سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
شعری پیش رو داریم از سرکار خانم کاسیانی که چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت
غزلی با وزن
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
(مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
🔷 طبق بررسی آقای دکتر وحیدیان کامیار مضارع اخرب مکفوف ( مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن = مستفعلن مفاعلُ مستفعلن فعلْ ) دومین وزن پرکاربرد شعر فارسی است. البته پرکاربردترین وزن شعر فارسی (بحر مجتث مخبون) هم از همان دایره ی سوم استخراج می شود که مضارع اخرب هم از آن استخراج می شود و این دایره ی سوم از ابداعات عروضدانان ایرانی است و خواجه نصیر در معیارالاشعار آن را “مشتبهه ی مزاحفه” نامیده است.
وزن هایی که از این دایره استخراج شده اند بسیار خوش آهنگ و دلنشین هستند. و وضع قرار گرفتن هجاها و ارکان طوری است که کلمات متنوع و زیادی در این قالب ها جا می گیرند. از این جهت دست کم دو بحر از بحور آن بسیار پرکاربرد است علاوه بر این ها بحر منسرح مطوی هم که از اوزان خوش آهنگ فارسی است از همین دایره استخراج می شود.
اما مضارع اخرب مکفوف وزنی است که در آن تقریبا از تمام اختیارات شاعری می توان استفاده کرد. و چون این وزن در عروض نیمایی از طریق ارکان دوم و سوم گسترش می یابد و در حالت گسترده هم می تواند به صورتی چندباره از اختیارات شاعری استفاده کند، امکانات بی نظیری در اختیارات شاعران قرار می دهد. این امتیاز علاوه بر آن است که در خود این وزن به طور طبیعی کلمات بیشتری می توانند مورد استفاده قرار گیرند.
🔶 غزلی که هم سلامت وزن دارد و هم سلامت قوافی
علاوه بر ساختار درست در محتوا هم این غزل حرفایی برای گفتن دارد و علت تامه ی من برای انتخاب نقد نویسی برایش شوریدگی غزل است.
غزل هایی با این مضمون که از درد میگوید بیشتر مخاطب دور و برش میچرخد چرا که مخاطب خود را همزاد شاعر و روایت گر او میداند.
حرکت و جنبوجوش در این غزل از جنبههای مختلفی قابل بررسی است. اولین موردی که باعث میشود متوجهِ وجود حرکت و پویایی در این سروده شویم، ضرباهنگ نسبتاً سریع آن است. بسامدهایی که در نوع وزن و ریتم شعر تاثیر گذاشته و نوع چینش کلمات و از پی یکدیگر آمدن تصاویر، جنبوجوش شعر را از ابتدا تا انتها حفظ کرده است و هيچ جای غزل نمی بينيم كه بيتی از اين لحاظ از نفس بيفتد و انرژی اش فروكش كند.
از ویژگیهای دیگر این غزل استفاده ی مناسب از آرایه های ادبی مانند جناس ها، مراعات النظیر ها، حسن تعلیل، تشبیه، واج آرایی و...... است که شاعر به درستی از آنها را استفاده کرده است.
شاعر توانسته است زبان شعر خود را از کوچه ی واژگان محدود دم دستی، به شاهراه تنوع کلمات فارسی وارد کند و هر آنچه شعر میخواهد را مقابل دیدگانش بگذارد.
تکرار، راز زبان پرطنطنه و آهنگینیست که شاعر توانسته است در این غزل با ردیف درد میکشم آن را به ظهور برساند.
✔️ در بیت اول آشنا زدایی شاعر برای کلمه ی سرو از نکات کلیدی است همه ی ما سرو را به آزادگی میدانیم و آنقدر تصویر سرو آزاده در اشعار دیگران نمود داشته که به نوعی از یک تصویر انتزاعی تبدیل به یک چیدمان فکری عام گرا درآمده که گویا هیچ تصویری در آن نیست اما شاعر با ستم سوار کردن سرو این تصویر را جان بخشیده است
✔️ در بیت دوم علیرغم تمام تلاش شاعر اتفاق شگرفی نیفتاده و قصه همان قصه ی تکرار تصویر دستمالی شده ی قدیمی است در قالب ارکان عروضی
✔️ باز یکی دیگر از خمش های ظریف شاعرانه ی شاعر در بیت سوم اتفاق افتاده است به جای مار در دوش ضحاک اشاره به مغز داشتن نوآوری بکری است که جای تشویق دارد.
اگر شاعری میخواهد غزل با تصاویر عالی بگوید، و قرار است شعرش خوب هم باشد، باید آنقدر این توصیف تازه و زیبا باشد که منِ مخاطب بتوانم شعر را از او بپذیرم و بخوانم و درنهایت لذت ببرم. وقتی حسین منزوی میخواهد در غزلی زنِ شعر تغزّلیاش را توصیف کند میگوید: «زنی كه مثل غزلهای عاشقانه ی من / به حسن مطلع و حسن طلب زبانزد بود»؛
✔️ من در بیت چهارم ضعف تالیف حس کردم بنا بر دلایل زیر
اولا در ادبیات فارسی خورشید محل زایش و انرژی و قدرت و نیروی پاک است و خورشید نخبه خوار حسن تعلیل مناسبی ندارد در ضمن چرا نخبه در صورتی که زبان غزل چیز دیگری است و میشد کمی بهتر پرداخت کرد که نشده
✔️ بیت پنجم هم از همان دسته تصاویر تکراری است که آنقدر اینگونه گفته اند که فراوان
تصویر در این بیت قرار است حرف اول را بزند، با المانهای تنهایی و پاییز و بهار ، اما اصلا موفق نبوده، اولین ایراد تصویر تکراری است که بسیار به شعر آسیب زده است.
شعری از منتقد این شعر را در ویترین چشمان شاعر قرار میدهم
ترکش ثانیه ها باز به پاییز رسید
روی تقویم غم انگیزترین حال زمان
جرعه ای از غم آویخته ام خواهم گفت
از دل شعر در ابعاد کر قاب مکان
المان یکی است که پاییز و غم و غیره اما پردازش چقدر نو و غیر تکراری است پس میشود با المان های تکراری هم تصاویر زیبا خلق کرد.
✔️ بیت ششم
بعد از دوبیت با اوصاف ذکر شده ناگهان خیزشی در این بیت نمود می یابد بی قراری و در خود مهار شدن و تصویر فوق العاده ای که شاعر ساخته است
بیتی که از سطح به عمق رفته لایه مند شده و هدف دارد. همه چیز درست است، هم عاطفه هم مضمون و هم زبان.
✔️ در بیت هفتم
اتفاق جدیدی که افتاده هدف شاعر از اومانیستی توتالیتر، به سمت دموکراسی فعال رفته و با سیروپ چوب دار و خلق به نحو احسن آرمان گرایی را توضیح داده و به نوعی ایثار در بخشش های عواطف از خود خرج کرده است. در خاتمه باید بگویم
در کل غزلی بود زیبا و خوش فرم با قوافی مناسب و ردیف آهنگین
امیدوارم شاهد آثار پربارتری از این شاعر باشم
یا علی مدد
سید هادی محمدی