سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    درمیانِ شطِ خون

    شعری از

    بهمن بیدقی

    از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۱ ۰۶:۲۷ شماره ثبت ۱۱۳۳۵۵
      بازدید : ۹۳   |    نظرات : ۴

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر بهمن بیدقی

    درمیانِ شطِ خون
     
    روحم یکریز درمیانِ شط خون ،
    دارد پارو میزند
    روحم گاهی ، پُشتک وارو میزند
     
    روحم گاهی پاتکی به تکِ ابلیس میزند و،
    ضربه هایی ، جبران ناپذیر و، بس رَکَب ها ،
    به یارو میزند
     
    روحم گهگاهی سَری ،
    به برج و بارو میزند
    روحم گاهی خانه ی دل را که جایگاهِ خداست ،
    آب و جارو میزند
     
    روحم گاهی میرود سوی رئیسعلی و دلوار
    سر به خالو میزند
     
    روحم گاهی سرش گیج میرود ،
    زینهمه خطای خویش  
    دست به خوددرمانی و،
    خوردنِ دارو میزند
    روحم گاهی مدتی ،
    دلشوره ی قانقاریای سختِ گناه ،
    سیاهش میکند
    دست به انداختنِ زالو میزند
     
    روحم گاه روباهِ مکارست و گاه گربه نره
    دست به دست انداختنِ پینوکیو
    آن عروسک چوبیِ بسیار هالو میزند
     
    روحم مثلِ کشِ تنبان است ، گم میشود یکهو
    آنوقت ، نمیدانم کجاست
    روحم گاهی میرود روی درخت
    آب می افتد دهانش زانهمه میوه ی خوب
    اما می افتد به یادش ،
    مالِ من که نیست ، گناهست کندن اش ،
    فقط دستی ،
    برای لمسِ آلو میزند
     
    روحم ، دربینِ تضادهای خودش سرگشته است
    روحم کامل نیست ایمانش ولی ،
    میشود گفت : نه خوبست و نه بد
    گاهی شیطونیِ او گُل میکند
    سنگی می اندازد درمیانِ آبی
    آبِ خواب هم ، میپرد ازخوابی خوش
    از ترس شَتَک میزند
    روحم بسیار دلش ، برای دلبرش ، تنگ میشود  
    دلش بهرِدیدنش لک میزند
    حتی گاهی سر به جاده هایی دشوار،
    راههای خاکی و، بیراهه و،
    ناامن و مال رو میزند
     
    روحم گاهی هوسی میشود ، ماهی ای بگیرد
    ماهی میگیرد میانِ برکه ای
    دست به ماهیگیری را ، بهرِ لک لک میزند
    انگار او وامانده در کسوتِ خود که اینچنین ،
    سنگش را به اینگونه فَشَل ، به سینه میزند
    روحم گاهی میرود به هیئتی ،
    باعمق وجود می گرید و، بسیار سینه میزند
    حالِ شاعرانه گیِ روحِ من ،
    گاهَکی گُل میکند
    درکنارِ برکه میچسبد نوا
    حالی به حالی شدنِ روح چه معنا میدهد ؟
    یعنی صفا
    با هم سراییِ همه قورباغه ها ،
    یکجا نشسته و پیانو میزند
     
    درمیانِ اینهمه رگهای پیچ واپیچِ تن
    که انتهایش را نمیداند کجاست ،
    دررهی بسیارنفسگیر و، پُرازموج و،
    پُراز ترس و ولا ،
    یکریزبیچاره ی بدبخت ،
    با عرق ریختنِ بسیار،
    هنوز پارو میزند  
     
    بهمن بیدقی 1401/6/19
    ۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عظیمه ایرانپور
    دوشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۱ ۱۰:۵۳
    درود بر شما خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    دوشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۱۴
    با سلام و عرض ادب بزرگوار
    سپاس
    ارسال پاسخ
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    دوشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۱ ۱۷:۲۱
    درود برشما جناب ح بیدقی

    بسیار عالی خندانک

    خندانک خندانک خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    دوشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۱ ۲۲:۵۹
    با سلام و عرض ارادت آقای فتحی بزرگوار
    سپاسگزارم از لطف و مهرتان
    سلامت باشید وشادمان
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0