سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        لجبازی

        شعری از

        رحیم فخوری

        از دفتر برکه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۴ مهر ۱۴۰۱ ۲۳:۵۳ شماره ثبت ۱۱۳۷۸۵
          بازدید : ۲۹۸   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        سپردی به باد
        ازسرلجبازی
        باغ دل را
        وندانستی که . . .
        باغ بی صاحب را
        تبر حاکم است
        ‌‌‌
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۰۹:۳۲
        خندانک
        درودبرشما
        کوتاهی زیبا وبامعنابود خندانک
        خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۱:۱۳
        بادرودواحترام،سپاسگذارم شاعره سرکارخانم عجم🙏⚘
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۰:۱۶
        درود بر شما جناب فخوری

        قلمتان نویسا باشد ان شاء الله

        مطلبی که میتوانم عرض کنم
        علیرغم کوتاهی نوشتار شما باز اطناب و حشو در این شعر از ایجاز آن کاسته است

        سپردن باغ دل به باد مهم است حال این سپردن از لجبازی
        باشد و از نادانی و از سر عصبانیت فرقی به حال شعر نمی‌کند
        و می‌توان حذف نمود
        همچنین و (ندانستی که هم) باز بر اساس استدلال بالا
        می‌تواند حذف شود

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک

        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۱:۱۰
        بادرود واحترام! ممنون از بذل توجه تان جناب آقای محمودی⚘⚘⚘
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۲:۲۵
        درود بزرگوار
        جالب و زیبا بود
        موثر و پر معنی خندانک
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۳:۴۰
        عالی عالی خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۳:۵۰
        ممنونم سرکار شاهزاده خانم⚘🙏
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        پنجشنبه ۷ مهر ۱۴۰۱ ۰۲:۲۸
        خندانک خندانک خندانک
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۰۴:۴۷
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۱:۱۵
        بادرود ،سپاسگذارم شاعره سرکارخانم کاسیانی⚘🙏
        ارسال پاسخ
        فروغ نصیری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۰۹:۰۷
        درود
        یه مفهوم ناب و جدید داره
        زیباست خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۱:۱۷
        بادرود واحترام خدمت سرکارخانم نصیری شاعره گرام⚘🙏
        ارسال پاسخ
        رویا ادیب (نازبانو)
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۰۹:۲۰
        زیبا و پر از مفهوم خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۱:۱۸
        بادرود واحترام خدمت سرکارخانم ادیب شاعره گرامی🙏⚘
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۲:۴۶
        سروده ای کوتاه با سایه ای بلند
        درود
        بسیار زیبا و پر مفهوم سروده اید
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۳:۴۹
        ممنونم جناب آقای کریمیان🙏⚘
        ارسال پاسخ
        شیما رحمانی
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۱۹:۳۳
        درود بزرگوار
        احساسی و زیبا🌹
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۲۰:۲۲
        بادرود واحترام⚘🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۲۰:۰۱
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۲۰:۲۳
        بادرود واحترام⚘⚘⚘
        ارسال پاسخ
        نیره صدری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۲۲:۵۸
        درودتان جناب فخوری
        کوتاه ،عالی وقابل تاُمل
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۲۳:۱۸
        متشکرم سرکارخانم صدری⚘🙏
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ ۲۳:۳۳
        درود بر شما ادیب بزرگوار خندانک
        طبع‌تان مانا خندانک
        نویسا باشید به مهر خندانک
        فروغ فرشیدفر
        پنجشنبه ۷ مهر ۱۴۰۱ ۰۱:۴۸
        درود برجناب فخوری گرامی🌹
        عالی 👏
        🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏

        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۷ مهر ۱۴۰۱ ۱۲:۰۹
        بادرودواحترام خدمت سرکارخانم فرشیدفر⚘🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۷ مهر ۱۴۰۱ ۱۲:۱۱
        بادرود واحترام خدمت خدمت جناب آقای خوشرو خندانک خندانک خندانک
        ناهید افسری نژاد (رها)
        پنجشنبه ۷ مهر ۱۴۰۱ ۱۴:۳۳
        درود جناب فخوری گرامی خندانک خندانک


        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۷ مهر ۱۴۰۱ ۲۱:۵۵
        بادرود واحترام خدمت سرکارخانم افسری ممنون از حضور سبزتان⚘🙏
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3