سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    مردی برای تمامِ فصول

    شعری از

    بهمن بیدقی

    از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

    ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۱ ۰۷:۵۱ شماره ثبت ۱۱۲۹۰۷
      بازدید : ۱۳۰   |    نظرات : ۱۲

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر بهمن بیدقی

    مردی برای تمامِ فصول
     
    با آسانسور،
    رفته بودم اداره ی سانسور
    آسانسور درحینِ بالا رفتن اتاق داشت
    ولی درحینِ پائین آمدن اتاق نداشت
    علاوه براینکه کتابم تبدیل به یک برگ شد ،
    منّت گذاشتند برسرم ،
    که باید به یُمنِ تایید آن یک برگ ،
    به یک ملت ، بدهم یک سور
     
    چه سور و ساتی ؟
    دوهزار برگ تبدیل شده بود به یک برگ
    نمیدانستم چیست ، دلیلِ آن سور
    آیا باید خوشحال میشدم بخاطرِآنهمه زور؟
     
    تشکری کردم و از پله ها آمدم پائین
    اگر تشکر نمیکردم ،
    به من برچسب میخورْد در ازای آنهمه خدمتِ آنان !!!
    هستم بعنوانِ آدمی بی منظور
     
    آنها چنان قیافه ی علی گلابی گرفته بودند که انگار،
    در دوجهان شده اند ، ناصر و منصور
     
    اما من ، سرم داشت گیج میرفت ، ازآنهمه آزادی
    از آنهمه آزادیِ بیان !!!
    آنهمه نوشته را فرستاده بودند جایی که ،
    عرب نِی انداخت
    چونکه باقیِ برگها آنجا نبود برای وصول
    راستی کجا سرنگونش کردند ،
    آنهمه لهجه ها و واژه های نابِ جسور؟
     
    ظاهراً آن یک برگ هم ،
    مجموعه ای بود زجمله های بی ارزش
    که هدف آنان را تأمین میکرد
    اسمش را گذاشته بودند :
    برداشتِ محصول
     
    اما من ، مانده بودم ازاین پس چه باید بکنم ؟
    درمیان اینهمه آزادی
    از خودم شرمم میشد ازانتخابِ اینهمه آزادی
    خجالت میکشدم از تاریخ ، از اینهمه قصور
     
    دست به دعا برداشتم ،
    به پیشگاهِ آن پاک و پاکیزه رسول :
    که آن ایده های پاک ات آقاجان ،
    میدانی به کجا رفت ؟
    یک گروه که همه افتخارشان شده ،
    لب دوختنِ فرخیِ یزدی
    یک گروه هم بی تفاوت و سوسول
    پس کجا رفت آنهمه مسلمانیِ جسور؟
     
    درمیانِ پایین آمدن از راه پله ی آن ۱۳ طبقه ،
    یکی ازآنان مثلِ جن پشتِ سرم ظاهر شد
    انگار آمده بود که باز، بازنگردم بالا
    انگار علوّ را دوست نداشتند و،
    عشقشان بود سقوط به اسفل السافلینِ خذول
    انگار داشت ، فکرم را میخوانْد آن فضول
    اما اینجایش را نخوانده بود که من ،
    توان نداشتم ننویسم
    همیشه می نوشتم و مینویسم
    اسم خودم را گذاشته بودم :
    " مردی برای تمامِ فصول "
     
    به چه قیمتی ؟
    حتی به قیمتِ اینکه عمرم شود ناسور
     
    صدای اذان آمد
    پائینِ پله ها یک نمازخانه بود
    اما برای نماز اولِ وقت ،
    جز یک معمم ، پرنده پَرنمیزند وهیچکس نبود
    باحال و روزی سانسورشده ،
    رفتم برای گرفتنِ وضو
    شاد بودم لااقل درمقابل نگاه خدا ،
    سعیِ خودم را کرده بودم برای حضور  
     
    بهمن بیدقی 1401/6/2
    ۳
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۰۸:۴۹
    درود استاد عزیز
    بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
    موفق باشید خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۰۸:۵۴
    با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
    سپاسگزارم از لطف و مهرتان
    مؤید باشید
    ارسال پاسخ
    حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
    شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۰۸:۳۹
    درود بر جناب بیدقی بزرگوار
    سبک آثارتان منحصر به فرد است.
    قلمتان را دوست دارم خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۰۸:۵۲
    با سلام و عرض ارادت آقای احسانی فر گرانقدر
    سپاسگزارم از لطف و مهرتان
    شاد باشید و سلامت
    ارسال پاسخ
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۲۳
    درود برشما جناب بیدقی

    بسیار جالب بود خندانک

    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۱۲:۴۸
    با سلام و عرض ارادت آقای فتحی گرانقدر
    سپاسگزارم از لطف و مهرتان
    شاد باشید و سلامت
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۱۲:۳۸
    باعرض سلام
    از شعرهای بسیار زیبای شما
    لذت بیکرانی بردم
    استادبزرگوار
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۱۲:۴۹
    با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
    سپاسگزارم از لطف و مهرتان
    شاد باشید و سلامت
    ارسال پاسخ
    آذر مهتدی
    يکشنبه ۶ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۳۷
    درود جناب بیدقی گرامی
    بسیار عالی رنج بیداری را بیان فرمودید. جای تاسف که انتخابمان نتایج دهشتباری داشت .
    قلمتان پر جوهر کسی نمی تواند اندیشه را خشک کند
    مانا باشید
    خندانک خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    يکشنبه ۶ شهريور ۱۴۰۱ ۱۴:۵۶
    با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
    سپاسگزارم از لطف و مهرتان
    شاد باشید و سلامت
    ارسال پاسخ
    مجید فکری
    سه شنبه ۸ شهريور ۱۴۰۱ ۰۳:۱۸
    درود بر شما قلمتان سبز و پایدار خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    سه شنبه ۸ شهريور ۱۴۰۱ ۰۶:۵۳
    با سلام و عرض ادب آقای فکری گرانقدر
    سپاسگزارم از لطف و مهرتان
    شاد باشید و سلامت
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0