سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        آبادام

        شعری از

        مهتاب محمدی راد

        از دفتر و صداهایی در سرم.. نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۳۸ شماره ثبت ۱۱۰۶۱۸
          بازدید : ۴۹۱   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهتاب محمدی راد

        .
         
        کلافه بود و شُر و شُر  عرق می ریخت..  
        کلافه بود و بدنش  بوی خون می داد..  
        کلافه بود و همه را  به یاد می آورد..  
        کلافه بود و گوش چپ اش  زنگ می خورد.. 
        کلافه بود و کی را داشت  منتظرش؟ 
        کلافه بود و محل نمی داد  کسی به تن اش؟ 
         
        کلافه بودند همگی 
        خارج از آمار...  
        کلافه بودند همگی 
        زیر آن آوار... 
        حدود صد غذا  سفارش کارگرها بود.. 
        حدود صد جنازه که گم شدند 
        در آمار...  
         
         

        مهتاب محمدی راد 
         
        پ. ن: مطمئناً که نام اثر  آبادان  نیست. 
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0