سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پرسمان

    شعری از

    جاویدان (جاوید)

    از دفتر دل نوشته های جاویدان نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ ۱۴:۲۹ شماره ثبت ۱۱۴۹۱۳
      بازدید : ۸۱۸   |    نظرات : ۱۵

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    پرسمان
    درخیابان پرس وجو کردم من از دیوانه ای
    گفت: من دیوانه ام! تو عاقل و فرزانه ای؟*
    پیش از این دیوانه تر بودم به زنجیر جنون
    این زمان آواره  تر گشتم  به هر کاشانه ای*
    گفت: دیدی  کوی ما؛  آیا   بُود  آنجا  دروغ ؟
    زیر لب می خواند او ، اشعار بس جانانه ای *
    روزگار ما  فقط   دیوانگان   گویند راست
    عاقلان خواهند تاج و خانه ی شاهانه ای*
    گفتمش: از زلف او تا کی چنین آشفته ای؟
    گفت: تا یارم بگوید، کن تو مویم شانه ای*
    گفتمش:   کاخ    خرابات     فنا    را   دیده ای؟
    گفت:در آنجا به هرکاخی است ،یک میخانه ای*
    گفتمش:در کنج عزلت چون تو کس محرم نبود
    گفت: یارا  چون  که  هستی با دلم  همخانه ای*
    گفتمش:  دیوانه ،   برده   از  دلت  صبر  و  قرار
    گفت : آن دل را بدان، سنگی است ،از بتخانه ای*
    گفتمش  دیوانه کی از عشق  ما  خواهی  سرود؟
    گفت:  می گویم    قصیده   از   لب   مستانه ای*
    با  چنان عشقی به یاد تو سپارم جان خویش
    تا  نگردد  پای   تو    در   بند   هر    بیگانه‌ای*
    هر  زمان از  تاب  آتشگاه  عشقت  در دلم
    شعله ها گیرد ؛بسوزد، شیوه ی رندانه ای*
    گوش می خواهم که گویم قصه های درد دل
    آنکه  بود از  دل  عزیزم ،  دوستی دردانه ای*
    مهر باشد در زمین ،محصول عشق اندر جهان
    یار باشد  او  که  جان  بر کف  نهاد و  دانه‌ای*
    کاش من هم در  وصال  عشق تو کشته شوم
    من  ندارم  هیچ   در  دل  طاقت   هجرانه‌ای*
    چون به زلف خویشتن؛ پیچی و تابی می دهی
    برگشا  رو،  تا  بجویم   وصل  تو  عصرانه ای*
    تا  که  بر چشم  من آید  تیر از  ابرو کمان
    عشق بارد بر دل و جان هر دم از ترکانه‌ای*
    باز  با  پیکان مژگان ، تیر  عشقش  را  کِشد
    او بُوَد در چشم من ،چون خنجر و پیکانه‌ای*
    چشم هایش مثل خورشیدی ،کند بر من طلوع
    غنچه ی لب  باز  کرده ؛  ساخت   شکرخانه‌ای*
    هر زمان گویم به خنده، عاشق تو گشته ام
    یاد آن  بر لب چو آرد  هر دمی،  خندانه‌ای*
    من که از سوز  دل و درد  جدایی  سوختم
    خوش نباشد  شمع را در مجلس  پروانه ای*
    تا به کی گردم ز کوی عشق بازان من رها
    هر طرف صد کاروان دنبال مهمانخانه ای*
    گفت: با هر زمزمه‌ای  پرده  بگشاید ز دل
    عاشقی می‌ گوید از پندار و از افسانه‌ای*
    گر تو یابی جام عشقی اندر آن بینی به چشم
    بر  در   هر   خانه‌ای   او   ساخته   ویرانه‌ ای*
    گر که من جان می‌دهم در راه او خوش می رود
    زنده‌ام.   من  در    فراقش   بر   لب   پیمانه‌ای*
    گر تو از خود بگذری صیقل بیابی و کمال
    آینه‌   در  آینه    در   مجلس    مردانه‌ای*
    گفته ام چندین کلام از دل ،نشیند بر دلت
    با غزل ، جاوید   از   فامیل  جاویدانه ای*
     
    جاویدان(جاوید)
    ۲
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۱۴:۳۴
    درود بر جناب جاویدان گرانقدرخندانک شاعر دغدغه‌مند
    نبض قلمتان سبز
    موفق باشید و پیروز
    جاویدان (جاوید)
    جاویدان (جاوید)
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۱۵:۰۴
    دروتان باد اندیشه ها تون همیشه سبز سبز
    ارسال پاسخ
    سید هادی محمدی
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۱۵:۴۵
    درود بر شما جناب جاویدان

    یکی از پارامترهای مهم شعر دوری از اطناب و رویکرد به ایجاز است. شعرتان خیلی طولانی است و در جاهایی خودتان هم خسته شده اید و قافیه ها را ازسر جبر آورده اید که درست نیست

    قافیه هایی مانند هجرانه و پیکانه و عصرانه

    فقط و فقط از روی اجبار و برای جفت و جور کردن شعر است و صحیح نیست

    در ضمن غزل قالبی است معمولا بیشتر از پانزده بیت
    ملال آور است و شاعر را دچار خطا می‌کند و شاعر مجبور است فقط قافیه جفت و جور کند

    امیدوارم در آینده شاهد آثار پربارتری از شما باشم

    خندانک
    جاویدان (جاوید)
    جاویدان (جاوید)
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۲۰
    درود بر شما آقای محمدی عزیز
    قطعا هیچ اثری مبرا از عیب نیست
    در طولانی بودن غزل بعنوان خواننده حق با شماست ولی اطناب در شعر نه تنها ضعف بلکه می تواند نقطه قوت نیز محسوب شود .
    همه دیدگاه ها قابل احترامند.

    نمونه ای تمرینی بود که در هفته اخیر سروده شد قطعا با راهنمایی دوستان ارجمندی چون جنابعالی نقاط قوت در آینده بیشتر از نقاط ضعف خواهد بود .
    با سپاس از توجه جنابعالی به دلنوشته ها
    ارسال پاسخ
    عباسعلی استکی(چشمه)
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۱۷:۳۹
    درود بزرگوار
    جالب و زیبا بود
    طولانی؟ خندانک
    شاهزاده خانوم
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۱۸:۳۰
    درود بر شما خندانک
    موفق باشید جالب بود 👌
    حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۱۷:۵۷
    سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان
    عرض ادب مجدد آقای جاویدان بزرگوار

    نکته ای را در خصوص قافیه تقدیم می کنم که هم مورد ابتلای زیادی قرار می گیرد و هم بسیار دقت می طلبد.

    برای تشخیص کلمه قافیه می بایست ابتدا ردیف را کنار بگذاریم. سپس ملحقات قافیه را نیز حذف نماییم؛ آنگاه آنچه می ماند واژه قافیه است که باید با دیگر قوافی پایان مشترک داشته باشد.
    از جمله ملحقات به قافیه، پسوندها هستند. مثلا «وار» در واژه «امیدوار» یا «آسا» در «برق آسا». بنابراین نمی توانیم امیدوار را با عیالوار و همچنین برق آسا را با رعدآسا قافیه قرار دهیم.

    از جمله پسوندها،«انه» است. اما مشکل اینجاست که واژه های مختوم به این پسوند، سه نوع هستند:
    ۱. واژه های بسیط مختوم به «انه»: مثل پروانه، بیگانه، خانه و...
    ۲. واژه های مرکب مختوم به «انه»: مثل شاهانه، مستانه، جاویدانه
    ۳. واژه های مرکبی که به دلیل کاربرد فراوان، در عرف عامه واژه ی بسیط در نظر گرفته می شوند. مثل دیوانه که در حقیقت به صورت «دیو+انه» است اما اکنون کسی آن را واژه مرکب نمی داند.

    کلماتی که مختوم به پسوند مذکور هستند، تنها اگر جزء دسته اول و سوم باشند می توانند به عنوان قافیه قرار گیرند. بنابراین واژگان مشمول دسته دوم، قافیه نمی شوند.

    چون اگر کلماتی مثل شاهانه، مستانه، جسورانه را در نظر بگیریم، پس از حذف پسوندِ الحاقی، شاه، مست و جسور می ماند.
    شاهزاده خانوم
    شاهزاده خانوم
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۱۸:۲۴
    سلام معلم پر تلاش..🍁🍁
    بسیار عالی خندانک
    درک شد چی به چیه.. ولی اگه بیس کار و بدونم بهتر متوجه میشم.. خندانک
    در پناه خدای مهربان باشید 🍁
    ارسال پاسخ
    جاویدان (جاوید)
    جاویدان (جاوید)
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۰۸
    درود و عرض ادب آقای احسانی فر با سپاس از توجه جنابعالی جسارتا نخست نکته ای را در مورد (ه) الحاقی عرض کنم برای. تشخیص الحاقی بودن (ه) کافی هست (ی)نسبت به واژه مختوم به (ه) اضافه نماییم چنانکه بدون واسطه نسبت پذیر بود لذا (ه) الحاقی نیست مثل شاه+ی=شاهی نسبت پذیر هست لذا (ه) الحاقی نیست اما شاهانه+ی = شاهانه ای نیازمند واسطه هست لذا (ه) در شاهانه الحاقی است خانه +ی =خانه ای نیازمند واسطه هست لذا ه الحاقی است اما در تلفظ (ه) الحاقی بصورت کسره (-ِ) محسوب می شود و واژگان خانِ ای شاهانِ ای مستانِ ای جاویدانٍ ای پروانِ ای بعد از حذف الحاقی ها همگی در (ان) مشترک هستند . واژگان مستانه ، شاهانه صفت اند و ماهیتی مستقل از جمع مست (مستان) و جمع شاه(شاهان) دارند. لذا ایرادی در هم قافیه بودن واژگان مذکور نیست .
    ارسال پاسخ
    حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
    حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۳۵
    عرض ادب مجدد
    روش تشخیص «ه» صامت و «ه» ییان حرکت را به درستی بیان کردید. اما به روش ساخت شاهانه و مستانه و جاویدانه دقت فرمایید:
    شاه +انه، مست+انه، جاوید+انه

    آنچه شما فرمودید بدین شکل است:
    شاه+ان+ه، مست+ان+ه، جاوید+ان+ه
    چنین تفکیکی ناصواب است.

    البته مبحث «ان» الحاقی نیز بسیار مفصل است که در این مقال نمی گنجد.
    حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۰۹:۱۰
    سلام و عرض ادب آقای جاویدان بزرگوار
    طولانی و زیباست.
    میخواستم یکی دو نکته تقدیم کنم که دیدم درخواست نقد نفرمودید.

    مؤید باشید. خندانک
    جاویدان (جاوید)
    جاویدان (جاوید)
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۱۵:۰۸
    دروتان باد استاد احسانی فر
    گزینه درخواست نقد فعال شد خرسند خواهیم شد از جنابعالی و دیگر فرهیختگان ادب پارسی بیشتر بیاموزیم.
    ارسال پاسخ
    روح اله سلیمی ناحیه
    دوشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۱ ۰۴:۴۰
    درود مرد بزرگ و تشنه اگاهی
    برای من شعری واقعا ارزشمند بود
    من حقیقتا به قافیه و جزئیات ظاهر شعر را نمی بینم
    چون وقتی درگیرو غرق مفهوم شدم دیگر از ظاهر می گذرم
    هنوز هم مخالفم با این حصارهای واقعا ابتدایی که خیلی ها مانند اقای احسانی فر و اقای محمدی با درجه و جایگاه استادی هنوز مانند دیسک کپی شده عمل می کنند
    فقط ظاهر را می بینند
    نمی دانم کی می خواهند در مورد مفهوم و معنای شعر ورود کنند
    اقای محمد حتی وقتی کم می اورند و معنا را متوجه نمی شوند حکم اعدام هم صادر می کنند 😂😂
    خدا شاهده واقعیتی هست که دلم می خواست بگم و خوشحالم که اونا رو بتونم متوجه خشک بودنشون بکنم

    موفق باشید دوست خوبم 🌹🌹🌹🌹
    جاویدان (جاوید)
    جاویدان (جاوید)
    دوشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۱ ۰۹:۰۹
    درود خدا بر شما همیشه پاینده باشید و پویا

    من خودم در شعر آبادان به آزادی در شعر گوشزد کردم
    شعری بدون هیچ قافیه ای فقط مصرع ها در تعداد هجاها برابرند ،هجاها هم فرقی نمی کند بلند باشند یا کوتاه هر مصرع ده هجا دارد
    نظم
    در
    شعر
    عا
    لیست/
    عا
    لی
    ت
    رز
    نظم /
    در
    شعر
    آ
    زا
    دیست

    نظر همگان محترم هست ولی آزادی بر همه نظرات اولویت دارد .
    ارسال پاسخ
    يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۱۵:۵۳
    موفق باشید🌼🌼🌼
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0