سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      گناهکاران به بهشت میروند و نیک عللند

      شعری از

      روح اله سلیمی ناحیه

      از دفتر هستی نگری نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ آبان ۱۴۰۲ ۰۰:۵۴ شماره ثبت ۱۱۰۰۹۲
        بازدید : ۲۰۲۸   |    نظرات : ۲۲۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر روح اله سلیمی ناحیه

      خیرو شرّ
       نیکی و پلیدی
       تماما جهان را ساختاری گذارده است
      آن روزها در گندم زاری زیبا تکیه برافکار خویش وبر سایهٔ خاری درشت نشسته بودم
      با نگاهی پر از مهر و نیک بر گندم زاری پر برکت تماشاگرو شکرگزار،
      زیر نور صاف خورشیددر نقطه سایهٔ ظهر 
      ارام ارام نزدیک شدن عارفی والا 
      با سپید جامگانی زیبا وجودم را تماما خوشی می داد،
      چون بر من رسید از رنج مغیلان بر سایه ننشست 
      جملات کوتاه و زیبایش را ارزانی افکارم می کرد،
      نگاهم داشت گم میشد!
      خوشه چینی ژولیده روی 
      پای در گندم زار نهاد و به عیان و نمای دزدی می کرد
      اندک مکثی کردم، 
      بی هوا عارف را رها کرده و بلند شدم ،
      آهای مرد چه می کنید این گندم ها صاحب دارد
      چگونه بر روزی روشن با نگاهی تماشگر
      دزدی و گناه می کنید
      ایستاد ، 
      خواست چیزی بگوید اما مکث کرد
      سپس چنین گفت
       گناهکاران به بهشت می روند و نیک عللند
      چنان سکوتی مرا بلعید که صداها بر گوشم خفه میشدند 
      چشم بر عارف نامدار دوختم 
      در تعجب بود، ذکر لعنت ونفرین بر لبانش
      خوشه چین دزد بر ما رسید
      نشست
      چنین خطابه ای راند؛!
      نیکی ها و خوبی ها را  گناه به وجود اورده
      یا گناه را نیکی ها؟
      ایاانان که گناه نکنند به بهشت می روند؟
      انان که ثواب یا نیکی نکنندچطور...؟
      اگر گناهکاران نبودند و
      گناهی انجام نمی دادند تا معیاری برای نیکی باشد بهشت شما چه می شد؟
      اصلا اگر گناهی نبودزندگی پس از مرگ چه دلیلی داشت ؟
      من و عارف در افکارمان جنگی تمام عیار داشتیم تا با پاسخی بر دهانش بکوبیم اما فقط دهانمان باز مانده بود!!
      ادامه داد
      ایا تلاش گناهکاران با ارزشتر از بی عملان بی گناه نیست؟
      زیبایی بهشت چطور؟
      چرا زیباست چرا بهشت این اندازه خواستنی شده است ؟
      ایا غیر از این است که جهنم با وجودش بهشت را ارزش داد !!؟
      چرا یک گناهکار با گناهش به نیکوکاران ارزش می دهد
      ولی یک درستکار با عملش  گناهکاران را بی ارزشتر میکند؟
      جهنم با وجودش بهشت را ارزشمند کرد 
      و همین ارزشمندی بهشت جهنم را جهنم کرد !
      چگونه است ذات گناه و جهنم تماما خیر است و وجود اورنده نیکوکاران و بهشت شد
      اما ذات نیکی و بهشت چه دارد ؟
      خالق هستی بی دلیل جهنم را نیافرید 
      چون میدانست کثرتی از انسانها به جهنم می روند  
       وچون این علم را خدا دارد و داند  پس چگونه این انسانها صاحب اختیار شوند تا جهنم نروندشیخ؟
      وقتی خداوند تعالی میداند من اهل جهنم هستم پس من چگونه خارج از علم و دانستن پروردگارم جهنمی نباشم؟
      مرا اندک گندمی از شما گناهکار کرد 
      ولی شما را با دوری از این عمل درستکار 
      این زاده عمل منه گناهکار بود!
      که بهشت را بر شما نزدیکتر و....
      مرده کفر گوی برخواست قدم بر قدم دورتر
      مرا بهشت و جهنمم مجهولتر 
      عارف را ندیدم کی رفته بود و موعظه بر من نا تمام 
      سالها گذشت و من از کافران حقیقت راچنان اموختم که از عارفان گمراهی را
      «همه را خداوند افرید و خداوند هیچ جهنمی را خلق نمی کند و این را درک کردنش سخت است در سختی»
      بار الهی  مرابر خویشتن روشنی ساز تا نه با بی گناهی از جهنم بگریزم و نه با خیر‌ونیکی  بهشت بجویم،
      الهی چنانم که میدانی از هستی ات هیچ ندانستم و نخواهم توانست 
      پس مرا از خویشم دور مگردان که 
      هیچ کفری بالاتر ازگم کردن خویش وجست و جوی تونیست 🌹🌹🌹🌹
      واقع بین بودن کفر نیست 
      گاهی سخنان یک کافر و گناهکار بسیار تورا به حقیقت و خداوند نزدیکتر میکند تا یک عارف و زاهد
      ۳۲
      اشتراک گذاری این شعر
      ۸۱ شاعر این شعر را خوانده اند

      فاطمه بهرامی

      ،

      محمدحسن پورصالحی

      ،

      رضا سعادت نژاد

      ،

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      ،

      علیرضا شفیعی

      ،

      فرهاد احمدیان

      ،

      قربانعلی فتحی (تختی)

      ،

      روح اله سلیمی ناحیه

      ،

      آهو محمدی

      ،

      مسعود آزادبخت

      ،

      آرمان پرناک

      ،

      مهدیس رحمانی

      ،

      ناظری(سراب ش ن)

      ،

      نیاز ناطق

      ،

      شاهزاده خانوم

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      سارا خوش روش

      ،

      مهرداد عزیزیان بی تخلص

      ،

      شاهین زراعتی رضایی

      ،

      الناز حاجیان (مهربانی)

      ،

      علی احمدی( امین)

      ،

      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      ،

      اميرحسين علاميان(اعتراض)

      ،

      بهرام معینی (داریان)

      ،

      شیما جریده (شین بانو)

      ،

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      ،

      تکتم حسین زاده

      ،

      مسعود میناآباد مسعود م

      ،

      حسن مصطفایی دهنوی

      ،

      آنیل آچلار (قلم سفید)

      ،

      قانع تهرانی

      ،

      ابراهیم کریمی (ایبو)

      ،

      مهدي حسنلو

      ،

      م فریاد(محمدرضا زارع)

      ،

      موسی ظهوری آرام(آرام)

      ،

      محمد قنبرپور(مازیار)

      ،

      منیژه قشقایی

      ،

      آرزو عباسی ( پاییزه)

      ،

      علی احمدی (حادثه)

      ،

      محمد باقر انصاری دزفولی

      ،

      مجیدنیکی سبکبار

      ،

      سیاوش آزاد

      ،

      فرشید به گزین

      ،

      حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)

      ،

      رویا ادیب (نازبانو)

      ،

      رحیم فخوری

      ،

      شاهزاده خانوم

      ،

      بهــاره طـــلایـی زیدی

      ،

      محمد فاضلی نژاد

      ،

      عارف افشاری (جاوید الف)

      ،

      سید هادی محمدی

      ،

      محمد حسنی

      ،

      فرامرز شعبانی

      ،

      فروغ فرشیدفر

      ،

      عبدالامیر الهی(مسکین)

      ،

      راحیل م

      ،

      محمد عالمی

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      شبنم حکیم هاشمی

      ،

      بابک ایرانی

      ،

      محمد اکرمی (خسرو)

      ،

      جواد مهدی پور

      ،

      یاسر کریمی

      ،

      علی نظری سرمازه

      ،

      سعید ابول مشدی

      ،

      محمد محمدنژاد(آشوب)

      ،

      علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

      ،

      نرگس زند (آرامش)

      ،

      درویش حسین ندری

      ،

      سیده نسترن طالب زاده

      ،

      مهدی عبدلی حسین آبادی

      ،

      سعید صادقی (بینا)

      ،

      امیر وحدتی یگانه

      ،

      جواد کاظمی نیک

      ،

      پارسا افسری

      ،

      حسین شفیعی بيدگلی

      ،

      مریم قرایی

      ،

      معصومه خدابنده

      ،

      رویا خانووم

      ،

      دانیال حاجی زاده (اشک)

      ،

      سمیرا عاشوری

      نقدها و نظرات
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۰۹
      درود بزرگوار

      شاعرانه‌هایتان ماندگار

      خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۲۷
      سپاس بانو ،🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۲
      خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۵۶
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و پر معنی است
      موثر
      موفق باشید خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۲۹
      درودو احترام استاد استکی گرامی
      سپاس 🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۳
      خندانک خندانک
      مهرداد عزیزیان
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۱۲
      درود جناب سلیمی
      زیبا بود البته اگر اینگونه استدلال کردن موجب توجیه عمل ناپسند نشود.
      فعل ناپسند ،ناپسند است هرچند توجیهش دلپسند باشد
      موفق باشید 👏👏🌺🌺
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۱۱
      درود جناب عزیزیان
      سپاس از شما
      توجیه عمل ناپسند اصلا ممکن نیست مضمون نوشته کمی متفاوتتر است
      از عمل فراتر دیدن
      🌹🌹🌹🌹🌹🙏🌷🌷
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۰۳
      خندانک خندانک
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۲۱
      درودها بر شما .
      جدای نگرشی جامع از کلمات و جملات جامع ی هم بهره بردید .
      موفق باشید .
      خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۴۲
      عرض ارادت جناب خوشرو
      سپاسگذارم 🌷🌷🌷🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۰۳
      خندانک خندانک
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۱۲
      درود جناب سلیمی آزاد اندیش خندانک
      دورادور در جریان جنس گفتمان و نظرات شما و دیگر دوستان بودم باید بگویم اندیشه ی علمگرا و پرسشگر شما ارزشمند است امیدوارم به نتایج خوبی برسید و جواب سوال هایتان را پیدا کنید قلمتان سبز موفق باشیدخندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۵۶
      سپاسگذارم جناب علامیان
      خوشحالم می کنید نظرتان را در باب این متن بنویسید
      حضورتان را سپاس 🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      مهدي حسنلو
      مهدي حسنلو
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۱۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۵۸
      سلام دوستان خندانک
      این مبحث نیز مثل مباحث دیگر مثل؛ پرسپولیس و استقلال، شیعه و سنتی، غرب یا شرق، عرفان و فلسفه، دین و دین ناباوری و... ته ندارد. بنابراین نمیتوان چیزی را اثبات یا رد کرد. این مباحث اکثر اوقات خروجی مشخصی ندارد مگر آنکه خود شخص بدون تعصب، اندیشه کند. پس در این مورد حرفی ندارم اما تاحدودی با نظر جناب فریاد و روح‌اله جان موافقم. مهم عملکرد انسان است البته در کنار عقل و خردگرایی، عشق، انسانیت، مهربانی، احترام به حقوق شهروندی و تحملِ اندیشه های یکدیگر. زمان قطعیت و حکم صادر کردن و... گذشته است. باید با منطقِ این جهان رفتار کنیم تا در زندگی به نتایج درستی برسیم. درباره وجود یا عدم وجود خدا نظریه طرح بزرگ از استیون هاوکینگ را در گوگل سرچ کنید و بخونید، احتمالا جواب برخی از سوال‌هایتان آنجا پیدا شود. سلامت باشید
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۱۷
      درود جناب علامیان عزیز
      بحث دقیقا همین انسانیت و درست فکر کردن برای سعادت است
      در مورد خدا وارد بحث نمیشوم هیچوقت اما خدای دروغین با نفع شخصی را په
      نظریه بزرگ هاوکینگ تقریبا در جمع نوشته ها جاری شده
      چون قبل شما شخصی فرستاده بود
      و چون مباحث فیزیک را میخوانم و دنبال میکنم با نظریه هاوکینگ اشنا بودم
      مورد دوم را چشم حتما نگاه میکنم
      سپاس گذار از نگاه پاک و زیبایتان 🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۵۹
      خندانک خندانک
      فاطمه بهرامی
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۷:۵۵
      سلام ودرود بر شما
      حکایت شما به مثال ادب از که آموختی از بی ادبان می ماند که اینجا حرف کافر به واقعیت نزدیکتر است تا حرف عارف
      کاملا حق با شماست بسیار زیبا قلم زدید
      آن شا الله که همه عاقبت بخیر شویم
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۲
      درود بانو بهرامی
      سپاس از حضورتان 🌹🌹🌹
      بزرگی گفته « اینقدر از تاریکی ها بد نگویید شما که قروش چراغتان از لطف همین تاریکی هاست »
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۳
      خندانک خندانک
      رضا سعادت نژاد
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۰۹
      درود جناب سلیمی عزیز
      خواندم و مثل همیشه لذت بردم به به خندانک خندانک خندانک
      برای تبادل نظر بر میگردم...فعلا
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۳
      درود و احترتم جناب سعادت نژاد
      لطف کردید
      سپاس از حضورتان 🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۳
      خندانک خندانک
      علیرضا شفیعی
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۵۰
      درود بر شما جناب سلیمی بزرگوار
      بسیار زیبا و حکیمانه قلم زده اید و ( به نوعی) با مهندسی معکوس دریچه ای به خرد گشوده اید.
      ...واقع بین بودن کفر نیست
      گاهی سخنان یک کافر و گناهکار بسیار تورا به حقیقت و خداوند نزدیکتر میکند تا یک عارف و زاهد.
      خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۶
      ارادت استاد شفیعی بزرگوار
      یک دنیا سپاس از حضور و لطفتان
      🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
      خندانک خندانک
      فرهاد احمدیان
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۹:۱۷
      سلام و درود خدمت جناب سلیمی عزیزم بسیار عالی پاینده باشید قلمتان خوش
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۷
      درود و احترام جناب احمدیان عزیز و گرامی
      خوشحالم کردید
      سپاسگذارم 🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
      خندانک خندانک
      آهو محمدی
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۹:۵۳
      بسیار عمیق بود خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۷
      سپاس بانو
      تقدیمتان 🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
      خندانک خندانک
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۰۰
      درود برشما جناب سلیمی بزرگوار


      بسیار عالی و
      جالب بود خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک

      درود فراوان که عالی سرودی اما. کو گوش شنوا
      ما که خاطر مون جمعه که بهشت نمیرویم

      اما....بسیار جالب سرودی برای آنانکه دراین دنیا
      خاطر شان جمع است که بهشتی خواهند بود

      مرحبا شاعر هنرمند خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۵۴
      درود جناب فتحی بزرگوار
      من با تمام ندانسته هایم به شما قول میدهم هیچ جهنمی وجود ندارد
      پس باید نگرشی را که گم شده پیدا کنیم
      سپاس از حضورتان 🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۰۱
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      سیاوش آزاد
      سیاوش آزاد
      يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۳۶
      سلام جهنم حق لا ریب فیه
      جناب فتحی شما نیز امیدوار به رحمت حق باشید
      ناظری(سراب ش ن)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۵۳
      درود برشما..
      عالی سرودین.. خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۲۴
      درود و سپاس ناظری بزرگوار 🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۵۴
      احسنت،احسنت،احسنت، واقعا عالی بود
      سوالاتی که در ذهنم بود را به قلم کشیدید،فوق العاده بود
      اینقدر با این متن ارتباط برقرار کردم که احساس کردم از زبان بنده این مطالب نوشته شده.
      گویی از اعماق وجودم تمام ، ابهاماتم را می خواندم
      بسیار عالی ،متفکرانه و واقع گرایانه بود ، واقعا دست مریزاد و درود بر افکار همیشه جویندهٔ شما خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۱۳
      سپاس استاد خوش روش گرامی
      عالی نگاه و نگرشی دارید
      این نهایت لطف شماست که به متن بنده ارزش دادید
      🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐💐🙏
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۰۲
      خندانک خندانک
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۱۶
      سلام سارا بانو جان
      مشام لبخندتان آکنده از عطر رز خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۴۴
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
      ارسال پاسخ
      الناز حاجیان (مهربانی)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۳۵
      درودبراستادروشنفکر
      وقلمِ قویی وتاثیرگذرارش
      صحبتتان مرابه واژه هایِ بخششِ پائولوکوئیلوبرد
      زمانی که تعریفی ازگناه کرد
      ماگناه میکنیم تاخدای بخشیده بماند
      مــارکــو : از بــوســـــــه ی مـــن خــوشــــــت نــیـومـد ؟
      ورونـیــکــا : کـاش گـنـاه نــبــود تـا کـامـلـاً لـذت مـیـبـردم ...
      مـارکـو : مـا گـنــاه مـیـکنـیـم تـا خــدا بـخـشـنـده بـمـونه ...
      دنیایی سپاس ازمتن گرانِ شمااستاد
      دوباره مهمان واژه هایِ نابتان بودم
      خدایمان نورباشددرسرنوشتتان خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۴۱
      درود و احترام بر بانو مهربانی بزرگوار
      سپاس از لطف شما
      این اشاره زیبا
      حضورتان همیشه ارزشمند است
      🌹🌹🌹🌹🌹🌷🌷💐💐
      ارسال پاسخ
      الناز حاجیان (مهربانی)
      الناز حاجیان (مهربانی)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۵۳
      سپاس ازشماکه باعث شدیدبارهادرفکرفرورویم
      برای خودوعملکردهای خود خندانک خندانک خندانک خندانک
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۰۳
      خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۱۰
      بزرگوارید بانو مهربانی گرامی 🌷🌷🌷🌹🌹
      مسعود آزادبخت
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۳۸
      سلام و احترام جناب سلیمی ادیب
      بسیار عالی بود
      درود بر اندیشه نابتان
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۴۱
      سلام و ارادت جناب ازادبخت بزرگوار
      سپاسگذارم
      💐🌷🌷🌷🌷🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۰۳
      خندانک خندانک
      شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۴۴
      درود بر جناب سلیمی عزیز خندانک
      خیلی خوب است به مفاهیم و دغدغه هایی چنین سرنوشت ساز برای انسان می پردازید. اینکه می توانید به قلم بیاورید هم خوب است که حکما گفته اند: سوال نصف جواب است. خندانک
      برخی از این سوالات سابقه چند هزار ساله دارند و اکثر آنها در هزار سال گذشته مورد بحث قرار گرفته اند و پاسخ داده شده اند. تعدادی نیز جدید هستند.
      توصیه مشفقانه من این است که پاسخ گذشتگان را نیز بخوانید. این امر کمک می کند شبکه مفاهیم منسجم تر و عمیق تری داشته باشید و به جهان بینی کارآمدتری برسید.
      در هر حال روحیه جستجوگری شما ستودنی است. خندانک
      پاینده باشید. خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۴۸
      با عرض احترام جناب زراعتی عزیز
      اعتقاد من چنین است
      اگر قرار بود حرف گذشتگان مسیری برایمان درست و هموار سازند پس اینگونه نبود
      چرا من خودم نتوانم ایده و فکری مستقل ارائه دهم
      تا به امروز هیچ کتابی را در این موارد بخودم اجازه ندادم بخوانم
      چون سوالات از ذهن بر خواست جوابش را خودش دارد نباید از خیال گدشنگان جست
      البته این نظر من است
      و چه بسا نظر شما بسیار هم عالی اما بنده در اون حد عالی توانم نیست
      سپاسگذارم از حضور ارزشمندتان
      🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۰۴
      خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۵۹
      در گذشتگان همه و همه مهم اند و سخنانشان مهمتر
      این منو شما هستیم که مهم کردیم و انتخاب
      گذشته را چرا رها نکنیم
      چرا مبدا تفکرات حقیقی و درست از حالا شروع نکنیم
      اینده گان و به گذشتگان وصل کردن بزرگترین اشتباه بشریت است
      فیلها طبق عادت نیاکانشان سمت اب و سبزار تغییر مکان میکنند
      ما انسانها خرد فردی داریم
      چرا هنوز با شتر نمی رویم مکه
      چرا شکار نمیکنیم
      چرا اسیر نمیگیریم از دهات بغلی
      چی شده اینها را فهمیدیم ولی هنوز نفهمیدیم گذشتگان فقط دلیل وجود هستند نه مسیر وجودی
      ایکاش بیشتر علم داشتم گرچه قبول نمی کردید
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۰۴
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۰۹
      سپاس بانو استاد خوش روش
      وجود شما گل است
      تقدیمتان 🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷💐💐💐
      رضا سعادت نژاد
      رضا سعادت نژاد
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۴۲
      درود بر شما جناب سلیمی عزیز....نوشته هایتان اوج جذابیت است
      بحث اینجاست که ملاک خوبی و بدی چیست...واقعا اگر بدی وجود نداشته باشد پس خوبی هم معنا ندارد...چیز به اسم خوبی نداریم
      تشخیص خوبی و بدی هم کیفی است...گاهی سلیقه ای..گاهی قانونمند...گاهی اجباری و گاهی از سر نادانیست
      به عنوان مثال قتل و خونریزی از نظر من یک عمل بسیار بد است..ولی ان داعشی که به خودش اجازه می دهد و سر می برد این عمل را بهترین عمل می داند....حالا با توجه به معیار های انسانیت می گوییم قتل و کشتار بد است؟؟این معیار های انسانیت از کجا امده اند...از دل همین بدی ها
      چه کسی تعیین کننده خوبی و بدی است وقتی من رابطه جنسی را بد بدانم دیگری خوب...من دینداری را خوب بدانم دیگری بد....من عاشق شدن را بد بدانم دیگری خوب...
      حتی در علم پزشکی اگر بیماری و درد نبود چیزی به اسم درمان هم وجود نداشت...حالا با چه معیاری درمان شدن خوب و بیمار شدن بد است؟...معیار سلامت .. و اگر بیماری و درد و مرض وجود نداشت چیزی به اسم معیار سلامت نبود
      از طرفی چطور می توانیم بگویم بیماری همیشه بد است؟؟کرونا بد است؟؟از نظر ما که این همه کشته دادیم و واکسن های ابکی تزریق کردیم بد بود...ولی کرونا برای ان کسی که ماسک ها را احتکار کرد و دارو ها را به قیمت هنگفت فروخت خوب بود
      هیچ معیار ثابتی برای تشخیص خوبی و بدی وجود ندارد و هیچ گاه خوبی و بدی بدون هم معنی ندارند
      حالا شما بحثش را به دین و جهنم و بهشت کشیدید که قطعا در این مورد هم صدق می کند....
      نوشته تان را بسیار پسندیدم خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۵۳
      جناب سعادت نژاد بسیار بسیار لذت بردم از نظرتان
      ⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩🌹🌹🌹
      اگر کمی بیشتر ادامه میدادید حتما می دیدید چیزی بنام نیکی یا خوبی یا درستکاری اصلا نمیتواند وجود داشته باشد
      چون در هر صورتی عده ای بدی میبینند از این خوبی
      البته بسیار شکافت باید تا نشان داد
      🌹🌹🌹🌹⁦👏🏼⁩
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۵۹
      جناب سعادت نژاد
      منظورم از اینکه گفتم هیچ عمل نیک نمی تواند وجوداشته باشد این است :
      عملی خالص نیکی نیست هر نیکی یار همان کار خوب از چندین کار یا عمل بد درست شده
      مثلا یک بی خانمان را بیاری خونه شام بدی پول بدی جای خواب تاصبح یک کار بسیار خوب است
      بچه هات اذیت میشن ، ناراضی هستند ،خانمت به زحمت می افتد باعث تویی ، از خرجی خونه و بچه ها برایش دادی و حتی بابت این کار خوب خودت باید باز زحمت بکشی تا جبران مالی
      این ساده ترین مثال بود
      من از این نظر گفتم
      مثل معادله ریاضی منفی ضذب در منفی میشود مثبت
      ‌کدوم کاراز ریشه کاملا نیک و درست است ؟
      رضا سعادت نژاد
      رضا سعادت نژاد
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۲۳
      درود مجدد جناب سلیمی عزیز
      منظور من هم همینه که هیچ چیزی خوب مطلق نیست
      در خوبی بدی وجود داره و در بدی هم خوبی وجود داره
      همونطور که خودتون می گید بد و خوب بودن هر اتفاقی بستگی به نوع و زاویه دیدگاه شخص داره....ببنید ما اگه بگیم اتفاقی تو دنیا وجود داره که از ریشه درسته و خوبه،این جمله غلطه و هیچوقت هیچ چیزی بصورت مطلق نیست و از طریق برهان خلف می شه اثباتش کرد
      من ادعا می کنم که هر چیز خوبی بصورت کامل وجود نداره و برای اثباتش طبق برهان خلف باید بگم که هر چیزی خوبی،مطلق و همیشگیه و تا ابد خوبه و برای این ادعا مثال نقض میارم...مثال خود شما :"""مثلا یک بی خانمان را بیاری خونه شام بدی پول بدی جای خواب تاصبح یک کار بسیار خوب است
      بچه هات اذیت میشن ، ناراضی هستند ،خانمت به زحمت می افتد باعث تویی ، از خرجی خونه و بچه ها برایش دادی و حتی بابت این کار خوب خودت باید باز زحمت بکشی تا جبران مالی """
      و طبق برهان خلف ثابت می شه که هر چیز خوبی بصورت مطلق نیست
      حالا که این جمله رو اثبات کردیم می رسیم به اثبات خوبی و بدی
      اصلا خوبی چی هست که بخواد مطلق باشه یا نه
      بدی چی هست
      این دیگه کیفیه و از نظر هر کسی خوبی و بدی دسته بندی های مختلفی داره و هر کسی باید نسبت به خودش خوب بودن و بد بودن رو بسنجه
      به عنوان مثال کمک به بی خانمان از نظر من خوب و از نظر شما بده...حالا به هر دلیلی....کسی نمی تونه سلیقه و نظر کسی رو تغییر بده و تعیین خوبی و بدی بر عهده خود شخصه...با این دیدگاه کمک به بی خانمان دو حالت داره"خوب و بد" که هردوتاش می تونن درست باشن و اینجا با دوتا جمله رو به رو می شیم

      1.کمک به بی خانمان کار خوبی است اما نه بصورت مطلق
      2.کمک به بی خانمان کار خوبی نیست اما نه بصورت مطلق

      هر دوتا جمله هم درسته و هیچ اعتراضی بهش وارد نیست
      قسمت اول جمله که درباره خوب و بد بودن نظر میده کاملا شخصیه و طبق عقاید فرد شکل می گیره و قسمت دوم رو هم که با استدلال و برهان خلف ثابت کردم که ربطی به سلیقه نداره و همه باید بپذیریم چون استدلال داره

      این نظر منه ...امید وارم مطلب رو انتقال داده باشم خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۳۷
      هزاران درود جناب سعادت نژاد عزیز
      احسنت
      متاسفانه ادامه این بحث را به بهشت و جهنم و گناه و خوبی بردن اینجا میسر نیست
      و بقول خودتان زاویه دیدها متفاوت است
      خوشحالم که هستید 🌹🌹🌹🌹🌹
      رضا سعادت نژاد
      رضا سعادت نژاد
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۱۳
      بله قطعا
      بحث بهشت و جهنم در اینجا هیچ فایده ای ندارد...البته هیچ جا فایده ای ندارد چون خاج از منطق و علم است و چیزی هم که دلیل علمی نداشته باشد بر اساس باور های غلطی بنا شده که توپ هم تکانشان نمی دهد
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۲:۱۷
      پاینده باشید جناب سعادت نژاد
      وجود شما نشان ارزش است
      و امثال شما در کل
      🌹🌹🌹🌹⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩
      بهرام معینی (داریان)
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۳:۱۵
      درود های فراوان استاد گرانقدر جناب سلیمی ناحیه
      بسیار شیوا وپر معنا
      قلمتان مانا
      پر پناه حق
      ایام بکام
      🌷🌷🌷
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۲:۱۵
      عرض ارادت اسناد معینی گرام
      حضورتان بسیار ارزشمند است برایم
      سپاس 🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۵۸
      خندانک خندانک
      مهدي حسنلو
      مهدي حسنلو
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۱۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      شیما جریده
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۰۲
      سلام
      و باز هم قابل تأمل و خوش بیان
      مطلب را به زیبایی و به زبان ساده بیان کردید که بسیار دوستش داشتم
      هیچ چیز بد و خوبی وجود ندارد مگر اینکه بسته به یک شرایط بخواهیم تعیین کنیم
      اصلا در غیر این صورت خوب و بد معنایی ندارند
      متاسفانه نمیشود در مورد بهشت و جهنم به صورت روشن صحبت کنیم
      ممنونم از شما بابت نوشته های متفاوت و پر مفهومتان 🤍👏
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۲:۱۳
      سلام شین بانوی عزیز
      نهایت لطف شماست این دقت و توجهتان
      توضیح شما با ارزش است برایم
      سپاگذارم 🌹🌹🌹🌹💐💐
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۵۸
      خندانک خندانک
      مهدي حسنلو
      مهدي حسنلو
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۱۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۲۹
      درود برشما خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۲:۱۲
      سپاس بزرگوار
      🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۵۹
      خندانک خندانک
      تکتم حسین زاده
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۳۴
      درود جنابِ استاد سلیمیِ گرامی🌹
      نوشته ای عمیق و قابل تامل قلم زدید
      شما باورتان این است که جهنمی وجود ندارد؟
      در باورِ من خدایی مهربان و بخشنده حضور دارد
      خدایی که احسان و لطفش پایان ناپذیر است
      ولی قطعا بهشت و جهنم هم افریده ی همان خداوند است
      همان خدایی که بهشت را افرید برای هدیه به خوبانش و جهنم را برای پاسخی به ظالمان و فاسقان و ...
      جنابِ سلیمی کافر وجودِ خدا را انکار و بر لطف و بخشش ایمان ندارد
      کسی که خدا را انکار کند قطعا خوبی و نیکی را درک نخواهد کرد (در جواب بندهای اخر)
      سروده هایتان متفکرانه و زیباست ولی شاید اینبار باید بارها بخوانم و تفسیر کنم تا مفهوم نوشته را بیابم
      شاد باشید

      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۲:۰۸
      درود بر استاد حسین زاده عزیز
      سپاس دارم از حضورتان
      بنده هیچ کلمه کافری به کار نبردم در متن
      امااگر باور دارید خداوند هست پس جهنم نیست
      اگر بنا باشد جهنم سزای گناهکاران باشد پس هدیه برای خوبان چه معما دارد
      در همین جامعه کسانی که خطا کنند زندان و جریمه دارند
      ایا مردم دیگر متقابل زندان پاداش دارند
      یعنی خداوند چرا باید اینقد دوهوا باشد
      خداوند خیلی خیلی خیلی فراتر از این خداست که بما گفتند
      اخه خدا چه نیازی به بهشت و جهنم دارد
      اصلا گناه منو شما به کجای این جهان هستی میخورد که ان جهان برای خاطر این گناه وجود گرفته
      بانو حسین زاده تمام دلیل دنیای بعدی از وجود گناه است
      هرکس گناه کرد جهنم هرکسی هم گناه نکرد بهشت
      این تفکرات گذشته اصلا خوب و خدایی نیست
      من هر وقت فکرم به سمت خدا می رود جز هیچی نمیتوانم بفهمم
      انوقت اینا چیزی نمونده شماره کفش خدا را هم بگن
      تمام افکار خدا را بازگو میکنند
      این چه خدای ضعیفی است که حتی فکرشم از بندگانش نمیتونه پنهان کند
      خدا خیلی خیلی فراتر است یعنی نیست
      نمیتونم چجوری بگم نیست همان هست است
      و این هست ما نیست است
      واژگانم نمیرسد
      ,🌹🌹🌹🌹

      ،🌹🌹🌹🌹🌹💐
      ارسال پاسخ
      تکتم حسین زاده
      تکتم حسین زاده
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۱۵
      درود بر شما
      بنده به قسمتی از نوشته که اشاره به کفر گو داشتید کلمه ی کافر رو به کار بردم چون کفر گو و کافر یکی هستند
      در اینکه وجود خداوند بی نهایت است و قطعا نه ما و نه هیچ شخص دیگری قادر به شناخت کامل خداوند نخواهد بود ، شکی نیست
      اما اینکه شما جهان دیگر رو رد کرده و انکار میکنید بخثش جداست
      خداوند نیازی به بهشت و جهنم ندارد این ما هستیم که به لطف و مرحمت خداوندنیازمندیم ، خداوند باری تعالی بی نیاز است
      بنا به گفته ی برخی عزیزان شاید بهشت و جهنم اعمال ما باشد ، که اگر وجدانی ارام و دلی پاک داشته باشیم بهشت در درون ماست و در مقابل هم همینطور

      (وشاید بهشت همان آغوشِ گرم مادر است)
      بهشت برای هر شخص معنا و مفهوم خاصی دارد ، بعضی در همین دنیا بهشت و جهنم خود راساخته و دیده اند و برخی با امید به جهانی دیگر منتظر مانده اند
      ولی بنده ترجیح میدهم در همین دنیا بهشت خود را بسازم ‌...شاید برای من دنیای دیگری وجود ندارد

      نوشته ی شما زیبا و دلنشین است🌹 من نظر شخصی خودم رو عرض کردم ، امیدوارم دلگیر نشده باشید
      بمانید به مهر🌹

      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۴۲
      ⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩
      عالی بود در مورد بهشت و جهنم نظر شما
      و اما جهان دیگر یا بعد را رد نمیکنم
      در نوشته مرگ وجود ندارد جهان بعدی را از نظر خودم شرح دادم
      اما ان جهان که فقط بهشت و جهنم است مطلقا قبول ندارم
      با این حال نظر شما برایم بسیار ارزشمندو قابل احترام است بانو
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۵۹
      خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۲:۲۹
      بزرگوارن من
      لطلا در ظاهر متن
      و اشخاص دقت کنید
      مرد خوشه چین هم یک شخص با نظراتی خاص است
      اما تبین این نیست که گناهکار خوب است یا بهشت
      و یا تایید حرفهای خوشه چین
      ما سه نفر با سه عقید
      که من مثل ان دو افراطی نیستم
      این قسمت نوشته مهمتر است
      عارف خودرا چگونه میبیند یا نشان میدهد
      مرد خوشه چین چگونه
      و من شخص عادی چگونه
      و خیلی مهمتر شما خواننده چطور
      چرا باید وارد افکاذ من شوید
      شما هر کدام از این شخصیتها را می توانید قبول کنید
      فک کنید نوینده یکی از اون دو شخصیت است
      چرا امدند سر مزرعه یک کشاورز
      چرا یکی حرف میزند یکی عمل
      چرا بر سر توجیه به من
      خواهش میکنم کمی وسیعتر
      از نگرش هر سه شخصیت وارد شوید نه فقط من
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۲:۰۰
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      حسن  مصطفایی دهنوی
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۷:۲۲
      درودها بر شما شاعر گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
      قلمتان نویسا
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۵۹
      درود جناب دهنوی عزیز
      لطف دارید 💐💐💐💐🍀🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۴۴
      خندانک خندانک
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۳۶
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۵۲
      🌹🌹🌹🌹🙏🙏
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۴۴
      خندانک خندانک
      مهدي حسنلو
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۰۷
      عرض ادب
      جناب سلیمی
      بسیار عالی که که بصورت کلیشه ای فکر نمی کنید و در مورد همه چیز نگاهتون عمیق
      و چشم بسته به این قصه ها باور ندارید
      در این دنیا هیچ چیز مطلقی وجود نداره
      و همه چیز نسبی و هیچ حقیقت محضی نیست و امروز روز در مورد مسائل فقط علم که می تونه پاسخگو باشه که اون هم تا جایی..

      تقدیم به شما خندانک


      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۱۶
      عرض ارادت جناب حسنلو عزیز
      سپتس از حضور پر ارزشتان
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۴۳
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۲:۲۰
      درود آقای سلیمی خندانک
      سپاس برای این متن تفکربرانگیز خندانک
      بنظرم بهشت و جهنم هم مثل خیلی از مفاهیم دیگه اولش بعنوان یک تمثیل وارد ذهن انسان شده ولی به مرور زمان اشتباهاً بصورت یک واقعیت پذیرفته شده.
      احتمالاً بهشت تمثیلی بوده برای حرف زدن در مورد اوج آسایش و آرامش و شادی و لذت، و جهنم تمثیلی برای صحبت کردن از نهایت محنت و رنج و غم و ناکامی. به تدریج این دو تمثیل بصورت واقعیتهایی عینی و ملموس پذیرفته شدن در حالی که اساساً چنین چیزی نبوده، بعد هم افرادی شروع به توصیف و تشریح آنها کردند، و این توصیف و تشریح ها به مرور زمان در ذهن بشر چنان ریشه دوانده که انکارش عملاً غیر ممکن شده، و بصورت یک واقعیت بدیهی در اومده در حالی که اصلاً بدیهی نبوده.
      پیامبری که در یک سرزمین گرمسیر و کم آب تبلیغ میکند میگه بهشت جایی خنک و پر رودخانه ست، و پیامبری که مثلاً در یک منطقه ی سردسیر و سیل خیز تبلیغ میکند احتمالاً میگه بهشت یه جای گرمه که خبری از رودخونه های خانمان برانداز نیست!
      تموم توصیفها نسبیه و این نسبی بودن نشون میده که حقیقت چیز دیگه ایه. حقیقت نباید نسبی باشه، باید اصیل و پایدار باشه و تنها حالتی که میشه این اصالت و پایداری رو درش فرض کرد اینه که بهشت و جهنم در درون خود انسان باشه نه بیرون از او.
      و چون درون انسان بر پایه ی اعمال و افکار او ساخته میشه پس میشه گفت که بهشت و جهنم با اعمال و افکار انسان مرتبطه ولی خارج از وجود انسان نیست.
      فرض کنید شما دستکش برزنتی دستتون کنید و به بخاری روشن دست بزنید، آسیب چندانی نمی بینید، ولی اگه دستکش رو از دستتون در بیارید و به همون بخاری دست بزنید دستتون میسوزه، بدن انسان مثل لباسی محکم و عایقه بر تن روح او، وقتی که این لباس محکم و عایق در آورده بشه، روح عریان انسان باقی می مونه که بسیار حساسه و ادراک و احساس قوی داره و اثر ذاتی عمل یا فکر رو کاملا و بدون واسطه درک میکنه و به نهایت لذت یا غم میرسه مثل دست زدن به بخاری داغ بدون دستکش، این میشه بهشت یا جهنمش.
      اما اینکه چه عمل یا فکری موجب آرامش و لذت و شادی روح میشه و کدوم عمل و فکر موجب رنج و ناراحتی اون میشه بحث اخلاقی ادیان مختلفه که از قضا اونم در بیشتر موارد نسبیه خندانک
      خب پس یه پدیده ی نسبی که نمیتونه حقیقت داشته باشه پس چاره چیه؟
      باز هم فقط در حالتی میشه مشکل نسبی بودن و بی پایه بودن اخلاق رو برطرف کرد که ریشه اخلاق رو در درون خود انسان فرض کنیم... معروفترین نظریه در این قسمت نظریه اخلاقی کانت میشه که نظریه غالب و پذیرفته شده ی دنیای امروزه، و خلاصه ش اینه که اخلاق بصورت پیش فرض در عقل و باطن انسان وجود داره و هر انسانی میدونه عمل و فکر اخلاقی چیه، و به بیان دیگه هر انسانی که عمل یا فکری انجام میده، اگه باطناً و عقلاً و بدون خودفریبی احساس کنه که عمل و فکرش درسته، پس اون عمل یا فکر اخلاقیه.
      ببخشید فک کنم کامنتم طولانی شد.
      زنده باشید خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۰۴
      درود وسپاس استاد فریاد
      خوش امدید
      توضیحی بسیار عالی دادید
      از خواندنش احساس خوبی گرفتم از اینکه واقعا داریم سمت مسیری به عنوان جست و جوی حقیقت قدم میزاریم
      تشکر میکنم از تو جه و زحمتی که بر این نوشته گذاشته
      پاینده باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۰۳
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود آزادبخت
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۱۴
      سلام و احترام جناب سلیمی عزیز
      در مورد نسبی بودن بهشت و جهنم نظریه های متفاوتی وجود داره ،،،،دلیل تعدد این نظریه ها نیز بر می گردد به دانش روز ،،،،،و چون مفهومی انتزاعی است برای تعریف کردن آن باید پیش زمینه هایی کلی تعریف می شد و بخش اصلی آن کم و کیف زندگی هاست ،
      اما در جایی خوش آب و هوا اگر پیامبر هم نازل میشد باز بهشت همانگونه بود ،نکته جالب توجه اینجاست که در دنیای ما حتی در این جای خوش آب و هوا رنج و غم و اندوه هست ،،،،مشکلات و گرفتاری و کار کردن و نیز خیانت،سخنان لغو بیهوده،جنگ و ،،،،وجود دارد که بهشت موعود کاملا بری از این موارد است،پس بهشت به خوش آب و هوا و سرسبزی منتهی نمیشود نکته دیگر بهشت ابدی بودن آن است ،همه میدانیم که ذات انسان تمایل به ابد بودن دارد ،پس برای مکانی که زندگی ابدی نیست )فانی( مژده ی زندگی ابدی دادن خود یک بهشت خواهد بود،

      یک داستان روایت میکنم برای درک بهتر که حتی در هزاران سال پیش این مسائل مطرح شده اند و پاسخ های مناسبی وجود دارند.

      عاد كه حضرت هود ـ عليه السلام ـ مأمور هدايت قوم عاد شد، دو پسر به نام «شدّاد» و «شديد» داشت، عاد از دنيا رفت، شدّاد و شديد با قلدري جمعي را به دور خود جمع كردند و به فتح شهرها پرداختند، و با زور و ظلم و غارت بر همه جا تسلط يافتند، در اين ميان، ‌شديد از دنيا رفت، و شدّاد تنها شاه بي‎رقيب كشور پهناور شد، غرور او را فرا گرفت (هود ـ عليه السلام ـ او را به خداپرستي دعوت كرد، و به او فرمود: «اگر به سوي خدا آيي، خداوند پاداش بهشت جاويد به تو خواهد داد، او گفت: بهشت چگونه است؟ هود ـ عليه السلام ـ بخشي از اوصاف بهشت خدا را براي او توصيف نمود. شدّاد گفت اينكه چيزي نيست من خودم اين گونه بهشت را خواهم ساخت، كبر و غرور او را از پيروي هود ـ عليه السلام ـ باز داشت).

      او تصميم گرفت از روي غرور، بهشتي بسازد تا با خداي بزرگ جهان عرض اندام كند، شهر اِرَم را ساخت، صد نفر از قهرمانان لشكرش را مأمور نظارت ساختن بهشت در آن شهر نمود، هر يك از آن قهرمانان هزار نفر كارگر را سرپرستي مي‎كردند و آنها را به كار مجبور مي‎ساختند.

      شدّاد براي پادشاهان جهان نامه نوشت كه هر چه طلا و جواهرات دارند همه را نزد او بفرستند، ‌و آنها آنچه داشتند فرستادند.

      آن قهرمانان مدت طولاني به بهشت سازي مشغول شدند، تا اين كه از ساختن آن فارغ گشتند، و در اطراف آن بهشت مصنوعي، حصار (قلعه و دژ) محكمي ساختند، در اطراف آن حصار هزار قصر با شكوه بنا نهادند، سپس به شدّاد گزارش دادند كه با وزيران و لشكرش براي افتتاح شهر بهشت وارد گردد.

      شدّاد با همراهان، با زرق و برق بسيار عريض و طويلي به سوي آن شهر (كه در جزيره العرب، بين يمن و حجاز قرار داشت) حركت كردند، هنوز يك شبانه روز وقت مي‎خواست كه به آن شهر برسند،‌ ناگاه صاعقه‎اي همراه با صداي كوبنده و بلندي از سوي آسمان به سوي آنها آمد و همه آنها را به سختي بر زمين كوبيد،همه آنها متلاشي شده و به هلاكت رسيدند.
      و اما
      مطالبی در خصوص متن تان
      گناهکاران به بهشت می روند چون نیک عللند ،
      بنظر شما اگر شر و بدی وجود نداشت بهشتی هم وجود نداشت؟یا به عبارتی اگر بدی نباشد خیر نیز عملا ارزش و جایگاهی ندارد؟یا مثلا چون فرد گناهکار یک عمل زشت انجام می دهد باعث خیر است و شایسته تقدیر؟
      پاسخ بسیار واضح است
      یک عمل زشت از هر فردی صورت گیرد مجازات خواهد شد ،،،،اما اگر شخصی آن عمل را انجام ندهد شایسته پاداش است ،این عملی که شخص انجام نمی دهد را نهی از منکر می گویند ،اما مشکل و مساله اینجاست که این عمل را آن گناهکار (تعریف ) نکرده است ،بلکه در واقع《 عمل نیک》،《عمل زشت》 را تعریف می کند .دقت شود نیکی ها گناه را بوجود نیاوردند ،بلکه تصمیمات اشتباه در مکان های اشتباه از سوی (انسان ) باعث شده است به درک از عمل زشت برسیم ،
      هرچیز بدی زائده《 تصمیمات و تفکرات انسانهاست》 ،هیچ ربطی به عمل نیک ندارد که بوجود آورنده ان باشد یا نه .
      با تقدیم احترام
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۲۵
      عرض احترام و ارادت جناب ازادبخت بزرگوار
      ابتدا در مورد بهشت و جهنم
      تمام این نظریه و نسبت ها بعد از پذیرش بهشت وجهنم به وجود می اید حالا اگر مسئله یک قدم برگردد عقب توضیحتان چیست ؟
      یعنی چگونه بهشت و جهنم را قبول کردید
      تمام وعده ها در بهشت مادی هست اما از اینور روح بعدی فراتر از مادی که اصلا نیازی به اینها ندارد
      و حتی جهنم نیز
      پس مشکل در قدم اول است اثبات نه در توصیف و رنگارنگی ان
      داستان شداد را چگونه قبول کردید
      از کدام تاریخ
      از کدام مستندات
      و از کدام شخص معتمد
      تاریخ طبری در اکثر موارد جزء خرافاتی ترین است
      در صورت درستی این داستان
      واقعا بدتر است که وقتی بهشت را به او نشان دادند دید می تواند بسازد پس بهشت چیزی نیست
      از اینور خداوند چقدر ضعیف شد که با یک انسان به دعوا و جنگ پرداخت
      استاد ازاد مسئله در اینجاست که دلیل اثبات را ندارید و تمام حرفها بعد از اثبات است
      مهمترین بخش یک فرضیه یا علم یا تاریخ ابتدا در اثبات است سپس تحقیق

      و اما نوشته بنده
      چرا ادعاهای یک شخص را در مقابل یک مذهبی قبول نداشتید
      من یک کشاورز بودم در اوج نقطه زندگی
      که ان دو امدند
      من کدام را تایید کردم
      اما چرا عارف از مقابل شخصیت دزد فرار کرد
      چون تمام سخنانش بدون اثبات است و این دنیا قابل اثبات نیست پس وعده به دنیای دیگر دادند من ماندم وقتی قابل اثبات نیست چطور به این راحتی قابل قبول افتاد
      شخصیت دزد هم مثل ان عارف سخنانش بهتر از عارف است
      اما برای خودش دلیلی کرده تا اموال مردم را ببرد
      ایا مذهبیون دلیلی غیر از این اموال و مادی گرایی دارند
      اگر دارند چرا اخوند برای یک نماز پول میگیرد
      مضمون داستان چنین است
      که هر دو انها در طلب مال دنیا سراغ من امدند
      و با حرفهایشان مرا متقاعد کردند تا گندمم را ببرند
      چون حرفهای عارف را همه شنیدند قبول کردند
      اما من حرفهای مرد را هم شنیدم و هر دو را قبول کرده و درمانده شدم
      شما باید از نقطه نظر هر سه شخصیت نگاه کنید جناب ازاد بخت
      نه من
      و پیرو فرمایشتان حرف و عمل ناپسند ،ناپسند است درست
      اما در زمان و مکان و با اجتماعی متفاوت فرق دارد

      حضورتان را همیشه سپاسگذارم جناب ازادبخت
      🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏

      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۳۳
      در ضما در مورد ابدی بودن انسان در بهشت
      اینکه انسان اینجا بزرگترین دغدغه و ترسش مرگ است این وعده شیرینی بوده
      اما
      لطفا کمی فکر کنید اگر ابدی باشیم چگونه میشود
      یعنی انسان همیشه باشد و این همیشگی اصلا چیزی بنام پایان یا مرگ نداشته باشد
      بزرگترین ترس و وحشت که بتواند وجود داشته باشد ابدی بودن یک انسان نیست بلکه تمام انسانهاست
      این اصلا وحشت اوره که من بدانم همیشه هستم در کلمه همیشه اگر کمی مکث کنید و دقت شما هم وحشت میکنید
      🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      مسعود آزادبخت
      مسعود آزادبخت
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۰۵
      این متن را یادگار خواهم گذاشت،
      دلیل اثبات بهشت و جهنم چیست؟به اندازه کافی بحث شد در این مورد زیر نوشته های قبلیتان
      اثبات مفاهیم انتزاعی

      ‏‏وخداوند ـ عزّ شأنه ـ چون حدی نداشته ونقصی ندارد «والله لیس بمستنکر ا نّه‏‎ ‎‏جامع الکمالات» پس مفاهیم کمالیه طُرّاً از او منتزع می شود، بدون اینکه جهاتی داشته‏ ‏‏باشد و ترکبی در ذات او باشد، و شی ء واحد بسیط کامل فوق الکمال به تحلیل عقلی‏‎ ‎‏هم به اجزاء تحلیلیه منحل نمی شود.‏

      ‏‏و بالجمله: علم برای علوم جزئیه وضع نشده بلکه الفاظ موضوع برای معانی کلیه‏‎ ‎‏هستند. انسان برای این و آن و این وجود محدود و آن وجود محدود و این متشخص‏‎ ‎‏و آن متشخص موجود، وضع نشده است تا وضع عام و موضوع له خاص باشد، بلکه‏‎ ‎‏برای طبیعت کلیۀ سیّاله وضع شده است. منتها به موجودیت این فرد، آن طبیعت‏‎ ‎‏موجود می شود و به موجودیت آن شخص طبیعت موجود می شود، ولیکن عند‏‎ ‎‏الوضع به این موجود و آن موجود نظر نشده است. انسان برای طبیعت کلیۀ «من له‏‎ ‎‏النطق الکلی» وضع گردیده پس بر هر شخصی که دارای نطق بوده و موجود باشد،‏‎ ‎‏صادق است.‏

      ‏‏بنابراین: حقیقة العلم بتحققه و خارجیته لابعنوانه و مفهومه بر موجودی که کشف‏‎ ‎‏اشیاء با اوست صادق است. و چون حضرت حق، لاتعیّن له و لاتمدّد له ولانقص فیه،‏‎ ‎‏به صرافت وجود، وجود است، غیر محدود بوده و متعین به حدی نیست، همان‏‎ ‎‏حقیقت است که هست، پس موجود است، همان حقیقت است که کشف اشیاء است،‏‎ ‎‏پس علم و نور است و همان حقیقت است که بوده و هست و خواهد بود، پس به‏‎ ‎‏همان حقیقت حیات است و چون صرف الکمال است، این مفاهیم کمالیه از او منتزع‏‎ ‎‏می شود و منشأ اسماء کمالیه و اوصاف جمالیه بدون تنقصی و تحددی و تعدد جهتی‏‎ ‎‏اوست.‏

      ‏‏و اگر بخواهی خوب بفهمی که ممکن است شی ء واحد در کمال بساطت قابل‏‎ ‎‏انطباق بر عناوین غیر متضاده باشد، می گوییم: هر چیزی را که در این عالم خلق‏‎ ‎‏ملاحظه کنی قابل انحلال و تجزیه است، و هر مرکبی از اجزاء بسیطه ترکیب یافته و‏‎ ‎‏ممکن است آن را به اجزاء بسیطه تجزیه کرد. اگر جسمی مرکب باشد، آن را تجزیه و‏‎ ‎‏تحلیل نموده تا به جزء بسیط غیر مرکب برسد. آن جزء بسیط غیر مرکب، معلومِ خدا و‏‎ ‎‏مقدور او و مخلوق اوست. تصادق مقدوریت و معلومیت و مخلوقیت در آن شی
      ‏‏بسیط با اینکه بسیط بوده وهیچ ترکبی ندارد صحیح است. زیرا فرضاً اجزاء را از‏‎ ‎‏هم باز کرده و عناصر را تجزیه و تحلیل نموده ایم تا به عنصر بسیط غیر مرکب‏‎ ‎‏رسیده ایم، باز آن عنصر بسیط غیر مرکب مقدور و معلوم و مخلوق خداوند علیم قدیر‏‎ ‎‏خالق است.‏

      ‏‏والحاصل: وزان صدق عالم و قادر و خالق بر ذات اقدس جامع کمالات بسیط من‏‎ ‎‏جمیع الجهات، هنگام تجزیه و تحلیل عقلی، وزان صدق مقدور و معلوم و مخلوق بر‏‎ ‎‏اجزائی است که مرکب به آنها تجزیه و تحلیل شده است.‏

      ثمّ الطبیعی طریق الحرکه‏ ‎ ‎‏یأخذ للحقّ سبیلاً سلکه‏

      ‏‏
      ‏‏بعد از بیان این مطالب به اثبات ذات واجب الوجود رجوع می شود.‏

      ‏‏هر ذی فنی و هر صاحب علمی از فن و علم خود بر ذات واجب برهان اقامه‏‎ ‎‏می نماید. چون عالم الهی، الهی است ازطریقۀ خویش برهان اقامه می کند، بلکه متأله و‏‎ ‎‏آنکه در الهیات توغّل دارد، از جنبه تأ لّه خود در مقام اثبات برای غیر ذات واجب،‏‎ ‎‏برهان اقامه می نماید.‏

      ‏‏مثلاً دو دلیل گذشته ـ برهان خلف و استقامت ـ دلیل حکیم الهی و حکیم متأله بود‏‎ ‎‏و چون موضوع علم حکیم الهی وجود است و وی به مراتب و نظام و سلسلۀ وجود‏‎ ‎‏نظر می کند، از راه نظر به مراتب وجود، بر اثبات صانع دلیل اقامه نموده است.‏

      ‏‏و دلیل استقامت که ذکر شد از طرف حکیم الهی بوده؛ زیرا حکیم الهی به موجود‏‎ ‎‏نظر کرده و از کثرات وجود و مراتب آن به ذات احدیت پی برده است و به مراتب‏‎ ‎‏ممکنه بما اینکه موجودات ممکنه اند، نظر نموده و آن دلیل را اقامه نموده است.‏

      ‏‏و حکیم متأله که در الوهیت متوغّل و در وحدت فرو رفته است، از وحدة الوجود‏‎ ‎‏به صرف الوجود تام الوجود نظر نموده و از ذات خود واجب بر ذات خود او برهان ‎‏اقامه نموده و گفته است: ‏‏«یا من دلّ علی ذاته بذاته».‏‎
      ‏‏و چون حکیم طبیعی نه طبیعی به معنای منکر الله، بلکه طبیعی الهی که کار وی‏‎ ‎‏تحقیق وضعیت و کیفیت و حقایق علم طبیعی بوده و این صفحۀ طبیعت و ماده را باز‏‎ ‎‏کرده و شغل او مطالعۀ حقایق و کتابهای این موجودات واقعه در این عالم طبیعت‏‎ ‎‏است و جسم را بما انّه قابل للتغیر و بما انّه متحرک أو ساکن مورد بحث قرار می دهد،‏‎ ‎‏از حرکت طبیعت بر ذات پاک اقدس مبدأ این عالم طبیعت و مادی دلیل اقامه می کند. و‏‎ ‎‏این حکیم طبیعی یک دفعه با اصل حرکت؛ اعم از اینکه حرکت مطلق اجسام یا‏‎ ‎‏حرکت فلکیه یا حرکت نفس باشد، برهان اقامه نموده و یک بار از راه حرکت فلکیه که حکمای قدیم با کمک از مقداری حدس و مقداری برهان برای افلاک حرکت قائل‏‎ ‎‏بوده اند،‏‎برهان اقامه نموده، و یک مرتبه از حرکت نفس بر وجود مبدأ برهان اقامه‏‎ ‎‏نموده اند.‏‎
      این دلیل اثبات بهشت و،،،،،،،

      استدلال ا و نتیجه گیری هایتان از داستان بسیار دور و فرار از واقعیت است،اگر خداوند کسی را عذاب کند ضعیف است؟
      برای نشان دادن قدرت خود ،حکمت خود،علم خود،عدالت خود،خشم خود،درایت خود،اگاهی خود و،،،،، در زمان و مکان مناسب انطور که باید ورود کرده و انسانها را بشارت و یا ترسانده است
      بحث های دیگر در مورد متن تان بسیار طولانی است و بنده اگر فرصتی پیدا کردم حتما به گفتگو خواهم نشست ،
      خندانک خندانک خندانک
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۰۳
      خندانک خندانک
      سیاوش آزاد
      سیاوش آزاد
      يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۴۶
      سلام طیب الله جناب آزادبخت رو آوردید به متون عربی زنده باشید
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۴۶
      مسئله جهان و فلسفه خلقت و حیات و خرد بسیار فراتر از این حرفهاست
      شاید اگر بگویم ممکن نیست ما و جهان ما وجود داشته باشد مسخره باشد
      اما واقعا من از صدرصد ۵درصد قبول دارم که ما وجود داریم
      چون وجود داشتن ما در هیچ صورتی درست نیست
      کافیه تمام حرفهای گذشتگانو کنار گذارید و فکر کنید
      جهانی با صدها میلیارد سال نوری وسعت
      کره زمین حتی در حد یک زیر اتم هم نیست و ما در ان زیر اتم از هیچ بودن مادی هزار بار هم هیچتریم
      هیچ شناختی از هیچ چیزی نداریم
      هیچ علمی به وجود نیاوردیم
      هیچ درکی از خودمان نداریم
      از بدو تولد مطیع خانواده جامعه قانون مذهب و مرگ
      هیچ اختیاری نداریم
      هیچ برنامه ای برای یک ساعت بعد نداریم بدون استثنا ختی یک لحظه بعد هم خارج از درک ماست
      یک لحظه گذشته هم خارج از دسترس ماست
      ما فقط یک لحظه خیلی کوتاه از زمانیم فقط همین
      از کجا امدیم
      چرا امدیم
      چرا باید اینجا باشیم
      چرا باید از اینجا برویم
      کجا می رویم
      چرا انجا می رویم
      انجا چه هست چه دارد چه خواهیم بود
      و از انجا چطور
      با این همه ندانستنها و ضعفها
      ادعای کل جهان را هم داریم
      هنوز کل دنیا در شناخت یک اتم ماندیم
      ومن به شدت علاقه دارم در این مسیر درکی پیدا کنم
      و از گذشته خود جدا شوم
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۰۳
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود آزادبخت
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۶
      و البته در پایان ، ،بحث این است از هر دیدگاهی بنگری نمیتوان بی اطلاعی و نادانی یک جماعت مذهبی را دلیل بر ضعف مذهب و خدا دانست،
      درک انسانها در هر لباسی به خود آن فرد بر میگردد و دلیل بر جامع بودن آن نیست
      بعضی وقتها آحاد بی اطلاعی و کم سوادی مذهبیون را بهانه ای بر سرکوب دین و حتی خدا ،کرده و از آن زاویه (کم سوادی بعضی مذهبیون) را به خدا نسبت می دهند
      البته که جناب سلیمی بیشتر هدفشون بر سواد جمعی و درکی اجتماعی از این مسائل است ،و باید بدون تعصب نگاه ها را آگاهی بخشیم
      و تشکر میکنم از جناب سلیمی جهت ایجاد این فضا و چالش ها،مطمئنا حاصل سالها مطالعه است ،و یقینا در بعضی موارد چالش هایشان برایم تازه بود و واقعا درک کردنشان سخت.
      با تقدیم احترام
      خندانک خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۳۴
      درودی دیگر خندانک
      فلسفه از رد یا اثبات خدا عاجزه، در واقع با صفاتی که ادیان برای خدا قائلند، فلسفه نه می تواند خدا را اثبات کند نه می تواند رد کند.
      همه براهینی که در فلسفه برای اثبات یا رد خدا ارائه شده اعم از برهان علیت(در اثبات خدا) یا برهان ظلم(در رد خدا) اگه از دیدگاه نقادانه بررسی شوند سست و ضعیف هستند بنابراین برای رد یا اثبات خدا نمی توان به فلسفه استناد کرد و راه دیگری باید جُست.
      و علت اینکه خدا در ذهن هر فردی تصور خاص خودش را دارد همین ناتوانی فلسفه در رد یا اثبات خداست که باعث شده هرکسی بصورت تخیلی و شاعرانه باورش کنه یا نکنه و در صورت باور داشتن، صفاتی رو به او نسبت بده، و از سوی دیگه صفاتی هم که خداباوران گوناگون به خدا نسبت میدن گاه با وجود به کار بردن واژه های مشترک، معنای متفاوتی داره، مثلاً دو خدا باور که میگن خدا تواناست، مفهوم و برداشتشون از توانایی خدا متفاوته.
      پس بهترین کار برای انسان زنده اینه که وقت و انرژیش رو صرف خودش و همنوعانش و سایر موجودات اعم از گیاهان و جانوران و طبیعت کنه
      و با رعایت سه اصل:
      پاکی، محبت، احترام
      با خودش و بقیه ی موجودات رفتار کنه تا هرچه بیشتر و بیشتر به سمت آرامش بره هم خودش و هم دیگر موجودات.
      چون اصرار متعصبانه بر باورمند کردن دیگران به خدا یا یک دین خاص، یا اصرار متعصبانه بر ناباور کردن دیگران به خدا یا یک دین خاص نتیجه ای جز جنگ و ظلم و دور شدن از انسانیت نداره.
      مهم نیست کسی خدا رو باور داره یا نداره
      مهم نیست دین خاص و کلاسیکی داره یا نداره
      مهم اینه که چقدر به انسانیت نزدیکه و چقدر انسانی رفتار میکنه.
      باورهای درونی مثل یه درخته که میوه اش اخلاقه
      اگه کسی اخلاقش انسانی نیست باورهای درونش نادرسته که نتونسته اخلاقش رو درست کنه، حالا ظاهرش و نام دینی که به اون معتقده هرچیزی که میخواد باشه، مهم نیست.
      (م. فریاد)
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۵۲
      کاملا صحبت های استاد م.فریاد رو قبول دارم.
      اصل مصنوع قابل لمس رو رها کردیم و به فرعیات حقیقی غیرقابل دسترسی چسبیدیم که آسمان به زمین بیاد، زمین به آسمان بره درش به نتبجه ای نخواهیم رسید..

      پس بهتر آن است که ما خاطر خود و دیگران را در این دنیا خوش داریم خندانک
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۵۸
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۱۳
      بزرگواران من پاسخ هر کدام را مینویسم
      ابتدا عرض کنم من در جهت رد یا اثبات خدا نیستم
      دقت کنید
      هر چیزی که نیاز به اثبات داشته باشد پس حتما به وجود امده وگرنه
      نباید در تلاش برای اثباتش بود و نتوان عدم وجودش را ثابت کرد
      مثل هستی یا حیات اصلا نیازی به اثبات ندارند
      پس شما هنوز خدا و حقیقت خدا را ندانسته اید
      خواهش میکنم بدون تعصب بخوانیم و ناراحتی در بین نباشد
      تلاش در درک است نه کرسی نشاندن
      🙏🙏🙏🙏

      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۲۱
      من پاسخ هر سه بزرگوار و عزیز را نوشتم
      اما باز میشد همان که گفتیم
      خیلی سعی کردم با فیزیک وارد شوم اما بحث پراکنده میشد
      پس پاک کردم همه را

      فقط با دوتا سوال پایان دهم
      اگر امروز مطمعن شوید خدایی وجود ندارد چه میشود
      سوال دوم
      اگر امروز مطمعن شوید خدایی وجود دارد چه میشود

      پاسخ این دو سوال با وجود انرژی در جهان است
      اگر جواب هم ندادید به خودتان جواب دهید
      اگر انرژی در کنترل خداوند است پس من چی
      اگر انرژی در کنترل خداوند نیست پس خدا چیکاره است
      واقعا اینها را قبول دارید و مطمعنید خدا همان است که شما میگویید
      گذشتگان را پیش نکشید و قران مخصوصا
      یا پیامبران و معصومین را
      خود شما چگونه جوابی را ندارید و قبول می کنید
      و اگر دارید چگونه انرژی و خدارا باهم تحلیل میکنید
      سپاسگذارم از حضور بسیار پر ارزشتان
      و احترام بر تمام عقاید و گفته هایتان

      من نمیدانم چطور میگویید خدا هست ولی سوال اول را نمیبینید
      خدا هست اما احتمالا همان هیچ است که ما در موردش مطلقا نمیتوانیم حرفی بزنیم حتی یک کلمه
      جز اینکه به قول جناب فریاد انسانیت و حقوق را احترام گذاریم
      وسلام
      ارسال پاسخ
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۴۹
      خدا در من است .. من نیز در خدااا. خندانک

      تمام عالم.. کوچک و بزرگ جلوه ای از خدای مهربان است.. خندانک

      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۰۲
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۲۲
      درود جناب سلیمی جستجوگر خندانک
      در سال 1977 میلادی، «جرج لوکاس» فیلمنامه اولین قسمت از مجموعه فیلم های «جنگ های ستاره ای» که در ایران «جنگ ستارگان» نامیده می شود فیلمنامه نویسی و کارگردانی کرد. تاکنون بیش از 10 قسمت از آن ساخته شده است و یکی از پرطرفدارترین مجموعه های سینمایی در تاریخ جهان است.
      هواداران این مجموعه، فرقه مذهبی با نام «جدائیسم» را در سراسر جهان بنیان نهادند و کلیسای مخصوص به خود را تاسیس کردند.
      جدائیست ها برای پایه گذاری آئین خود به منازعه گفتمانی با ادیان موجود نپرداختند. وقتش را نداشتند یا توانش را یا هر دو یا ...
      شما چند بار اشاره کرده اید که نمی خواهید آثار گذشتگان را بخوانید و کاری به استدلال ادیان مذهبی خصوصا اسلام ندارید. تلاش می کنید مجموعه ای از دیدگاه ها و آموزه ها را در مورد انسان، معاد، بهشت، جهنم، اجنه، روح، شیطان و... بیان کنید. پس مستقل از معارف غنی موجود در اسلام اینکار را انجام دهید و حتی می توانید مثل جدائیست ها فرقه خودتان را پایه بگذارید. اما چرا مرتب ارجاعات ناقص و اکثرا نادرست به اسلام می دهید؟ شما که اهل مطالعه متون دیگران نیستید پس چطور گزاره هایی را در مورد اسلام پیش فرض می گیرید که هرگز در اسلام مطرح نشده است؟!!!
      قرآن به صراحت در مورد روح، شیطان، بهشت، جهنم، اجنه و... صحبت کرده است. حداقل یک بار قرآن را به دقت بخوانید. حداقل آثار ملاصدرا را بخوانید. او را که با پارادایم فلسفی «حرکت جوهری» پس از هزاران سال، طومار فلسفه شرق و غرب را در هم پیچید و هر دانشجو و استاد فلسفه در جهان به ناچار باید نظریات او را مرور کند تا او را فیلسوف بشناسند. آثار ملاصدرا را بخوانید که بعضا خیلی مختصر و کوتاه هم هستند و آن وقت به توان فلسفه در پیشبرد الهیات پی خواهید برد.
      چند سال است که یک «بوگاتی» را در پارکینگ گذاشته اید، «کاپوت» را بالا زده اید و دوستانتان را هم دعوت کرده اید که دور موتور حلقه بزنند. چند سال است که می خواهید فقط با نگاه کردن و فرضیه بافتن به سازوکار موتور پی ببرید. شما را به مقدساتتان قسم، دست دراز کنید آن «کاتالوگ» راهنمای بوگاتی را از «داشبورد» بردارید... خندانک خندانک
      موفق باشید. خندانک خندانک خندانک
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۴۸
      خندانک خندانک خندانک خندانک

      بسیار عالی، استفاده بردم خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۱۰
      درود جناب زراعتی
      من شاید بیشتر از هر کسی قران خواندم
      در نهج البلاغه چندین بار مقام گرفتم
      مطالعات مذهبی و دینی ام از هر اخوندی فراتر بود
      سهروردی
      فارابی
      بوعلی سینا
      خیام
      عطار
      نیچه
      هیتلر
      کانت
      و خیلی های دیگر را بررسی کردم
      اما بطور کامل دور ریختم حتی یک کلمه هم بهره نمیخواهم
      از ادیان
      از ایین میترایی مهر یهود بودا شینتو مسیح موش پرستی
      میمون پرستی گاوپرستی
      الت پرستی ماه پرستی شاه پرستی و هر مذهبی که شنیدم بررسی کردم
      صدرصد دور ریختم
      رفتم فیزیک و متا فیزیک خواندم
      فضا و زمان
      نظریات بزرگترین دانشمندان
      شیمی
      ساختار هلیوم هیدروژن
      دلیل وجودی نور انرژی
      دوباره برگشتم سمت تاریخ
      تاریخ بدون تعصب
      باز قران
      دوبار به جز فیزیک و کیهانشناسی و ماده
      هر چه میدانستم دور ریختم
      در علم هم بیشتر علم جویان مثل مذاهب عمل می کنند
      کتابهای دعا نویسی
      کتاب اعداد
      ریاضیات محض
      ریاضیات کاربردی
      توالی اعداد
      خواندم بدردم نخورد دور ریختم
      امروز ده سال بیشتر است یک کلمه نه میخوانم و نه اجازه میدهن بخودم حتی نگاه کنم
      نزدیک چهار سال تمام تلاش کردم ذهنم را پاک کنم
      نفسم را پاک کنم
      کلمه را درک کنم عقل و خرد را درک کنم
      عقل من کپی رایت نیست هر علم مزخرفی از گذشته را با خودم حمل کنم
      و هر سوالی به ذهنم امد زود از گیجگاهم یک پاسخ بردارم که یکی چند قرن پیش گفته است
      شما چی
      انچه که خوانده اید را دور بریزید انوقت ببینید چیزی از خودتان دارید یا نه
      من مثل شما نیستم چون نمی توانم
      اگر هم جاهل باشم و نادان بسیار با ارزش است از دانایی که از کپی باشد
      امیدوارم زبانم تلخ نبوده باشد
      چون این حضور شما برایم واقعا ارزشمند است و دو ست دارم باشید و انتاد کنید
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🍀🍀
      ارسال پاسخ
      شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
      شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۳۶
      درود مجدد خندانک
      ماشاالله زیاد هم خوانده اید ولی فقط خواندن مهم نیست پردازش هم مهم است. ضمنا درست به خاطر سپردن و بازیابی دقیق اطلاعات حافظه هم مهم است.
      اما با همه این اوصاف ، اسلوبتان در تفکر و اندیشه ورزی قابل احترام است به شرط آن که ارجاعات شما به اسلام دقیق و واقعی باشد.
      می گویند شیطان هفتاد هزار سال بهشتی، معلم الهیات فرشتگان بوده است. اما اصل مطلب را نگرفته بود. البته تاکید کنم که شیطان از اجنه است که به گمانم در یکی از مطالبتان این دو را از هم متمایز دانستید. اما در قرآن به صراحت در باب سجده فرشتگان به آدم، این مضمون آمده است که شیطان سجده نکرد و او از اجنه بود...
      در مورد ایجاد فرقه مذهبی هم واقعا جدی گفتم. این ترکیب التقاطی از تاریخ، نجوم، فیزیک، شیمی و... برای ایجاد جهان بینی جدید و طبیعتا تجویز سبک زندگی جدید، به نوعی خلق آئین جدید هم محسوب می شود. ولی لطفا بدون دقت و عمق کافی وارد نقد معارف اسلامی نشوید. بیش از هزار سال نبوغ خارق العاده پشتوانه این معارف است. قطعا توان به چالش کشیدنش را ندارید و برای ایجاد شبکه مفاهیم خودتان هم نیازی به اینکار ندارید.
      ضمنا من قلبا به شما علاقه دارم و امیدوارم پایان این کند و کاوها به سعادت و رستگاری ختم شود. خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۵۲
      مطمعن باشید شمارا دوست دارم
      اما من توان به چالش کشیدن اسلام را دارم البته اسلامی که الان هست چون اصل نیست و خیلی منحرف شده
      اما توان به چالش کشیدن شما را ندارم
      چون خیلی راحت میتوانید قتل کنید با نام اسلام
      رد کنید با نام اسلام تایید کنید با نام اسلام
      ولی من نمیتوانم انسانیتم را زیر چکمه های اسلام مسیح یهود یا هر مذهبی قربانی کنم
      مذهب اگر نماد انسانیت معرفت اگاهی و ازادی باشد تسلیمم
      اما اگر تسلیم بدون اگاهی و اجبار باشد نه
      در اصل مذهب یک به صد است بهشت و جهنم
      یعنی اگر صد مذهب باشد ۹۹تای دیگر شما را جهنمی میدانند و خود را بهشتی و این امار و درصد در باره هر یکی همین است فقط خودش خود را درست و بهشتی میداند و ۹۹تای دیگر را جهنمی و ۹۹نای دیگر اورا جهنمی
      خوب کجای این انسانیت است حتی اجازه ندارید سوالی بپرسید حرفی بزنید حقی بخواهید عملی انجام دهید
      من با اصل اسلام هیچ کاری ندارم چون شما هستید اما خرافات را به خورد مردم ندهید
      لاقل بدانید امام علی گفت یک ساعت تفکر بهتر از صد سال عبادت است
      یعنی فبل از عبادت یک تفکری نم بکن نه اینکه چون شریعتی گفته حتما درست است
      اتفاقا چون شریعتی گفته حتما درست نیست
      مثال شریعتی را گفتم
      سپاس جناب زراعتی🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
      شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۰۷
      درود عزیز جان خندانک
      چه کسی مخالف تفکر است؟!
      چه کسی مخالف استدلال و استنتاج است؟!
      هر جور دلتان می خواهد استنتاج کنید. نتیجه گیری کنید و...
      فقط از شما خواهش کردم که چیزی را به قرآن و اسلام نسبت ندهید که دقیق نیست و ناقص است و بعضا واقعیت ندارد. همین.
      ما پیرو مکتبی هستیم که در آن آخرین پیامبر خدا در کنار کعبه با منکرین خدا مباحثه می کرد. همینطور امام صادق و امام رضا و...
      به عنوان یک پژوهشگر، آداب رفرنس دهی دقیق و صحیح را رعایت کنید. بعید می دانم خواسته ناحقی باشد. خندانک
      موفق باشید. خندانک خندانک خندانک
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۰۱
      خندانک خندانک
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۰۱
      خندانک خندانک
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۵۸
      درود و عرض ادب محضر همگی دوستان
      و جناب سلیمی ،

      البته که خدا هست ،خدا قوانین رو به وجود آورده و سپس توسط دستانش این هستی در پی هندسه و قوانین منظم خود در حال بسط هست با ذهن مادی سخت است دیدن ،در این بعد دراین سطح ماده متراکم است و سنگین ،درک متافیزیک و عالم روح ممکن نیست مگر خارج شدن از حواس پنجگانه
      خورو خواب و خشم و شهوت ،شغب و جهل و ظلمت ،یا به اصطلاح حجاب ،در عین حال که همه جا هست ،و همه چیز در اوو او در همه چیز ،انسان در اثر بودن در همین تراکم و ماده دچار خاموشیست راه حل روشن شدن است ،از سطح سلول از سطح مادی تا روشن شدن مراکز انرژی و کالبد ها و بدن های دیگر ،آنچه شما در پی آن هستید با این جسم درک نمی شود ،بلکه با بدن اختری قابل در ک می شود انسان موجودیست چند بعدی ، بستکی دارد به درجه ی آگاهی ،آگاهی با اطلاعات متفاوت است تجربیاتیست که در زندگی حاصل شده به ادراکات قلبی رسیده و خارج از علوم متغیر انسانیست ،شیخ الاشراق بسیار زیبا از نور گفته اند و کمال انسان را در بهره مندی ا ز انوار مقدس الهی می دانند
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۱۷
      عرض درود و خوش امد گویی بانو قشقایی بزرگوار
      خدا هست و من هم همین را میگویم
      اما نه این خدایی که به مانشان دادند
      خدا بسیار فراتر از این مادی نگریست
      چون این خدا با وجود انرژی کلا تغییر میکند
      و تناقض
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۳۱
      چرا خداوند را ازانرژی جدا می داند،اتفاقا انرژی نه رنگ دارد ،نه ملیت نه زبان ،متوجه منظورتان نشدم اگر بفر نمایید منظورتان از انرژی را ممنون می شوم ، همه چیز از انرژی ست ،حتی خود ما در طول روز میزان معینی انرژی داریم این دیگر به خود ما بستگی دارد میزان و نحوه ی صحیح استفاده از این انرژی ، همین انرژی ست که از پایین از چاکرا یک بدن را روشن می نماید تا چاکرا هفتم و اتصال ،تمام حرکات نماز نیز به این طریق تیت در حقیقت زیباترین دانش پزشکی شیمی ،ریاضی و هندسه هست
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۰۰
      خندانک خندانک
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۱۰
      حضرت رسول ،پیامبران دیگر ،امامان و بزرگان در طول تاریخ به راستی خواندند انسان‌را به خدا به خود آ ،من عرفه نفسه فقد عرف ربه .

      بزرگان شعرو ادب نیز مولانا ،عطار ،ثنایی ،فیض ،بابا طاهر ،حافظ ،سعدی ، خود شناسی تنها را ه شناخت و رسیدن به اویت ، زدودن تاریکی های وجودم ،متاسفانه انسان هزاران سال هیپنوتیزم بوده و درگیر خرافات و عقایدی که از حقیقت خداوند ساختند ،به زیبایی می شود خدا را حس کرد ،پیشنهاد هنگام اذان یکی از زمان خاسن همراستایی ابعاد است ،ما روح برتر خود را داراهستیم که اغلب بی اطلاع یم از بودنش ،
      شناخت حقیقت الهی خویش سرآغاز لمس آگاهی و خرد برتر هست ، باید خواست از اعماق وجود ، زدود غبار ها یی را که بر ذهن و جسم سایه افکنده است ،البته تمام آنچه بیان نمودم کلیست شامل حال خودم نیز هست ،
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۲۰
      جز پیامبر و اماما همه اشخاصی که شمردید را کافر دانسته اند و انها اسلام و خدا را به این صورت قبول نداشتند
      از بایزید بگیرید تا همشون که پیرو این فلسفه شدند
      من عرفه درست است اما به شرطی که شناخت حقیقی باشد نه اینکه خود را بشناس فقط به روشی که ما بخواهیم
      و سوالی نباشد و تسلیم
      این نمیشود
      خدا با مخلوقاتش مسابقه ندارد
      یا دعوای بزرگی
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۰۰
      خندانک خندانک
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۱۶
      تاسف آنجاست که نمی خواهیم ،نمی خواهم بپذیرم ،واز راه و روش خود دست بردارم ، بر خلاف عرف رفتار کردن و‌راهی را رفتن در جهت خلاف بقیه افراد ، البته برای خودشخص نشاط و آرامش و عشق جاودان را در پی دارد ، اما درک برای دیگران سخت شاید ، ما روحی هستیم در این جسم ، در حال تجربه ی انسان بودن ,مسافر هستیم ،این بدن را هم می گذاریم و می رویم ، چگونه ،اگر کالبد ی که برای سفر در ابعاد بالاتر یا جهان دیگر را در وجود خود ساخته و پرداخته باشیم ، وگرنه درباره زمین است و زمین ،و سپاس ها و طلب عشق و نورو زیبایی و قدرت الهی ،تا د ر ناگهانی به وقت عشق خورشید قلب بشریت از خاک ها طلوع نماید ، صراط اینجا هست ،بهشت و جهنم نیز ،از انسان هیچ کدام جدانیستند ،این دیگر به خود ما بستکی دارد کدام یک را انتخاب نماییم خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۲۵
      این توضیحتان را قبول دارم
      جهنم و بهشت نمیتواند جز اینجا وجود باشد
      انسان ابدی شدنش درست نیست
      وقتی از ازعاد بالاتر حرف میزنیم و قبول دارید پس بسیاری از مذاهب و خرافه هایش را دور ریختید و سمت حقیقت قدم برداشتید
      پس نمیتوانید هم اینها را قبول کنید هم حوری و شراب بهشت را
      قبول دارید ؟
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۳۸
      دید مادی نبینید ، این ها همه سلسله مراتب است ،همیشه مخالفت و مخالف نیز وجود داشته ، در را ه حقیقت باشید ، هیچ چیزی را رد نمی کنید ،باز هستید و اجازه عبور می دهیدمانند جریان یک رودخانه ، من معتقد هستم به اسلام ،به حضرت رسول و حضرت امیر و ثلاله ایشان به راستی جهان از پنج نور شکل گرفت ، خودمان تفکر کنیم اتفاقا وادی اول که طلب است شر ط ورودش کافر شدن است ،تمام اطلاعات را کنار می گذاریم خود به دنبال معنا و خدا می رویم و چه حلاوتی دارد این تسلیم این مسلمانی دواره ، لا اله الی الله ،وحده لا اله الی هو ....
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۴۶
      کلا تعاریف یک نماد هستند ، هرچند کاملا توضیح دادنی نیز هستند ، انسان کامل متولد می شود ،تمام کلام این است ،از پذیرش سایه ها ،دوئیت ها و تاریکی ها ی وجود آغاز می شود تا کامل شدن ،به اصطلاح دو قطب انسان یکی می شوند آن زمان در بیرون نیز به وحدت می رسیم ،اینکه همه ی ما ذراتی از وجود او هستیم در آگاهی های متفاوت ، و همه چیز درست است و هرکس در جای خود ش زیرا خود ما هستیم که دنیا را بهشت و جهنم و چگونگی زندگی را برای خود به وجود آورده آیم ،اینجا مقام بی قضاوتیست و خاموشی و تسلیم
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۰۰
      خندانک خندانک
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۲۶
      و‌این را هم بگویم
      رسیدن شرطش تواضع است ، تسلیم است ،به خواست او ،نیرو و شعوری که تمام جهان هستی را پیش می برد
      عدم جبهه گیری و قضاوت ، در قضاوت ماندن ،بودن در دایره تکرار است ،بله انسان اسیر دایره می شود اگر خود را از خواب بیدارنکند ،فقط هم به خواست خود اوست به اجبار نمی شود ، جهان اکنون حاصل تفکر ،بیان و اعمال انسان هاییست که حتی نمی دانند چه گوهری هستند نمی دانند خدا گونه خلق شده اند و فکر آسمان به سرعت خلق می شود ،چه چیزی را برای جهان خلق کرده ام ،برای خودم ، برای زیباتر شدن زمین ،اگر می دانستیم شان کلمات را سکوت بود و سکوت از ترس خلق ،خلق ناقص ،که خسران است و نابودی ،حتی اگر نمرود باشد،اتصال به سرچشمه و اصل سبب خلق نیک است مانند بزرگان ما ،که هنوز محل سکونت آنان خیرو برکت است و در آخر طلب برکت دارم در ذهن ،در جسم در وجود و جاری شدن جان برایمان ، و البته نفس آگاهانه .آمین
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۳۶
      تواضع و تسلیم زمانی پسندیده است که درونمان اگاهی باشد و انجا تسلیم باشیم
      نه اینکه بدون هیچ فکرو تعقلی تسلیم شویم که تواضع است
      سپاس بانو حضور تان با توضیحات خوبتان ارزشمند بود
      امیدوارم بازهم باشید
      در ضمن من در تلاشم حقیقت و خدا را با اگاهی درک کنم نه تسلیم و نادانی ، هیچوقت در عدم وجود خدا حرفی نزدم و نمیزنم
      خدا هست اما نه خدایی که کاسبان دارند
      🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۴۲
      درست فرمودید کاملا ، باید به آگاهی رسید ،آگاهی که سالیان متمادی از ذهن انسان جدا زیست نموده ، بله متوجه شدم عرض کردم کلیست آنچه بیان نمودم ، و در نهایت
      الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی نور از این گواراترکه ولی و امیرو شاه و خداوند را تسلیم بودن و هرلحظه به عشق او نفس کشیدن
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۵۴
      سلام برادر مهربا ن امیر حسین گرامی

      اصلا و ابدا با عقل و شعورو علم منافاتی ندارد تسلیم ،بلکه پی بردن به علم مطلق الهی ست ،خلقت جز علم جز فیزیک ،ریاضی و هندسه نیست وغیره که هرکدام قابل تعریف است ، تسلیم ی که می گویم پذیرفتن خویش در عنوان انسانی خویش است که معنویت می توان گفت ، ریسمان الهی نور که همراه انسان است ، تمام آنچه خلق خداوند است در عنوان و نام خود تعریف شده هستند و در نظام هستی در حال انجام رسالت خویش به قولی تسبیح خداوند زیرا از چهارچوب خود خارج نمی شوند هیچ وقت مثل پرنده مثل سنگ مثل رود خانه ،این میان انسان به دلائل مختلف از مسیر خارج شد، تنها ظرف انسان بی نهایت خلق شده است و خداگونه ،تسلیم یعنی پذیرفتن نقش الهی خود و گام نهادن در مسیر معنوی و شناخت خویش ،
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۵۹
      خندانک خندانک
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۰۰
      خندانک خندانک
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۴۷
      سلام خواهرم منیژه قشقایی اندیشمند خندانک
      من با تسلیم بودن مخالفم، چرا انسانی که دارای عقل و شعور است باید تسلیم باشد و بدون شناخت، تحقیق و بررسی علمی ،اندیشه و... چیزی را قبول کند!
      اتفاقن لازمه ی رسیدن عقلگرایی و آگاهی است.
      با موارد دیگر تاحدودی موافقم اما با تسلیم مطلق بودن و نسل به نسل همینطوری چیزی را پذیرفتن مخالفم🙏 البته به بعضی از نکاتی که گفتید نقد هم دارم که بماند.
      یاد سری فیلمهای ماتریکس افتادم خندانک (انتخاب) مساله اصلی
      این یک کلمه ی مفهومی است.

      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۵۲
      والبته تمایلی به گفتن ندارم دیگر
      برای خلقی که به هرچیزی
      می آویزند جز خود جز حقیقت
      با رها گفته ام البته ادعایی ندارم و هیچ نمیدانم
      هرچه هست لطف حضرت اوست ،خلقی که به خواب رفته اند و نمی خواهند بیدارشوند را اجباری نیست به بیداری و البته درست است و انتخاب خودشان ،و درپناه مهر الهی باشید ،والسلام
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۱۵
      درود بانو قشقایی عزیز
      خندانک خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۱۴
      سلام به روی ماهتان مهدیس جان
      مه روی مهربان خندانک خندانک
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۱۸
      خندانک خندانک
      منیژه قشقایی
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۱۲
      نه سلامم نه علیکم
      نه سپیدم نه سیاهم
      نه چنانم که تو گویی
      نه چنینم که تو خوانی
      و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
      نه سمائم نه زمینم
      نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
      نه سرابم
      نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
      نه گرفتار و اسیرم
      نه حقیرم
      نه فرستادۀ پیرم
      نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
      نه جهنم نه بهشتم
      چُنین است سرشتم
      این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
      بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...



      گر به این نقطه رسیدی
      به تو سر بسته و در پرده بگویــم
      تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
      آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
      خودِ تو جان جهانی
      گر نهانـی و عیانـی
      تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی



      تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
      تو خود اسرار نهانی



      تو خود باغ بهشتی
      تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
      به تو سوگند
      که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
      نه که جُزئی
      نه که چون آب در اندام سَبوئی
      تو خود اویی بخود آی
      تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
      بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
      و گلِ وصل بـچیـنی....

      در نهایت جناب سلیمی با ذهن زیبای خود بنگرید به حرفها اکتفا ننمایید کاردرست همین است تحقیق ،فقط قلب را در نظر بگیرد ابن سینا دانشمند بزرگ ایرانی قلب را مرکز فرماندهی بدن می داند در نهایت به قلبتان گوش دهید نه من کمترین نه هاوکینگ
      عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی
      عشق داند که در این دایره سرگردانند
      ویک کلید از خواهرتان بپذیرید تنها را ه ورود به عوالم نور وآگاهی عشق است و عشق و عشق و واقعا این بار والسلام



      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۱۸
      سپاس بانو این شعر و نوشتن را بسیار دوست دارم و قبول هست
      عشق پاک جذبه اگاهیست
      درود بر شما 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۵۸
      خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۳۱
      درود و احترام بانو رحمانی گرامی 🌹
      ابدی بودن فقط خاص خداست
      در حقیقت هر چیزی حادث باشد پایان دارد و فقط خدا قدیم است
      درثانی اگر چنین باشد قیامت و خلقت دوباره حتی تا سرانگشتان چیست وقتی روح نیست
      و روح در بُعدی هست که دران بُعد زمان وجود ندارد و ابدی در بعد زمان معنا دارد
      بعدً اگر این ابدی بخاطر میل ذاتی هست میل ذاتی انسان بیشتر سمت گناه هم هست .
      منظورتان از خوبی ها همان امیال دلخواه است دیگر،
      و اینگه فرمودید مرگ و فنا من اصلا مرگ را قبول ندارم
      و قبلا هم نوشتم
      و عدل و حکمت خدا را گفتید که هیچ میلی را بدون علم و عدل نداده ، ببشترین میل و کشش در انسان طبیعتش است و هوا و هوس
      بهشت و جهنم یک فرزند در یک خانواده فقیر و ظالم به دنیا امده و این تولد تمام زندگیش را در رنج و عذاب قرار میدهد
      در این مورد عدل نیست لابد حکمت است چرا اون بچه را فرزند شاه نکرده

      و باز دوباره قاتل زنجیره ای و پاداش را وصل کردید به جهان دیگر
      خب بالاتر که روح شد بعد مرگ و ابدی وقتی ابدی شد وصل ب خدا شد
      و شمامیگویید یک روح را که چگونه کیفر میدهند روح که از ذات خداوند است یعنی در ذات خداوند نقص وارد میشود؟
      و این وسط خرد و عقل چه میشود و جسم
      چرا اینجا جسم تنبیه میشود گناهان ما مادی و جسمی است تنبیهش را روح متحمل است ؟
      در کل اگر روح را قبول دارید و جهان دیگر را پس قیامت و برخواستن از خاک و رسیدگی به اعمال چی هست که در قران امده است
      کدام را قبول دارید
      سپاس🌹🌹🌹🌹🌹
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۳:۵۱
      درود و عرض ادب مجدد خندانک

      خداوند از روح تعالی خویش در انسان دمیده ، پس روح انسان جاودانه است و فنا ناپذیر

      استاد بزرگوار منظور حقیر از خوبی ها ، کمالات و زیبایی هاست. انسان فطرتا به سمت خوبی ها و زیبایی ها گرایش دارد و این سرمایه ای ست که خداوند در وجود انسان قرار داده. ببینید هر انسانی ذاتا صفاتی مثل صداقت، مهربانی، وفای به عهد و... را دوست دارد و ذاتا از دروغ، ریا، خیانت و ... بیزار است.حالا چیزی که باعث میشود انسان گاها بر خلاف فطرت خویش رفتار کند و به سمت پلیدی ها برود همان وسوسه های برآمده از نفس درونی و شیطان است که با فریب زیبا جلوه میدهند این پلیدی هارا.

      درست میفرمایید ، قوی ترین میل و کشش در انسان هوی و هوس است، وجود این هوا و هوس نیز حکمت دارد و راه استفاده از آن نیز به کارگیری آن از مسیر حلال است.

      در مورد فرزندی که فرمودید در خانواده فقیر و ظالم به دنیا آمده، خب هر انسانی دارای قوه عقل و اختیار است و توانایی تشخیص خوب و بد. ضمن اینکه در این مورد هم عدل خداوند پا برجاست و هرکس به اندازه توان و دانش خویش تکلیف دارد و بیش از آن از کسی خواسته نشده. مثلا اگر من ندانم که انجام کاری گناه است و انجامش دهم در این مورد مرا تکلیف نیست و بخشودنی ست اما اگر بدانم و انجام دهم، خب مسلما کیفر دارد که البته راه توبه و بازگشت همیشه به روی انسان باز است و خداوند بسیار بخشنده و مهربانتر از آن است که در تصور ما بگنجد.

      گناهانی که انجام میدهیم هم روح و هم جسم ما را آلوده می کنند، مثلا یک نگاهِ حرام هم چشم و هم ذهن را آلوده میسازد و در درجه بعد دل و روح انسان را. که البته با توبه پاک شدنی ست و اصل توبه نیز پشیمانی در دل است.

      و در انتها اگر عشق خداوند را دریابیم و نسبت به میزان عشق خداوند به خودمان آگاه شویم دیگر حتی فکر پلیدی ها هم در سرمان نمی افتد و با شیب مثبت به سمت نهایت زیبایی ها و کمالات حرکت خواهیم کرد.

      تقدیمتان
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۱۲
      بانو رحمانی گرامی
      روح از خداست در انسان و گناه می کند؟ این با ذات روح در تناقض است چون ذات روح را خدا گفتید ،
      روح از خداست و ابدی است پس بعد از جسم بر میگردد به ذاتش خدا، پس دوباره تناقض دارد نمیشود یعنی اون دنیا نقض شد
      و از طرفی خدا روح بندگان را که از وحود خودش هست جهنم میفرستد ؟!
      در قران کریم اشاره به زنده شدن مجدد همه انسانها و بر خواستن از گور اشاره شده
      پس روح چه میشود
      اگر جسم دوباره وجود شد و شیپور صور دمیده شد تا همگان بلند شوند ایا روح دوباره به جسم بر میگردد یا نه
      اگر بر میگردد که همه چیز دوباره زیر سوال رفت و اگر بر نگردد نیز همینطور
      بهشت و جهنم در کجا قرار میگیرد این دنیا یا دنیای دیگر
      🌷🌷
      مسعود آزادبخت
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۲۶
      درود جناب سلیمی
      ،نظریه هاوکینگ در مورد خداناباوریشان ضد و نقیض بسیار دارد،آن جمله معروفش
      استیون هاوکینگ می‌گوید:

      ممکن است روشی که کیهان بوجود آمده هماهنگ با قوانین دانش باشد که در این صورت نیازی نیست به خدا متوسل بشویم تا تصمیم بگیریم که کیهان چگونه آغاز شده‌است. اگر ما یک فرضیه همه‌جانبه و کامل را در مورد پیدایش عالم کشف کنیم این مهم‌ترین پیروزی انسان خواهد بود چون ما قادر خواهیم بود که《 فکر خدا را بخوانیم》… بشر، راز خلقت جهان را گشوده‌است. جهان می‌تواند بطور خود بخود (خود با خود)، خودش را از هیچ بوجود آورَد، بعلاوه می‌تواند در حالت‌های متفاوت ایجاد شده باشد و همه مشاهدات و محاسبات بر این نظر صحه می‌گذارد.

      این پروفسور خدا بیامرز ،خدا ناباور بوده اند ،،،،،در جمله بالا گفته اند فکر خدا را بخوانیم،،،،اگر خدا را قبول ندارند دلیل اشاره به بازخوانی ذهن خدا چی بوده است؟
      در بالاتر ذیل نظرات پاسخ کاملی نوشتم و اگر عنایت کنید بخوانید مطمئنا مفید خواهد بود
      البته بیش از این جایز نیست ادامه دهید
      توضیحات بانو قشقایی،بانو رحمانی نیز بسیار عالی بود و بنده استفاده بردم .

      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۰۸
      درود جناب ازاد بخت عزیز
      توضیح بالا را خواندم ، نوشتید اما بسیار عمیق که نمیتوان دایل بر محکم بودن دانست
      در مقابل میتوانم بحثی از ساختار فضا زمان که نوشته خودم است ارائه کنم که خیلی عمیقتر است اما دلیل نمیشود مقاله من درست باشد
      در کل من نمی توانم و نمی خواهم در مورد وجود و عدم وجود خدا بحثی داشته باشم
      بحث را هر بار در مواردی گرفتیم کشاندند سمت خدا
      این دقیقا همان نقطه ضعف یا زورگویی عادی جامعه ماست
      وقتی گفتیم شیطان نیست کشاندند به خدا
      گفتیم مرگ نیست کشاندند بخدا
      گفتیم گناه و نیکی درست تعبیر نمی شود کشاندند خدا
      غیر خدا و غیر از اینکه به قران استناد کنند حرفی نگفتند
      این خیلی ناراحت کننده است
      روزی که گفتیم انرژی این جهان چگونه است حتی نگذاشتند بگوییم
      نمیشود که حتی اجازه ندهند بگوییم
      هر کجا کم اوردند رفتند سمت خدا قران

      یک مسئله این وسط هست
      من ماندم اینهمه انسان حرف خدا میزنند پس چرا یکبار ندیدم کاری را عملی را که خدا را نشان دهند

      جناب زراعتی عزیز من نه دنبال فرقه جدید هستم
      نه خدا را نفی میکنم نه در اثبات حرف گذشدگان حرفی میزنم
      نه میخواهم برای کسی دغدغه ای ایجاد کنم
      من فقط دنبال سوالات خودم هستم چون نمیتوانم مثل خیلی ها فقط بشنوم و قبول کنم

      سپاس از همه عزیزان ،بزرگان، روشنفکران، مذهب داران عزیز
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹⁦🌹🌹🌹🌹
      🙇🙇🙇🙇🙇🙇🙇🙇
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۱۷
      عرض ادب و سلام جناب آزاد بخت
      متشکرم و می آموزم ا ز محضر دوستان خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۰۹
      درود و عرض ادب استاد آزاد بخت بزرگوار
      بهره میبرم و می آموزم از محضر شما
      خندانک خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      آرزو عباسی ( پاییزه)
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۳۵
      درود بر شما ادیب بزرگوار خندانک

      شاعرانگی هاتون مستدام خندانک
      نویسا باشید به مهر خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۰۹
      درود بانو عباسی بزرگوار
      سپاس از حضور شما
      پایدار باشید 🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۳۴
      درود آقای سلیمی عزیز خندانک
      از اینکه دری برای اندیشیدن باز میکنید ممنونم
      هر چیزی که انسان را به اندیشیدن وا دارد به گردن او حق دارد.
      دو سوال لابلای حرفهاتون بود خواستم بگم جوابشون یه کلمه ی سه حرفیه: هیچ!
      هیچ اتفاقی نمیوفته چون هستی قوانینی در ذات خودش داره که همزمان با خودش بودن و جزو ذات هستیه و همه چیز بر اساس همون قوانین پیش میره. بعضی از قوانین شناخته شده هستن، بعضی کمتر شناخته اند و بضی ناشناخته اند و ممکنه در آینده شناخته بشن. قوانین کارگزاران هستی هستند، ادیان از قوانین جهان هستی تحت عنوان (فرشته) نام می برند و چون علم بشر به این حد نرسیده بوده، بصورت تمثیلی برای قوانین جهان( یا همان فرشتگان به تعبیر ادیان) قائل به شکل و جنس و بال و... شدند. از نظر کارکرد، قوانین فیزیک و فرشتگان ادیان یکی هستند درواقع لفظ "فرشته" تمثیلی ست از قانون فیزیک(یا متافیزیک)، البته متافیزیک هم بخشی از فیزیکه و جزو زیر مجموعه های فیزیک در آینده ست. بعنوان مثال:
      قانون جاذبه ی عمومی نیوتون، که یکی از قوانین اصلی جهانه کار خود را بین هر دو ذره انجام میده، خطا نمیکنه، خسته نمیشه، وظیفه ی مشخصی داره و... این توصیفات دقیقاً همون توصیفهایی هست که ادیان برای فرشتگان می کنند ولی در زمانهای قدیم به خاطر مرحله ای از علم که انسان در اون به سر میبرده امکان بیان دقیق و علمی براشون نبوده و بنابر این متوسل به توصیف و تمثیل میشدن.
      اینها مباحثیه که خودم سالها در موردشون تحقیق کردم و در کتابی به نام "سرگردانی و هدفمندی انسان" نوشتم و البته هنوز موفق به انتشارش نشدم به دلایلی. اگه سوالی بود در خدمتم.

      خداوندا!
      تو را می بخشم اما
      خودت را جای من بگذار!
      اگر تو جای من بودی آیا می توانستی
      خدایی بی خیالِ غصه هایت را ببخشی؟
      اگر تو جای من بودی و عمری پاک می ماندی
      و سهمت از سگان کوچه و بازار کمتر بود
      آیا می توانستی خدایت را ببخشی؟
      خداوندا!
      تو یکتایی که یکتایی
      چه سودی دارد این یکتایی تو
      به حال و روز آن مَردی
      که شب تا صبح می پیچد به خود از درد تنهایی
      چه سودی دارد این یکتایی تو
      به حالِ کودکان ِ کار
      خداوندا! تو را می بخشم اما
      بیا و لحظه ای خود را
      به جای مادری بگذار
      که طفلش مانده در اعماق آوار
      خداوندا!
      تو بینایی که بینایی
      چه سودی دارد این بینایی تو
      به حال و روز آن کوری
      که روزش مثل شب تار است
      چه سودی دارد این بینایی تو
      به حال و روز آن دختر
      که با صدها هزاران آرزو بر دل
      تمام عمر بیمار است
      خداوندا!
      تو بیداری که بیداری
      چه سودی دارد این بیداری تو
      به حال و روز آن قومی که خفته ست
      چه سودی دارد این بیداری تو
      به حال و روز دلهایی که آشفته ست
      خداوندا!
      زمین آکنده از ظلم است و تو انگار
      دنیا را رها کردی
      تو که می بینی و پیوسته بیداری
      مگر غیر از خدایی تو چه کار دیگری داری؟
      خداوندا!
      تو را می بخشم اما
      بگو آیا
      خودت را می توانی تو ببخشی؟
      (م. فریاد)

      آفتاب اندیشه تون تابان خندانک
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۳۵
      عرض ادب استاد زارع عزیز ،آمدم پیام بدم ،پیام شما را دیدم 🌈✨
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۳۷
      دقیقا قسمت اول کلام شما ،هستی منشور قوانین الهی ست ،قوانینی ثابت که با دهه و هزاره ها و وووو همچنان ثابت هست ،قوانین جهان هستی
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۴۷
      درود استاد زارع عزیز
      فرمایشات شما زیباست
      پاسختان بسیار عالی اگر قبول کنند که نمیکنند
      خوشحال هستم از بودن شما
      از بودن همه عزیزان
      تمام نوشته های بنده در هستی شناسی
      از من کیستم بود
      شروعی بود برای ادامه اشتراک اما خیلی سخت خواهد شد
      هیچ شخصی نمیتواند در مذهب یا فلسفه درست بیندایشد مگر اینکه در فیزیک و ساختارش تا حدودی درک کند
      از ذرات و ریز اتمها گرفته در نسبیت یا هر بحثی را باید درک کند
      وگرنه با خیالات من همین الان هم مریخ هستم هم حجر الاسودو نگاه میکنم هم در مصر کنار فرعون هم در اینجا و همه انها را اوردم اتاق خودم
      این خیال است
      درود بر شما خوشحال میشوم از شما کمک گرفته باشم
      وجودتان گل باران 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۴۷
      سپاس بانو از نگاه و توجهتان 🌹🌹🌹🌹🌹
      مسعود آزادبخت
      مسعود آزادبخت
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۵۰
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود آزادبخت
      مسعود آزادبخت
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۵۰
      کفرنامه کارو همین رو گفته جناب آقای زارع عزیز
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۰۴
      درو د هاااا خندانک

      والبته همسو با آنچه شما بیان نمودید
      به قلم جناب نیما از دوستان


      ما چیزی بنام ملائک یا فرشته که موجودی بالدار باشه و پرواز کنه نداریم !!!!!

      تمام اینها چیزی جز داستان های سمبلیک نیست ... چون اون موقعی که آگاهیهایی منبی بر وجود اینگونه ارکان در هستی دریافت شده ، ذهن بشر کشش و توانایی درکش تا اونجا بوده و بهمین دلیل اکثر کتب آسمانی به زبان‌کودکی و بسیار اسطوره ای و داستانی ست ...


      مثلا تو قرآن اومده :(جهان هستی را بر دوش ملائک یک بال ، سه بال ، پنج بال و هفت بال قرار داریم)!!! اما منظورش چیه ؟؟
      داره اشاره به ساختار اتم میکنه ... در اتم حرکت الکترون به دور هسته در زیر لایه هایی صورت میگیره که به نام های (( s,p ,d,f)) معرفی میشن ... که زیرلایه ی s دارای یک اوربیتال هست ... زیر لایه ی p دارای سه اوربیتال هست ... زیر لایه ی d دارای پنج اوربیتال هست و زیرلایه ی f دارای هفت اوربیتال هست ...

      و بعدش گفته :( جهان هستی را روی دوش ملائک دوبال ، شش‌بال، ده‌بال و چهارده بال قرار دادیم)
      اینجا چی رو میگه؟

      اینجا هم الکترون هایی که در هر اوربیتال درحال حرکته رو میکنه (در هر اوربیتال دو الکترون باید حرکت کنه ... و این رابطه دقیقا اشاره به ساختار اتم داره) ...
      و حتی در اتم های سنگین تر این الکترون ها هم تعدادشون بیشتر میشه چون زیرلایه های بیشتری پر میشن‌... که باز هم در قرآن اشاره به ملائک چندین هزار بال داره ...

      حالا یک بخش بسیار ساده اش بود ...

      درحقیقت از فیزیک‌ کوانتوم صحبت کرده اما آیا بشرِ ۱۴۰۰ سال پیش ذهنش قابلیت درک اتم و ... رو داشته ؟؟ قطعا خیر ... اما یک سرِ نخهایی داده شده تا بشر ""تفکر "" کنه ... همونطور که مدام تاکید شده :(اَفَلا یَعقِلون ؟ اَفَلا یَتَفَکَّرون؟)) ...

      ملائک فقط یه اسمه که بدونیم درخصوص چی صحبت میکنیم ... ملائک همون قوانینِ جهان هستی هستن ... منتهی در سطح و سطوح مختلف به نسبت شرح وظیفه شون ...

      مثلا مَلِکِ زمان(اسرافیل) ... همون قانونِ زمان هست

      ملک میکائیل ... همون اکوسیستم هست

      ملک الموت (عزارئیل) ... همون قانون مرگ و تولد هست ...

      ملک وحی (جبرئیل) ... همون قانون جاری کننده ی آگاهی در سطح هستی ست ... قانون آسمانی رو جاری میکنه ...


      وقتی میگیم ""قوانین"" یعنی در سطح هستی اعمال میشه ... و همه‌ی انسانها مشمول این قانون میشن ... اونا ساختار فیزیکی ندارن ... قانون هستن و بُعد کیفی جهان هستی هستن ...
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۵۴
      عرض ادب مجدد هرچند قصد ورود دوباره به این بحث را نداشتم زیرا وارد ابعادی می شود که کمتر افرادی آن را درک می کنند و قادر به تفکیک و نتیجه گیری هستند ،زیرا هنوز در بعد ماده غرق هستیم در زندان تن ،در دنیای ماده و مادیات غرق ، نمی خواهم کلام منفی و ارتعاش پایین استفاده نمایم عرض کردم ما خالق گونه ایم دو قطب مثبت یا منفی ، بهشت یا جهنم این بین تسلط نژادی بیگانه را اضافه نمایید که هزاران سال انسان را به خواب برده اند با استفاده از همان قدرت الهی اما در جهت تامین انرژی زیستی خود ،تمام هستی از نور است از نور اوست اما عده ای ادعای خدایی کردند و سواستفاده نمودند و در ژنتیک انسان دست بردند ، برای بهره مندی از انرژی و نور خالق زیرا خود آنان برای همیشه طرد شدن.د از مهربانی الهی ، نیاز به برده داشتند و دارند ، نگاهی کوچک کافیست قوانینی را که وضع نمودند و محدودیت ها را ،کجا و کدام مردم بیشتر مورد سو استفاده قرار گرفتند و می گیرند ،سرزمینی که مردمانش دور از آگاهی هستند ، حضرت محمد در تاریک تربن دو ران بین مردمانی تاریک ظهور کردند ،ایشان ا ز خانواده ی معظم نور هستند ، خوانده ایم از رسوم آن زمانشان کمترینش کشتن فرزندان دختر یا حتی کشتن فرزندان خود برای زنده بودن در زمان های بی غذایی ،زیرا نژاد آنان انسان نما بود ،انسان نبودند ،جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چو ندیدند حقیقت ره افسانه زدند ،والبته سیاهی که دامن ایران عزیز مان را از هزاران سال قبل توسط همین نژاد گرفت ،اما اما اما خبر آمدخبری در راه است ،پاکسازی ها در سطح وسیعی درحال انجام است ،کشور عزیزمان ایران خاک خدایان است و به روزهای زیبای خود خواهد رسید ، ایمان بیاوریم به نور ،به حکومت صالحان به صالح به ابا صالح المهدی ،خواست خدا روشنایی و نور است ،همین حالا چه عزیزان گرانقدری که در ابعاد آسترال و غیره پاکسازی هستند ، نمی شود این مطالب را گفت ، به دلایلی زیاد ، اتفاقات ابتدا در بعد چهارم رقم می خورد سپس در بعد سوم به تجسم می رسد سالیان زیادیست نیروهای نوری د ر حال پاکسازی هستند و همزمان بعد سوم نیز ، کار ما چیست این زمان روشن شدن و انتخاب ، و ایمان در هر تپش قلب خود نه در حرف ،

      فرو شکوه ایران جاودان
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۰۲
      سپاس بانو قشقایی بزرگوار
      مسئله ابعاد یا بعد چهار و پنج و بالا را دوست دارم
      و همیشه قبول داشتم
      موفق باشید 🌹🌹
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۰۹
      احسنت بانو قشقایی عالی بود
      نظریه ریسمان را سال دیگه دوسال دیگه حتما کافران از قران در میارند
      جناب کوارک هم از قران در اورد
      جناب انشتین چی
      نسبیت عام و خاصش
      کجای فرشتگان بود
      نظریه تخلیه انرژی چی
      نظریه فضا و زمان
      فضا نیست زمان در حرکت
      احسنت
      و اما در اتم من ندیدم فرمایشات شما را
      لطفا ارجاعم دهید تا برم ببینم کجانوشتند کدام
      بگذریم
      ساده ترین چیز سرما خوردگی بود و مردم میفهمیدند چرا چیزی نگفته
      چرا در مورد ماه
      چرا اینکه زمین گرد است و دور خورشید میچرخد
      شهاب سنگها را شیاطین گفتند
      ستارگان را مرز بین زمین و شیاطین
      من به هیچ عنوان نوشته شمارا قبول نمیکنم
      وصدرصد رد میکنم
      سپاس گذارم 🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۳۹
      درود مجدد جناب سلیمی
      شما تیتر وار اشاره می فرمایید حتی نظر خود رانیز شفاف بیان نکردید ،البته من هیچ تعصبی روی کلامم ندارم ، در نهایت حقیقت از درون دست یافتنی ست ، بماند نظریه ی موج و ذره ای بودن نور ، یا تخت بودن زمین ، سفینه ای ساخته شده به نام ماه وووو
      در نهایت هیچ
      وشعر معروف مولانا

      در پناه مهر الهی باشید خندانک
      رضا سعادت نژاد
      يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۱۱
      سلام و درود جناب سلیمی عزیز خندانک خندانک
      مشکل ما این است که هر کدام فقط مطالبی را می خوانیم که همسو با عقیده ماست و انچه که دوست داریم را می گوید و همگی دوست داریم در حاشیه ی امن خود بمانیم و ترس از رسیدن به نور داریم.....اگر خدا باور باشیم فقط و فقط مطالبی را می خوانیم که تایید بر وجود خدا هستند و سایر مطالب را بدون ذره ای فکر و تحقیق رد می کنیم و دنبال عیب جویی از انها هستیم و اگر عیبی در مطالب مورد علاقه مان باشد انها را با منطق های عجیب و غریب توجیه می کنیم(ذات انسان همین است)
      قران گفته ذات انسان میل به خوبی دارد و خوبی در انسان فطریست....حالا همین قران خوبی را تعریف کرده؟..بله
      خوبی را در مسلمان بودن می داند(اگر مثل من کل قران را خوانده باشید متوجه خواهید شد که بهشت فقط مخصوص مسلمانان است) .. پس اینطور که مشخص است از 8 میلیارد نفر در جهان فقط 2 میلیارد نفر از انان که مسلمان هستند بلیط رفتن به بهشت را دارند و اگر داعشی ها و دزد ها و روزه نگیران و ملاک هایی را که قران گفته برای بهشتی شدن را در نظر بگیریم تنها 1 میلیون نفر به بهشت می روند....شاید هم کمتر(البته ما ایرانی ها که نه عربستان و نه قطر و امارات و نه دیگر کشور های مسلمان را قبول داریم و فکر کنم این عدد از نظر ما کمتر از 100 هزار نفر باشد)
      حالا از 8 میلیارد نفر 1 میلیون نفر خوب هستند و بقیه بد....چرا مسمان بودن معیار بهشتی شدن است...ان مرد یا زن بیچاره ای که بخاطر شرایط جغرافیایی مسیحی ، یهودی ، بودا و یا کمونیست است چه گناهی کرده که به بهشت نرود؟؟؟چرا معیار تشخیص و انتخاب خوبی و بدی دست خود شخص نیست اگر قران بشدت تاکید کرده که ما انسان را صاحب اراده و اختیار قرار دادیم
      حکومتی مثل کره شمالی حتی اجازه وجود سیستم ماهواره ای و اینترنت را بین شهروندان خود نمی دهد و مردم ان کشور همگی غیر مسمان اند .... چه اختیار و انتخابی دارند
      طبق معیار های قران بانوان عزیزی که موهایشان بیرون است و عکس ان هم روی پروفایلشان قرار دارد به بهشت نخواهند رفت
      فیثاغورس 500 سال قبل میلاد کشف کرد زمین گرده با استفاده از قانون ریاضی....حالا ما میگیم توی قران زمین به شتر(ذلول) تشبیه شده که در حال گردشه پس زمین گرده و این هم از معجزه قران.... فیثاغورس هم برگ چغندر پس
      یونانی های باستان سال ها قبل از پیدایش اسلام ، الکتریسیته را کشف کرند ولی چرا پیامبر نشدن؟؟؟
      واقعا جالبه وقتی استیون هاوکینگ بزرگ حرف هایی می زنه همه میان ازش غلط علمی می گیرن و می گن علم در تناسخ با قسمتی از نظریه هاوکینگه و....البته که اینو هم از خودشون در میارن....ولی وقتی پای نصف شدن ماه و اقیانوس و سیل گرفتن کل زمین و 300 سال خوابیدن و جوون شدن زلیخا و ... میاد وسط....که از سر تا پا با علم در تناسخه،سکوت می کنن و می گن اینا گفته قرانه پس درسته......
      نظر شخصیم اینه که باور کنم رستم با غول ها می جنگید منطقی تره....
      اگه بخوام حرف بزنم می تونم 100 صفحه بنویسم و استدلال و دلیل بیارم ولی متاسافنه یک خطش هم تاثیری روی عقایدی که از ریشه نادرسته نداره(البته این هم نظر شخصیه و اگه شما هم 100 صفحه بنویسید بنده قبول نمی کنم و از نظر شما عقیده من نادرسته)
      یا حق خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۴
      درود و ارادت جناب سعادت نژاد
      بسیار زیبا نوشتید
      بزرگترین درد یک جامعه از ندیدن نیست
      از نگاه کردن و ندیدن است
      جامعه ما علم داشت اگر عالمانش اخوند نمیشدند
      ارسال پاسخ
      رویا ادیب (نازبانو)
      شنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۱ ۱۰:۴۴
      سلام و عرض ادب
      زیبا و پر ازمعنی خندانک
      دستتون درد نکنه جناب سلیمی بزرگوار خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      شنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۳۱
      من حرفهایم را زدم

      بی آنکه نگران باشم به من بخندند و مسخره کنند یا ندانند و رد کنند

      آخر کار هر کس خواهد دانست

      آدم مادامی که تنها نشود و تنها نیندیشد به واقع فکر نکرده است

      از دید من خود هستی همان خداست با این تفکر نه پشیمانی دارم و نه هرگز به بهشت و جهنم و عذاب و نعمت فکر میکنم تنها زندگانی خود را طی میکنم کتابم که به مثابه رهنگشات و آرا و اندیشه ها خودم است را برای جهانیان یادگار میگذارم و در نهایت نیز آنچنان که نوشته ام میروم

      جهان را وانهم برای دیگران
      محو گردم در انتهای بیکران

      و درود خندانک
      علیرضا شفیعی
      شنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۵۴
      درود بر جناب استاد سلیمی گرامی خندانک
      از خواندن دوباره شاهکار شما به وجد آمدم خندانک
      بسیار تفکر برانگیز و جالب است خندانک خندانک خندانک
      پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد حسنی
      شنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۲:۳۶
      درود
      بسیار زیبا و تامل برانگیز بود

      ساده تر این سوال را من قبلا مطرح کرده ام
      و آن اینکه:

      وجود دنیای دوقطبی که مملو از تضاد هاست خوبی و بدی را می پذیرد پس انسان با توجه به خواسته ها لاجرم در یک گرو(خوب یا بد) قرار می گیرد
      سوال این است که:
      آیا این خود توجیهی برای افعال گناهکاران نیست
      فروغ فرشیدفر
      سه شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۰۱
      چیست پنهان در نهاد خیر و شر
      آزمون بندگی بهر بشر؟

      درود بر جناب حسنلو خندانک
      قابل تامل و موثر نوشتید .
      قطعا" هر مخاطبی را لحظاتی به فکر فرو خواهد برد وصرف نظر از نتیجه ی تفکر، رسالت قلم همین است.
      برقرار باشید.
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      جواد مهدی پور
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۰۸:۲۹
      کفر جهل ست و قضای کفر ، علم

      با درود بیکران به شما استاد گرامی جناب سلیمی ناحیه عزیز خندانک

      از دلنوشته ی وزین و پر رمز و رازتان بهره بردم
      همچنین از آراء و نظر ها و مطالب ارزنده ی دوستان.

      یادی بیتی از مثنوی مولوی افتادم که بی خیلی هم بی ربط نسبت به این مقال پر سوال نیست :

      پس بد مطلق نباشد در جهان
      بد به نسبت باشد این را هم بدان

      در شرح این نکته ، صغری و کبری جالبی دارد که دوست دارم عینا اینجا بیاورم وبرداشت از اثر را مثل مولانا به عهده خواننده می گذارم :

      اندر آن بودیم کان شخص از عسس
      راند اندر باغ از خوفی فرس

      بود اندر باغ آن صاحب‌جمال
      کز غمش این در عنا بد هشت سال

      سایهٔ او را نبود امکان دید
      هم‌چو عنقا وصف او را می‌شنید

      جز یکی لقیه که اول از قضا
      بر وی افتاد و شد او را دلربا

      بعد از آن چندان که می‌کوشید او
      خود مجالش می‌نداد آن تندخو

      نه به لابه چاره بودش نه به مال
      چشم پر و بی‌طمع بود آن نهال

      عاشق هر پیشه‌ای و مطلبی
      حق بیالود اول کارش لبی

      چون بدان آسیب در جست آمدند
      پیش پاشان می‌نهد هر روز بند

      چون در افکندش بجست و جوی کار
      بعد از آن در بست که کابین بیار

      هم بر آن بو می‌تنند و می‌روند
      هر دمی راجی و آیس می‌شوند

      هر کسی را هست اومید بری
      که گشادندش در آن روزی دری

      باز در بستندش و آن درپرست
      بر همان اومید آتش پا شدست

      چون درآمد خوش در آن باغ آن جوان
      خود فرو شد پا به گنجش ناگهان

      مر عسس را ساخته یزدان سبب
      تا ز بیم او دود در باغ شب

      بیند آن معشوقه را او با چراغ
      طالب انگشتری در جوی باغ

      پس قرین می‌کرد از ذوق آن نفس
      با ثنای حق دعای آن عسس

      که زیان کردم عسس را از گریز
      بیست چندان سیم و زر بر وی بریز

      از عوانی مر ورا آزاد کن
      آنچنان که شادم او را شاد کن

      سعد دارش این جهان و آن جهان
      از عوانی و سگی‌اش وا رهان

      گرچه خوی آن عوان هست ای خدا
      که هماره خلق را خواهد بلا

      گر خبر آید که شه جرمی نهاد
      بر مسلمانان شود او زفت و شاد

      ور خبر آید که شه رحمت نمود
      از مسلمانان فکند آن را به جود

      ماتمی در جان او افتد از آن
      صد چنین ادبارها دارد عوان

      او عوان را در دعا در می‌کشید
      کز عوان او را چنان راحت رسید

      بر همه زهر و برو تریاق بود
      آن عوان پیوند آن مشتاق بود

      پس بد مطلق نباشد در جهان
      بد به نسبت باشد این را هم بدان

      در زمانه هیچ زهر و قند نیست
      که یکی را پا دگر را بند نیست

      مر یکی را پا دگر را پای‌بند
      مر یکی را زهر و بر دیگر چو قند

      زهر مار آن مار را باشد حیات
      نسبتش با آدمی باشد ممات

      خلق آبی را بود دریا چو باغ
      خلق خاکی را بود آن مرگ و داغ

      همچنین بر می‌شمر ای مرد کار
      نسبت این از یکی کس تا هزار

      زید اندر حق آن شیطان بود
      در حق شخصی دگر سلطان بود

      آن بگوید زید صدیق سنیست
      وین بگوید زید گبر کشتنیست

      گر تو خواهی کو ترا باشد شکر
      پس ورا از چشم عشاقش نگر

      منگر از چشم خودت آن خوب را
      بین به چشم طالبان مطلوب را

      چشم خود بر بند زان خوش‌چشم تو
      عاریت کن چشم از عشاق او

      بلک ازو کن عاریت چشم و نظر
      پس ز چشم او بروی او نگر

      تا شوی آمن ز سیری و ملال
      گفت کان الله له زین ذوالجلال

      چشم او من باشم و دست و دلش
      تا رهد از مدبریها مقبلش

      هر چه مکرو هست چون شد او دلیل
      سوی محبوبت حبیب ست و خلیل

      خندانک

      مولای رومی یک ناله ای دیگری هم دارد :

      آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
      یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم

      عشق در سینه و ما بیخبران شهریم
      محمل اندر گذر و دل به خفی می بندیم

      مشت آب و گل این کوزه خاکی دیدیم
      بر می ناب درونش به خطا خندیدیم

      بی خبر ساقی تویی ، ساغر تویی ، در خانه ایم
      ما همه می در خمیم و هم خراب از این می خمخانه ایم

      لیک باقی در سراب ساقی بیگانه ایم
      سر بکش در چاه خود فریاد زن : هی ما حقیم

      دستگیرت از درونت باز گوید : یا رب ام هو در زدیم
      که ودود ایم منجی اصل وجودیم ، بی حدودیم

      که قدیمیم و جدیدیم و کریمیم ، که اله این وجودیم
      که حقیقیم و دقیقیم و عتیقیم و جدیدیم

      که همان ذات حقیقیم ، که همان ذات حقیقیم
      نازنینم گر تو خواهی سر کشی جام حقیقی

      سر بکش بر چاه خود فریاد زن : بی غش دقیقیم


      خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۳:۰۸
      درود استاد مهدی پور عزیز
      بسیار سپاس از لطف ‌‌‌‌و نظرتان
      🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      جواد مهدی پور
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۰۸:۳۲
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      آرزو عباسی ( پاییزه)
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۴۳
      سلام و درود بر شما جناب سلیمی، ادیب گران‌مهر ناب خندانک خندانک
      قلم زرنگارتان مانا خندانک خندانک
      برقرار باشید و سبز خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۳:۵۳


      درودتان باد عزیز

      جناب سلیمی خرد ورز


      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۵۶
      ارادت جناب انصاری گرانمهر 🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      محمد محمدنژاد(آشوب)
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۴:۰۲
      درود بر شما و قلم نابتون خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۵۵
      سپاس جناب اشوب🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۸:۳۵
      سلام وعرض ادب
      هزاران
      درود برشما
      زیباوبامعنی سرودی بود
      استادگرامی
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۵۴
      استاد انصاری عزیز
      سپاس گزلرم 🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      سیده نسترن طالب زاده
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۹:۵۲
      درودتان گرانمهر
      بلندی اندیشمندانه بود
      البته، زاهد و عارف
      در دو سوی مسیرند، به قولی
      , یکی به دیده میرود، دگر به جان,
      باری متفاوت و پرتامل خواندمتان گرامی
      با مهر
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۵۲
      درود و احترام بانو طائب زاده گرامی🌹
      سپاس از نگاه و نظرزیبایتان🌹🙏🙏
      ارسال پاسخ
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۵۴
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
      🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      مهدی عبدلی حسین آبادی
      پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۴۳
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
      سپاس بزرگوار🌹🌹
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      جمعه ۵ آبان ۱۴۰۲ ۱۸:۴۲
      درودها جناب سلیمی.
      ذات خداوند پاکی و مهربانی است.
      🥀🥀🥀


      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۰۳
      🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏
      ارسال پاسخ
      معصومه خدابنده
      سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۰۳:۲۳
      سلام واحترام جناب سلیمی گرامی
      درود بر شما
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۶ دی ۱۴۰۲ ۰۳:۳۶
      هزاران درود احترام بانو خدابنده عزیز
      🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      دانیال حاجی زاده (اشک)
      چهارشنبه ۶ دی ۱۴۰۲ ۰۰:۵۳
      شاید خداوند دنیا را برای ستاره ای 🌟 خلق کرده باشد!، و حالا درک من حقیر این است که در اوج ظلمت نورها هستند که حقیقت را نشان میدهند و قلب عشق را به تپش وا می‌دارند، یک سلحشور قدیس را در نظر بگیرید که با انبوهی از لشکر دشمن میجنگد، به نظر شما آن لشکر به یاد خواهد ماند یا آن سلحشور؟ ،به همین سادگی آن سیاهی لشکر به سادگی گُم می‌شوند. انگار آماده بودند که نور روشن تر دیده شود! مهم نیست چند میلیارد شب آمده و رفته باشد، چیزی که راه را نشان میدهد فانوس است! ، قصه همین است نور و تاریکی می تواند جایگاهش در انتهای راه عوض شود. آدم میتواند از طریق تاریکی به نور برسد نه اینکه با تاریکی همسفر شود
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۶ دی ۱۴۰۲ ۰۳:۳۵
      درود جناب حاجی زاده عزیز ،
      اگر در پاسخ کامنت زیبایتان بگویم کامنتت را بخوان بیراهه نگفتم
      ببینید شما یک نور قدیس را گفتید که با لشکری سیاهی جنگیده و در یادها خواهد ماند
      من دقیقا با همین مفهوم کار دارم ،،
      ایا در صورت نبود لشکر سیاهی اصلا سلحشور قدیس وجود میشد
      درصورت وجودیت اگر جنگ سیاهی نبود قدیس ارزشی داشت
      یا همان فانوس چرا روزها هیچ ارزشی ندارد که هیچ مزاحم و ازار دهنده است ، پس این شب است که ارزش داده به فانوس
      حالا ، شب خودخواسته به وجود امده یا برای تکامل حیات و خوب و بد باید خلق میشد که همه چیز حرکت کند ؟
      سپاس از نگاهتان 🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      دانیال حاجی زاده (اشک)
      دانیال حاجی زاده (اشک)
      شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۱۰:۵۷
      وقتی روز خودش جهان رو زیبا می‌کنه فانوس هم آرام میگیره، اون به یاری شب میاد نه به کمک روز! فلسفه همینجا شکل میگیره دوست عزیز، چرا این جور نمی‌بیند که اگر آن لشکر راه سیاهی را دنبال نمی‌کردند نیاز نبود کسی به جنگ کسی برود، و دنیا بهتر و بهتر میشد، درسته شب باید خلق میشد و سیاهی همیشه هست، فکر نمیکنید این دلیلی بر بزرگ بودن سیاهی نیست؟ ، بحث ارزش دادن به فانوس نیست، بحث خود فانوسه که کدوم راه رو انتخاب کنه خاموش بمانه و بگذره یا روشن بشه و نور بده، ارزش رو خود فانوس هست که مشخص می‌کنه نه سیاهی، ببینید این یه بحث فلسفیه، و فلسفه یه دایره است و نقطه پایانی نداره
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۲ ۰۳:۲۵
      اولا من اصلا اعتقادی به فلسف ندارم
      اینکه بخواهی از دایره تربیت عقل پا فراتر گذاری بگن فلسفه یک مفهوم خلا است
      دوما تمام جهان هستی از سیاهی یا همان ماده تاریک وجود شده
      سوما بقول شما خدا ادم را از بهشت انداخت زمین ، یعنی بهشت و جهنم قبل خلقت ادم و حوا بود
      جهنم دلیل بودنش چیه ؟
      اینکه بهشت ارزشش را نمایش دهد
      پس خدا هیچ کاری را بیهوده نکرده
      اگر جهنم راداشته پس لشکر سیاهی هم باید باشد
      سوما اگر لشمر سیاهی نبود شما قدیس نداشتید
      و در کل اگر منفی نباشد مثبت به هیچ دردی نمی خورد ، حتی در کل هستی و طبیعت بار مثبت و منفی مکمل هم هستند پس اینقد خودتو درگیر کلمه فلسفه نکن و اینکه هرچی از گذشته شنیدی درسته ،
      اگر تابع گذشتگانی پس نیازی به فکر کردنو زحمت به مغزت نداری
      همه چیز تعریف شده و مشخصه براتون
      سمیرا عاشوری
      جمعه ۲۲ دی ۱۴۰۲ ۲۱:۵۵
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۴۱
      سلام استاد گرانقدر
      واقعا نوشته ای بسیار آموزنده و پرمغزی بود 🙏
      بسیار لذت بردم و از اندیشه ی ناب شما مستفیض گشتم
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۳
      سلام شاعر گرامی
      زیبا خواندید بزرگواسپاسگذارم 🌹🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۳
      خندانک خندانک
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۰۲
      درود بزرگوار
      نثر زیبایی بود
      تقدیمتان خندانک
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۲۵
      درود بانو ناطق گرام
      سپاس از نگاهتان
      💐💐💐
      ارسال پاسخ
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۳۶
      ظهر بخیر جناب سلیمی خندانک
      دلنوشته ای بسیار صمیمی و بی ریا بود خندانک
      اما چرا چرا سخنان یک کافر؟ آیا خود را کافر می پندارید؟
      چرا به بهشت و جهنم می اندیشید؟
      چرا حاشیه وارد رابطه مخلوق با خالق شده؟
      خدا آنچنان سخت نیست که ما با بهشت و جهنم، گناه و خیر برایش خط قرمزی تعیین می کنیم..
      عارف، زاهد،عابد،کافر، خنثی .. هر چه باشیم محوریت خداست..

      سپاس از تفکرات خداگونه شما خندانک خندانک
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۵
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۵۶
      یک دنیا سپاس بانو خوش روش گرامی
      امید که بتوانم بهتر و بهتر بنویسم
      همراهی شما ارزشمند است
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۰۲
      سپاس بانو شاهزاده خانوم گرام
      سپاس حضورو دقتتان
      🌹🌹🌹🌹
      توضیحی خواهم نوشت در پاسختان 🙏
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۲۲
      شاهزاده خانوم من در مان از کافر ننوشتم
      یا مسلمان عارف و زاهد هم از مذهب خارج است در حقیقت فقط خدارا دارند
      اما گناهکار و درستکار را ما تعریف کردیم
      ما انسانها که ریشه در حقوق دارد
      و نمیتوان به خدا نسبت داد
      چرا که چه بسا خوبها ودرستی ها به ضرر دیگران است و این تقریبا صدرصد است
      من خواستم کمی بازتر نگاه کنیم و اسیر بازی نشویم
      🌷🌷🌹
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۰۲
      خندانک خندانک
      چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۲۳
      به امید خدا.. خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۲۷
      🍀🍀🍀🌹🌹🌹🙏🙏
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۰۱
      درود بر جناب سلیمی جست و جوگر🌹
      چقدر روح شما آشفته است..
      شما رو به یک سکوت فکری عمیق در چله دعوت می کنم خندانک

      چهل روز به ذهنتان روزه سکوت هدیه دهید خندانک
      پاسخ تمام سوال ها و اما و اگرها گرفته خواهد شد خندانک

      همه چیز در درون ماست خندانک
      هیچ چیز از ما بیرون نیست خندانک
      کافی است سکوت کنید و اعماق افکار و قلبتان را پاکسازی خندانک
      آن وقت معجزه رخ می دهد خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۳
      درود شاهزاده خانوم
      دقیقا بعد از سکوت و ارامش ذهن این سوالات پدیدار است
      تمام این سوالات از ذهن من است و پاسخ میخواهد
      ساکتش کنم ؟
      سوال پایه اینجاست رو چه حسابی گذشتگان درست گفتند اما من نادرست میگویم
      انها چه چیزی داشتند من ندارم
      چرا عقل قبول نکند من اجبار کنم
      میلیاردها انسان همینگونه امدند رفتند
      صدها نفر به دنبال پاسخ عقل رفتند
      و دامروز درست یا نادرست ما هنوز تابعیم
      چرا ما دنبال سوالات عقل نباشیم
      متناسب با درک و علم خودمان
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۵
      جناز ازادبخت
      ایا در قران اشاره ای به روح انسان شده است ؟
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۰۳
      خندانک خندانک
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۵:۰۲
      سرکوب سوال که ممکن نیست..
      اما به عقیده من این سوالات در ساعات شلوغی ذهن شما ایجاد شده و بی جواب مانده ..
      قطع به یقین خدا وجود دارد..
      ما وجود داریم حتی اگر از عالم مثل افلاطونی به قضیه نگاه کنیم..
      وسعت وجود داشتن ما در دل هر ذره نمایان تر شده..
      دل هر ذره را که بشکافی آفتابی در میان بینی..
      بهشت و جهنم همان اعمال ماست..
      حاشیه ها ما را از اصل به فرع کشانده اند..
      این سوالات در ذهن همه نقش می بندد..
      از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
      به کجا می روم آخر ننمایی وطنم..
      پوچی در این بیت بیداد می کنه..
      وطن ما پیش نور لایزاله.. همونی که از روحش بر جسم خاکی ما دمید..
      اینهمه بی قراری انسان های بیدار برای اینه که روحشون به سمت روح حق کشش داره اما جسم خاکی اجازه پرواز نمیده..
      به همین علت نه وطن رو اینجا می دونیم نه اونجا..
      خندانک خندانک
      جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۹:۲۸
      سلام و عرض ادب جناب سلیمی بزرگوار
      فرمودید:
      (این اصلا وحشت اوره که من بدانم همیشه هستم در کلمه همیشه اگر کمی مکث کنید و دقت شما هم وحشت میکنید.)
      در اینکه روح انسان حیات ابدی دارد شکی نیست و انکار این موضوع هرگز نمیتواند دلیل بر عدم حقیقت آن باشد.
      اتفاقا این حیات ابدی و همیشگی مطابق با میل و روح بی نهایت طلب انسان است چرا که انسان ذاتا میل به جاودانگی دارد و اتفاقا پذیرش مرگ و نابودی برای انسان بی نهایت طلب وحشت آور است نه حیات جاودانه

      روح انسان بی نهایت طلب است و خوبی ها را به صورت بی نهایت میخواهد و ذاتا میل به جاودانه بودن و جاودانه زیستن دارد و از نابودی گریزان است . این موضوع نه فقط از منظر قرآن و روایات بلکه برآمده از نظریات علمی و روانشناسی و پژوهش های صورت گرفته است و هیچ انسانی نیز در وجود خود منکر میل به جاودانگی نیست.

      این میل به جاودانه بودن را چه کسی در وجود انسان قرار داده؟ خداوند حکیم. حکیم یعنی کسی که تمام کارهایش از روی دلیل و حکمت است و هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد. همچنین عدل نیز از دیگر صفات خداوند است.

      به نظر شما آیا این با عدل و حکمت خداوند سازگار است که بی دلیل میلی را در وجود انسان قرار دهد و انسان را در حالی که مشتاق به جاودانگی و زندگی ابدی ست به یک باره با مرگ نابود سازد؟ طبیعتا خیر. پس در مورد جاودانه بودن انسان و حیات ابدی وی شکی نیست.



      در مورد موضوع بهشت و جهنم

      ببینید برخی از اعمالی که انسان در این دنیا انجام میدهد به گونه ای هستند که عمر و نعمات محدود این دنیا ظرفیت پاداش و کیفر این اعمال را ندارد.

      مثلا یک قاتل زنجیره ای را در نظر بگیرید، این فرد چطور باید مجازات شود و چگونه باید کیفر داده شود تا تاوان تمام ظلم هایی که روا داشته بدهد؟ آیا تنها مرگ و یک بار اعدام شدن برای کیفر تمام ظلم هایی که روا داشته کافی ست؟ به نظرتان اعدام کیفر اندکی نیست برای این همه جنایت؟ آیا عمر محدود دنیا برای کیفر جنایات گسترده وی کافی و پاسخگوست؟

      و از طرف دیگر، کسی که برای نجات جان یک انسان، برای کمک به انسانها، دفاع از وطن، دفاع از حق، جانش را (که ارزشمند ترین سرمایه وی است) فدا می کند، آیا عمر محدود دنیا میتواند آنطور که شایسته است پاسخگوی این عمل نیک وی باشد و وی را پاداش دهد؟
      پس این با عدل خداوند سازگار نیست و از آنجا که خداوند عادل است باید مکان دیگری وجود داشته باشد که نیکوکاران و مجرمان به پاداش و کیفر حقیقی خود برسند.

      پوزش از جسارت و اطاله ی کلامم 🙏
      با تقدیم احترام وافر 🌹
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۰۷
      به امید ظهور آقا امام زمان (عج)
      الهم عجل لولیک الفرج
      خندانک خندانک

      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۱۱
      سپاس بانو رحمانی عزیز
      به امید ظهور 🌹🌹
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0