکایت میمِ بریده

درود بزرگوار
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود

سلام جناب محمدی بزرگوار
زیبا بود و نیاز داشت دوباره بخونم..
در پناه امن خداوندگار عدالت باشید..

سلام و درود شاعر باسواد و دوست ارجمندم مهدی جان محمدی
نبض قلمت سبز🌿
سلامت و سرفراز باشی

سروده هنرمندانه ای بود .
و اگر بخواهیم گشت و گذاری در شعر کنیم .
به نظرم سروده اقتصادی بود
اقتصادی به این معنی که شعر اقتصاد اقشار (خانواده) را هدف قرار داده بود ،
شعر از آشپزخانه شروع می‌شود و در آشپزخانه تمام
بسیج در و دیوار ، دمپایی و لنگه کفش ،
تله موش و غیره برای کشتن موش غارت گر
موشی که برایِ غارت گندم ، زحمت کشیده پدر
آمده است
گندمی که سهم همسایگان خارجی ما از خود ما بیشتر است
و شاید سهم گرسنگی ما و اقتصاد خانوار های ما کمتر.
و در ادامه و در این قسمت مهم به بخشی از شعر می‌رسیم

خواهرم جاهای خالی را پر کرد
واج مثل نون
واژه مثل نان
و انشاء َش را ادامه داد
بابا آب داد
بابا جان داد!
با دیدگاه من دو برداشت از این قسمت می‌شود
برداشت اول فرستادن خواهر به دنبال نخود سیاه تا درد گرسنگی احساس نشود و به سر درس و مشق خود برود
برداشت دوم فرستادن خواهر برای درس خواندن تا از کودکی بیاموزد سختی به دست آوردن گندم و رنج و مشقت پدر را
با هر گزینه ای که پیش برویم این قسمت جالب بود و درخورِ سروده.
چرا که در ادامه مقصر اصلی درسهای کلاس اول شناخته می‌شود

این بابا چه‌کار کرده با این همه سختی به دست آوردن نان که سهم خودش با این همه کار کمتر از همسایه است البته من این همسایه را همسایه خارجی در ذهن پروراندم نظر شاعر را نمی‌دانم.
لنگه کفشی که برای دفاع جانانه از دست رنج پدر خود را به آب و آتش می‌زند.

...
سروده ی جالبی بود .
موفق باشید استاد محمدی.

درودها جناب محمدی بزرگوار

بسیار اندیشمندانه، پرمحتوا و گیرا سرودید

زهازه

درود جناب محمدی گرامی
دردمند و زیبا بود بزرگوار 🌺🌺🌺

سلام بر مهدی جان محمدی

شعرت زیبا بود اما حرفهای زیادی داشتم که احتمالا در یک نقد ارائه کنم

راستش امروز از صبح کلا مشغول نقد نویسی برای جناب حاجی پوری بودم والان حال و حوصله ی نگارش ندارم

عمری بود مینویسم برایت

یا علی مدد

سلام و درود جناب محمدی گرامی
سروده زیبایی از قلمتان خواندم
شاد باشید و سلامت

سپیدی که حرف نداشت

زنده باد رفیق استادم

سلام جناب محمدی شاعر جوان شعر ناب
ورود برشما
شعری بسیار زیبا
از دفتر ناب شما

درودها استاد محمدی نازنین
نمی دانم درمرحله ساخت یک فیلم حداقل درحد یک فیلم کوتاه قرار گرفته اید یانه ؟
اینها در فیلمنامه اعمال می شود
فیلمساز بر اساس فیلمنامه دکوپاژ انجام می دهد
یعنی کجا ها را لانگ شات کجاها مدیوم و کجاها پراهمیت است لاید نمای نزدیک فیلمبرداری شود
اگر در تسلسل نما ها منطق وجود نداشته باشد
کار ایراد پیدا می کند آشفتگی ببار می اید
اگر تدوین سرجای خود ننشیند روایت نا همگون جاری می شود
امیدوارم منظورم را به شاعر ودوست ژرف گرایم راسنده باشم اگر جایی از نوشته بنده برایتان گنگ ونارسا بود که صد البته از ضعف اینجانب است قطعن پاسخگو خواهم بود

بنظر حقیر اشعار مدرن در هر قالبی که سروده می شود دقیقا مراحل ساخت فیلم کوتاه را طی می کند
حالا اون مراحل چی هست؟
۱ شخصیت پردازی لوکیشنها ویا جغرافیای مکان اتفاقات ۲ شخصیت پردازی کاراکتر ها یا آدما ۳ شخصیت پردازی زمان (چه فصلی هست هوا سرد یا گرمه ، روز یا شبه)۴ شخصیت پردازی زبان وبوم(به کدام منطقه تعلق دارد .کرد است فارس است و .....)

تقدیم به استاد محمدی عزیز

درود استاد محمدی بزرگوار
افرین ها بر قلم دغدغه مند و آگاهتان
سپیدبسیارررر زیبا و پُر دردی بود

درود جناب محمدی عزیز و ژرف اندیش
واقعا زیبا بود.
بارها تامل کردم برای ساخت تصاویر و درک ارتباط آنها
نکته های ظریف و تیزهوشانه ای هم داشت.
و احساس خوبی هم داشتم حین خواندن
به مهر بمانید تا همواره ناب بسرایید به لطف یزدان

سلام و عرض ادب و احترام
سروده ای زیبا بود و بیان موارد گوناگون
مفهومی و دغدغه مند
کمی تمایل به طنز تلخ هم داشت البته به نظر حقیر که از قوت آن است
(.... بابا آب داد
بابا جان داد!
اصلاً همه اش تقصیر کلاس اول بود
بابای بیچاره.....)

سلامت باشید و بی نیاز

درود جناب محمدی
بسیارزیبا
تله اعتقادش را از دست داد...

درود بر شما و جدا از شعرزیبایتان ، فضای جاری بر صفحه اتان را دوست داشتم ، عشق ،همدلی ، محبت ... آنچه نبض هستیست ،اساس آفرینش است و با جلوه گری هرچه بیشتر و بیشترش تمام غم ها و آلام و تاریکی ها به نور تبدیل می شوند ،در پناه نورالانوار باشیدو باشند و باشیم ،ایران زیبایمان ،همه ی دوستان و هموطنانمان و زمین عزیزمان .

آمین یا رب العالمین

و نیز تفالی در لحظه به ساحت لسان الغیب که چنین فرمودند 🙏

ای هدهد صبا به سبا می‌فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می‌فرستمت
حیف است طایری چو تو در خاکدان غم
زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
می‌بینمت عیان و دعا می‌فرستمت
هر صبح و شام قافله‌ای از دعای خیر
در صحبت شمال و صبا می‌فرستمت
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا می‌فرستمت
ای غایب از نظر که شدی همنشین دل
می‌گویمت دعا و ثنا می‌فرستمت
در روی خود تفرج صنع خدای کن
کآیینهٔ خدای نما می‌فرستمت
تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند
قول و غزل به ساز و نوا می‌فرستمت
ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
با درد صبر کن که دوا می‌فرستمت
حافظ سرود مجلس ما ذکر خیر توست
بشتاب هان که اسب و قبا می‌فرستمت

در پناه عشق باشید

سلام و درود به شما جناب محمدی عزیز
شاخه گلی به رسم ادب تقدیم شما و سروده زیبایتان

برقرار باشید

درود و عرض ادب استاد محمدی عزیز
سپیدی بود صمیمی و در عین‌حال تکان‌دهنده
حقیقتا لذت بردم
طبع‌تان مانا💐

سلام و درود جناب محمدی بزرگوار
سپیدتان را خواندم ؛واقعا زیبا و قابل تامل است
مرحبا بر قلم توانای شما
بمانید به مهر و مهربانی

درود بر جناب محمدی ادیب گرانقدر👏👏🌹🌹

درود و عرض ادب استاد
نبض قلمتان سبز 💐💐

سللم
جناب محمدی
مهدی عزیز شعر زیبا و خوبی بود
انشالله فرصت بشه حتمن بر می گردم احساس میکنم میشه در موردش داشت
فعلن تقدیمت🌺🌺🌺🙏

🌱🌱🌱سبز باشید

سلام و عرض ادب جناب محمدی گرانقدر
شعری ست زیبا مخیّل و مصوّر.
لذت بردم

مؤید باشید.

سلام عرض ادب
جناب محمدی شاعر بزرگوار
شعر ارزشمند ودغدغه مندی سروده اید
اصلا همه اش تقصیر کلاس اول بود
احسنت بر اندیشه وقلمتان

درود
شعرتون انگار فیلمی کوتاه تو ذهن پلی میشه
تصویرایی جذاب.
لذت بردم
قلمتون سبز

سلام و هزاران درود جناب محمدی🌹🌹
متن عالی و فرازمینی
اگر امکانش هست آخرین شعر ارسالی من را
به بزرگی خودتون نقد کنید
ممنون🙏🍁