سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 اسفند 1402
  • روز ملي شدن صنعت نفت ايران، 1329 هـ ش
10 رمضان 1445
  • وفات حضرت خديجه سلام الله عليها، 3 سال قبل از هجرت
Tuesday 19 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    سه شنبه ۲۹ اسفند

    هم خاطره ، هم رویا

    شعری از

    زلیخا رامیار،امید سحر

    از دفتر شعر غمناک باران نوع شعر ترانه

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۵ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۳۳ شماره ثبت ۱۱۱۱۹۴
      بازدید : ۱۷۲۹   |    نظرات : ۴۶

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر زلیخا رامیار،امید سحر
    آخرین اشعار ناب زلیخا رامیار،امید سحر

    صدای ارسالی شاعر:
    حیاط بزرگ
    یک تخت 
    دیواربلندِ زیبا 
    ساخته شده از درخت 
    تابستون و برج تیر
    آب یخ وخاک شیر 
    هندونه 
    نون وپنیر 
    مزه ی توت سیاه 
    طعم شیرین انجیر 
    آدمها هم سیرِ سیر 
    از هم نبودیم دلگیر 
    مهتاب نور خودش رو 
    از نگاه تو میبرد 
    انگار به نور چشمات 
    همیشه غبطه میخورد 
    آسمون از نگاهت 
    ستاره ها بر می داشت 
    انگار که تو دامنش 
    دائم ستاره می کاشت
    وِلَو شدن روی تخت 
    با خیالِ تختِ تخت 
    نگاه به آسمون و
    دنبال طالع وبخت
    به ما میگفت که طالع
    بین ما جوره جوره 
    خوشبختی نزدیک ما 
    غم از ما دوره دوره
     
    ۱۷
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۰۷:۱۶
    درود بانو
    ترانه زیبایی است خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۰۷:۴۵
    درود برشما استاد بزرگوار
    سپاسگزار حضور ولطف همیشگیتان هستم
    پاینده باشید انشاءالله
    ارسال پاسخ
    زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۱:۴۷
    خندانک خندانک
    خندانک
    درود

    آوای دلتان شاد
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۳۳
    درود برشما بانوی ادیب
    دلشاد باشید
    وسپاس از حضورتان
    پاینده به مهر بمانید
    ارسال پاسخ
    سید هادی محمدی
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۴۳
    سلام علیکم

    توصیفات زیبایی بود

    آهنگ آذری هم که عالی بود

    قلمتان نویسا

    🌸🌸🌸🌸🌸🌸
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    سه شنبه ۷ تير ۱۴۰۱ ۰۱:۱۸
    سلام علیکم سید بزرگوار
    لطف نموده اید ،
    سعادتی است بر بنده که پاسخ دهم بر سلام سیدی
    ممنون از نظر وتوجه تان
    سپاسگزارم

    ارسال پاسخ
    عليرضا حكيم
    پنجشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۴۸
    درود بانو
    ترانه‌ای با احساس ناب خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    پنجشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۱ ۲۳:۵۴
    درود بر شما جناب آقای علیرضا حکیم
    سپاس از لطفتان
    پاینده باشید خندانک
    ارسال پاسخ
    مجیدنیکی سبکبار
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۳۶
    خندانک می دانید چیست؟ خندانک
    بنده وقتی سراغ نوشتن نقد سبز می روم پیامی دارم که بنظر خودم مهم و مفید است. فایده اش به صورت نفع شخصی و خود نمایی نیست، بلکه اطلاع رسانی برای موضوعی است که نفع و شادمانی همگانی در آن است.
    در « خاطره، یا رؤیا » خصوصیت عجیبی نهفته است که می شود گفت روح نواز است. هم برای سراینده و هم برای خواننده.
    حیفم آمد این دلنوازی را به اطلاع شما نرسانم.
    صرفنظر از صوت بسیار حزین و تأثیر گذار خود شاعر و ترکیب آن با موسیقی که در اصل عمل برجسته سازی را روی خود اثر انجام می دهد، در ساختار و محتوای خود « ترانه » یک اثر جادویی وجود دارد که ترکیب صوت و موسیقی انگشت اشاره اش به آن است.
    این اثر مانند فیلم کوتاهی است که کاملا ساخته و پرداخته شده است. یعنی همه پلان ها و صحنه هایش استادانه شکار شده اند. تماشاچی هنوز خودش را از خیال و تأثیر یک سطر نرهانده، بلافاصله با پلان و صحنه گیراتری مواجه می شود که جانشین پلان قبلی نمی شود بلکه روی آن نقش بسته و با آن ترکیب می شود. درست مانند مثالی که خود شاعر می زند از خوردنی ها:
    « . . . آب یخ وخاک شیر
    هندونه
    نون وپنیر
    مزه ی توت سیاه
    طعم شیرین انجیر
    . . . »
    در مورد التذاذ یا لذت جویی بصری هم همینطور است: منظره و تصویر پردازی از یک حیاط بزرگ که با برشمردن عناصری از آن تجسم و تخیل صدها شیء دیگر را به عهده مخاطب می گذارد. حتی به او اجازه می دهد که صداهایی را بشنود اعم از صدای نسیم و به هم خوردن برگ ها و شرشر آب و مرغابی از این دست. و یا حتی هوای ملایم و نوازش نسیم را روی پوست سر و صورت خودش احساس کند. مهم تر از همه عطرها و بوهای گوناگون و حتی ناشی از طبیعت روستایی و باغی و دشت و دمن باید کاملا مدهوش کننده و مؤثر بوده باشند.
    موضوع به همین جا محدود نمی شود. از تماشای مهتاب و ستارگان و تکمیل این مناظر، لذت جویی بصری را کامل تر می کند و گریزی هم به لطایف روابط انسانی تحت تأثیر همین صحنه پردازی ها می زند.
    شاعر با ترسیم شیطنت کودکانه برای لمیدن روی تخت و بیان احساس بی مانند تختِ تخت در اصل ترکیب آن جلوه های بصری و چشایی و حتی به طور غیر مستقیم، لمسی و شنوایی و بویایی را با رفتار انسانی خودش توصیف و مصور می کند. درست مانند زمانی که کارگردانان و فیلمنامه نویسان برای به اوج بردن شخصیت یک کاراکتر مستقیما اورا تعریف و توصیف نمی کنند بلکه از بیان و نگاه و هیجانات یک و یا چند کاراکتر محبوب دیگر و یا جمعیت حاضر، استفاده کرده و قهرمان داستان را به اوج خودش می برند. خیلی دیده ایم از این صحنه ها و یکی از شگردهای پرکاربرد سینمایی است.
    دست آخر بیانی توصیفی و البته آرمانی از روابط انسان ها که با هم خوب بودند و از هم نمی رنجیدند، که در اصل این چنین نبود و مشابه همین خشونت ها و جنگ و جدال ها همان زمان هم به شدت جاری و ساری بود. برای آن که به این آرزو و مدعای خودش شاهد بیاورد سراغ طالع می رود و از زبان طالع، که در اصل همین حالت دوگانه حسرت خوشبختی و آرزوی رفاه و صلح و آرامش است ، سخن می گوید.
    زیبایی ها در این اثر تمام نشدنی است. زیرا که شاعر فقط گوشه ای مشخص از زندگی خودش را توصیف کرده و تازه بابی در دل خواننده می گشاید که به نوستالژی های خودش بپردازد و آن ها را در خیال خودش بپروراند.
    ناگفته نماند که شاعر وقتی سراغ طبیعت حاضر در صحنه می رود در اوج شوریدگی قرار دارد و نا خودآگاه و از روی قریحه و بدون مهارت های حرفه ای مرسوم از زیباترین صناعات شعری و ادبی بهره می جوید:
    « . . .
    مهتاب نور خودش رو
    از نگاه تو میبرد
    انگار به نور چشمات
    همیشه غبطه میخورد
    آسمون از نگاهت
    ستاره ها بر می داشت
    انگار که تو دامنش
    دائم ستاره می کاشت
    . . . »
    مهتاب نور خودش را از نگاه یک مخاطب ناشناس می برد. در یک استعاره ای که بر مبنای تشابه ترجیحی و برتری دادن به منبع نور نگاه مخاطب ناشناس قرار دارد. صنعت تشخیص و نسبت دادن غبطه و حسادت به ماه یا مهتاب در برابر درخشندگی نگاه او. آسمان هم همینطور. این بار در مورد ستاره ها. ماجرای آسمان بزرگتر و عظیم تر است . نور را نمی دزدد بلکه ستاره ها یش را از نگاه مخاطب ناشناس برمی دارد. که می تواند هر کسی باشد، اعم از پدر، عاشق، دوست و یا حتی فرزند و یا خود شاعر. اما وسعت این نگاه فراتر از مهتاب و آسمان است و این درست است. همه ما وقتی به چنین مناظری نگاه می کنیم احساس می کنیم که همه این زیبایی ها را صاحب شده ایم. افزون تر این که در اینجا می تواند این تشبیه و استعاره به زیبایی و درخشندگی این نگاه ویژه نیز اختصاص بیابد.
    انگار که آسمان دائم در دامنش ستاره می کاشت. چرا کاشتن ستاره. چرا دامن. و « انگار » که از آدات تشبیه است. یعنی این که مثل این که در دامنش ستاره می کاشت. تشبیه برداشتن ستاره از نگاه او با کاشتن ستاره در دامن که کار خواننده را دشوارتر و البته شیرین تر می کند. آیا آسمان به کوه و دشت محل زندگی شاعر تشبیه شده است و دامن به دامنه. یا نه . آسمان به موجودی به نام « زن » تشبیه شده است با بیکران احساسات و عواطف خودش و دامن که نشانه و سمبل این موجود سحر آمیز به نام « زن » می باشد.
    یاد فاطمه افتادم و اشک از چشمانم سرازیر شد.
    حیفم آمد این اثر را نخوانید و به نوای همراهش گوش فرا ندهید. شما هم بنویسید و با ما به اشتراک بگذارید. با صفا و یک رنگ. به قول شاعر یک رنگِ یک رنگ
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۳۹
    درود بر جناب سبکبار و نقد احساسی شأن خندانک

    خندانک خندانک خندانک
    در. پناه حق خندانک
    ارسال پاسخ
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۵۶
    سلام بر حوریا بانو .د (شاهزاده خانوم)
    ممنونم از حضور وتوجه پر مهرتان در این صفحه
    پاینده باشید
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۴۴
    درود بر شما بانووو خندانک

    بسیار شعر زیبایی سروده بودید خندانک

    در پناه حق خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    سه شنبه ۷ تير ۱۴۰۱ ۱۶:۳۵
    بر نقدهای سبزتان سلام
    برشعرهای نابتان
    وبر منویات پاکتان
    ودرود بر خیالهایتان
    وهزار البته بر هنرهایتان که استادانه تصمیم به تغییر تقدیر کسی دارند به نیکی ،
    زبان قاصر است از بیان آنچه در اندیشه ودل است
    وتوان عاجز از وصف آن
    هنر بزرگیست هدیه کردن شادی به کسی که غم تمام وجودش را در بر گرفته ،
    وهنر از آن کسی است که توان بخشیدن دارد از دانایی خویش،
    وجودتان پایدار استاد سبکبار بزرگوار
    در پناه حق سلامت وپیروز باشید
    پوزش میخواهم از حضورتان از تاخیر ی که در امر جواب دهی به لطفتان داشتم
    جایی بودم که دسترسی به اینترنت در آن ضعیف بود با مشغله ی کاری زیاد
    هرچند میدانم هیچ کاری مهم تر از پاسخ به مهر شما نبود
    سپاس فراوان از زحمتی که کشیده اید
    ارسال پاسخ
    علی مزینانی عسکری
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۰۶:۱۸
    سلام و عرض ادب
    ترانه زیبایی است
    خندانک خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۰۷:۴۸
    سلام بر شما شاعر فرهیخته
    از لطف سرشارتان کمال تشکر را دارم
    دوست دارم از سروده ی زیبایتان به نام دهک نیز یاد کنم بسیار زیبااست دست مریزاد
    خندانک شرفم در گرو پینه ی دستان پدر م خندانک
    ارسال پاسخ
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۰۶
    درود برشما شاعر ارجمند زلیخا رامیار عزیز و . امید سحر.

    بزرگوار

    بسیار عالی بود
    وهم جالب خندانک

    البته به علت پایین بودن کیفیت گوشی بنده از صدا متاسفانه

    برخوردار نبودم ا..........اما ازنوشتار زیبای شما لذت بردم

    عالی بود و نشاط آور خندانک

    موفق و سر افراز باشید انشاالله خندانک

    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک








    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۵۳
    درود بر شاعر فرهیخته و گرانقدر جناب آقای قربانعلی فتحی
    (تختی)
    درود بر نظرات شما که همیشه پر از محبت ولطف است
    زنده باشید به مهرتان
    موفقیت شما نیز ارزوی ماست
    در پناه حق باشید انشاءالله
    ارسال پاسخ
    مجیدنیکی سبکبار
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۰۶
    سلام و درود سرکار خانم زلیخا رامیار،امید سحر، این سرودۀ شما مانند یک پیراهن خیالی پرنقش و نگاری است که زمانی بر تن زندگی دوخته اید یا بافته اید. اکنون تصویر زیبایی از آن را برای ما به هدیه آورده اید. بسیار زیبا و دل انگیز است و آرام بخش. هر یک از ماها چنین خاطراتی داریم که نوستالژی هستند.
    برای آن که حرفم را اندکی روشن تر زده باشم مطلب زیر را در مورد نوستالژی از گوگل گرفتم و آوردم:
    « نوستالژی Nostalgia را می توان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته، تعریف کرد. معنی دیگر نوستالژی دلتنگی شدید برای زادگاه است. »
    البته می توان این دلتنگی و یا به تعبیر خود بنده دلبستگی عمیق به زادگاه را گسترش داد و شامل هر آنچیز یا رویدادی دانست که در زندگی انسان اثری ماندگار داشته باشد. مانند همین تصویر رویایی یک تابستان از زندگی پربار خودتان. من هم دارم. همه دارند.
    در این سایت اگر بطور واقعی و نه تصنعی و به شکل هنری و متوازن به این موضوعات پرداخته شود ضمن این که یک گنجینه هنری به شمار می آید، در عین حال دل ها را به هم نزدیک تر ساخته و از یکه تازی احساسات و بیانات بیروح و خشن خواهد کاست. موفق و پایدار باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۰۷:۱۹
    سلام ودرود برشما استاد فرهیخته
    با سپاس ازمحبتهایی که همیشه دارید
    تشکر ویژه ای نیز دارم برای این نظر وپیشنهاد شما در مورد نوشتن نوستالژی های زیادی که همه ی ما داریم
    بیشتر انها بسیار با ارزش وزیبا هستند
    درود تان خندانک خندانک خندانک
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مجیدنیکی سبکبار
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۱۶
    موقع خروج از صفحه یک بار دیگر به ترکیب این شعر و صوت و موسیقی گوش دادم. به خودم گفتم کو صدای خواننده ای که ارتعاش قوی این شعر را با تارهای صوتی خودش بیان کند و سکوت فضا را با لرزش چلچراغ ها در سقف خانه بشکند. آفرین بر شما. خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۰۷:۲۰
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۰۲
    همیشه
    طبعتان جوشا
    هزاران درودتان باد
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۳:۲۵
    درود برشما استاد بزرگوار
    ممنون از دعای خیرتان ولطف همیشگیتان
    در پناه حق باشید انشاءالله
    ارسال پاسخ
    م فریاد(محمدرضا زارع)
    دوشنبه ۶ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۵۶
    دلمون آب شد از این توصیفهای بهشتی خندانک
    و دلمون گرفت از پس زمینه ی غمرنگش خندانک
    سلام شاعر خندانک
    یاد یکی از ترانه هام افتادم به اسم (بهشت همینجاست):

    صدای تو صدای زندگیمه
    نگاه تو شروع عاشقیمه

    نفس کشیدنت برام عزیزه
    ترانه از چشای تو میریزه

    طلوع تو غروب غصه هامه
    خیال تو هرجا میرم باهامه

    غنچه ی لبخند تو که وا میشه
    بارون عشق میاد و دریا میشه

    حس می‌کنم با تو زمین بهشته
    خدا منو با عشقِ تو سرشته

    قصه‌ی ما قصه‌ی شورِ عشقه
    دلای ما جامِ بلورِ عشقه

    صبر می‌کنم تا تو بیای کنارم
    دستامو توو دستای تو بذارم

    همسفر و همسر هم بشیم و
    تا آخرِ دنیا با هم بریم و

    نشون بدیم به آدمای دنیا
    بهشت همین جاست نه توو آسمونا
    (م. فریاد)

    ببخشید صفحه تونو خط خطی کردم خندانک
    دریای دلتون آرام خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    سه شنبه ۷ تير ۱۴۰۱ ۰۱:۱۲
    سلام ودرودتان بزرگوار
    سپاس فراوان دارم از حضورتان
    بهشت همین جاست
    شعر شما هم زیباست
    پاینده باشید

    ارسال پاسخ
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    سه شنبه ۷ تير ۱۴۰۱ ۲۲:۰۶
    درودی مجدد

    عالی بود خندانک

    خندانک خندانک خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۰۶:۴۳
    درود بر شما استاد عزیز
    سپاسگزارم از اینکه بنده را قابل به تشویق دانسته اید
    لطف نموده اید
    در سایه ی الطاف الهی پایدار باشید
    انشاءالله
    خندانک خندانک
    خندانک


    ارسال پاسخ
    زهرا مهدوی راد(گل یخ)
    چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۵۲
    درود بر شما
    رقص قلمتان مانا
    خندانک خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۰۵
    درود ها بر شما و بر مهرتان
    پاینده باشید عزیز جان بانو زهرا راد (گل یخ)
    خوش آمدید
    خندانک خندانک
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مسعود آزادبخت
    پنجشنبه ۹ تير ۱۴۰۱ ۰۱:۰۵
    سلام و احترام
    با احساس و لطیف بود
    مانا باشید
    خندانک خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    پنجشنبه ۹ تير ۱۴۰۱ ۰۵:۵۲
    سلام ودرود خدمت شما بزرگوار
    سپاس از ابراز احساس و لطفتان
    پایدار باشید خندانک

    ارسال پاسخ
    سارا خوش روش
    سه شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۵۵
    درودها بانو جان، یکبار دیگر این نوستالژی زیبا را خواندم و گوش دادم و غرق در لذتی شیرین اما پر از حسرت شدم، بسیار زیبا قلم زدید و چه شاعرانه دل را به گذشته پیوند زدید،قلمتان سبز و اندیشهٔ پرفروغتان ماندگار خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    سه شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۱ ۱۳:۱۲
    درود عزیز جان خندانک
    بنده نوازی فرموده اید وشادمان نموده ای دلی را که مالا مال غم واندوه است
    شیرینی لذتهایتان دائمی خواهر جان وحسرت از خانه ی دلهایتان به دور باد
    زیبا لطف شماست که یاد میکنید از کوچک خویش
    سپاس از دعای خیرتان خندانک خندانک
    سارا (س.سکوت)
    سه شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۱ ۲۲:۰۴
    درود برشما نازنین بانو
    بسیار زیبا بود وزیبا تر اهنگ واجرای شما
    آفرین بانو لذت بردم خندانک
    خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    چهارشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۱ ۰۰:۲۰
    درود برشما مهربان
    که شاپرک وجود خویش را برای مزین کردن صفحه ی بنده به زحمت انداخته ای
    سپاس از حضورتان خندانک
    امید کیانی (امید)
    پنجشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۵۷
    درود

    هماره در مدار زندگی موفق باشید خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    پنجشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۱ ۱۵:۴۱
    درود بی پایان بر شما
    موفقیت شما نیز ارزوی ماست
    سپاس از حضورتان
    پاینده باشید
    حسن  مصطفایی دهنوی
    سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۰۷:۱۴
    درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
    بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
    قلمتان نویسا
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    پنجشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۴۶
    عرض سلام ادب واحترام دارم خدمت جناب استاد آقای حسن مصطفایی دهنوی
    از حضور ،حسن نظر و لطف سرشارتان بسیار سپاسگزارم
    در پناه حضرت حق پیروز وسربلند باشید .
    انشاءالله خندانک خندانک خندانک
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    پنجشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۱ ۲۲:۱۴
    درودی مجدد. امید سحر

    بسیار عالی خندانک

    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    جمعه ۲۴ تير ۱۴۰۱ ۲۰:۲۲
    خندانک دود بزرگوار
    سپاس از لطف همیشگی شما
    پیروز باشید آن شاءالله خندانک
    ارسال پاسخ
    سمیرا عاشوری
    يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۲۶
    سلام و عرض ادب به استاد بزرگوار و مهربان
    بسیارعالی سروده اید
    با ارزوی سلامتی و خوشبختی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    سه شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۲۲
    درود ها
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    زلیخا رامیار،امید سحر
    زلیخا رامیار،امید سحر
    پنجشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۵۴
    سپاس بیکران خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ۱۵:۲۶
    سلام و درود بانو ی مهربان
    سپاس فراوان از نظر پر از لطفتان
    آرزوی ما هم رسیدن شما به بهترین هاست
    وجود پرمهرتان مانا عزیز جان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0