سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      ثانیه های عبور آب

      شعری از

      علی معصومی

      از دفتر در کوچه های انتظار نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ ۱۷:۱۶ شماره ثبت ۱۱۴۰۸۴
        بازدید : ۱۵۸   |    نظرات : ۱۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      ثانیه های عبور آب

      با کوزه ای شکسته اگر بند می زدند
      قلب مرا به چشم تو پیوند می زدند

      در سینه ام به برکت مژگان سرکجت
      با هر لبت به کام دلم قند می زدند

      شرجی تر از همیشه به امواج بیکران
      ذر موج موج موی تو لبخند می زدند

      با هر نفس به ثانیه های عبور آب
      نخل تو را به ساحل اروند می زدند

      از بسکه خوشتراش و فریبا و دلبری
      حرف جمال و مهر خداوند می زدند

      بسپار دامن یله ات را به دست باد
      وقتی مرا به جرم تو پابند می زدند

      آزادیم فدای تو شد ای خمار مست
      باید مرا به شوق تو دربند می زدند

      بگذار شاخه ات به سرم سایبان شود
      روزیکه حرف ترک سمرقند می زدند

      عطر تو را گرفته مشامم که هر زمان
      در سوز شعله دانه ی اسپند می زدند
      ۷
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عليرضا حكيم
      دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۵
      درود جناب آقای معصومی
      شعری زیبا و خواندنی بود خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱ ۱۴:۴۶
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و دلنشین بود
      موفق باشید خندانک
      مهرداد عزیزیان
      سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱ ۱۴:۲۷
      درود جناب معصومی گرامی
      بسیار زیباست 👏👏🌺🌺
      ۱ نکته دارم اگر اجازه صادر کردید عرض کنم، و نظرتان را جویا شوم
      علی معصومی
      علی معصومی
      سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱ ۱۵:۱۸
      سلام جناب عزیزیان نازنین
      ارزوی سلامت و شادمانی تان را دارم
      به گوش جان
      نظرات صائب حصرتعالی چراغ فراراهمانست
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مهرداد عزیزیان
      سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱ ۱۶:۱۰
      درود مجدد جناب معصومی عزیز🙏
      در مورد ردیف عرضی داشتم بزرگوار.
      ردیف" می‌زدند" خوب مشخصا زمان گذشته را روایت میکند و شما نیز تا بیت پنجم همین مسیر را طی کرده‌اید بدرستی.
      در بیت ششم
      "بسپار "دامن یله ات را به دست باد
      "وقتی" مرا به جرم تو پابند می زدند
      بدلیل این دو عبارتی که نشاندار کردم زمان بندی روایی شعر بهم می‌ریزد" البته بنظر بنده، و شاید دارم اشتباه می‌کنم"
      فارغ از وزن مثلا اگر داشتیم
      می‌سپردی دامن یله‌ات را به دست باد
      وقتی مرا به جرم تو پابند می‌زدند
      یا باز باب مثال
      اگر داشتیم
      بسپار دامن یله ات را به دست باد
      آنها مرا به جرم تو پابند می زدند
      قفل زمانی ای که در ذهن بنده است گشوده می‌شد.

      .
      باز در بیت
      "بگذار" شاخه ات به سرم سایبان شود
      روزیکه حرف ترک سمرقند می زدند
      بدلیل فعل بگذار که زمانش با گذشته جور در نمی‌آید بنده دچار سردرگمی می‌شوم
      باز فارغ از وزن
      باید می‌گذاشتی شاخه‌ات به سرم سایبان شود
      روزی‌که حرف ترک سمرقند می‌زدند
      .

      و بیت آخر که بنده در ذهنم اینگونه می‌خوانم
      عطر تو را گرفته" بود"  مشامم که هر زمان
      در سوز شعله دانه ی اسپند می زدند
      ولی حتی با همین شکلی هم که الان دارد میتوانم اینگونه معنا کنم
      مشامم را بوی تو پرکرده
      چون آنجایی که بودم اسپند دود می‌کردند" که در واقع شاعر دارد بوی یار را به بوی اسپند تشبیه می‌کند که بویی خوش است"

      در واقع بیت آخر را همین گونه هم بی‌ایراد میبینم ولی دارای ابهام
      منتها در دوبیتی که عرض کردم نتوانستم به قطعیت برسم
      🙏

      علی معصومی
      سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱ ۲۳:۵۶
      سلام و عرض ادب و ارادت
      جناب عزیزیان نازنین
      🔷️🔷️🔷️
      ممنونم ازمکثی که در شعر این حقیر داشتید
      و بسیار بسیار خوشنودم از اینکه نقد و بررسی فرمودید
      چه بگویم که زبان کوتاه است
      نقص ها دارم و خود معترفم
      ◇◇◇
      در نقد شعر، رسم این است که شاعر باید بپذیرد
      که شعرش ایراد داشته است که حتی یکنفر به ان ایراد کند
      جه برسد به ادیبی جون جناب عزیزیان عزیز
      و دفاع اصلا توجیه پذیر نیست.
      🔶️ فقط عرض کنم از بیت مورد نقد، با دید موقوف المعانی با ابیات بعد، مجددا مرور فرمایید.
      و
      بازهم ممنون و ارادتمندم خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱ ۰۶:۳۷
      بسیار وزین و زیبا خندانک
      علی مزینانی عسکری
      چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱ ۱۸:۵۱
      درود جناب معصومی
      خندانک خندانک خندانک
      مهدی محمدی
      چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱ ۱۹:۱۸
      درودها استاد معصومی عزیز خندانک
      قلمتان زرنگار خندانک
      مهدی محمدی
      چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱ ۱۹:۱۸
      درودها استاد معصومی عزیز خندانک
      قلمتان زرنگار خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0