سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        قبیله ی مُرده پرست

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۶:۲۳ شماره ثبت ۱۱۰۰۳۶
          بازدید : ۱۴۸   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        قبیله ی مُرده پرست
         
        درحوالیِ دریایی سیاه
        همانجا که چون شبِ شان ،
        روزشان هم بود سیاه
        قبیله ای بود ، مُرده پرست
         
        درآنجا زنده ها ،
        به پشیزی هم نمی ارزیدند
        درآنجا عُقده ای ها ، سردمدار بودند
        و آنکسی سردمدارتر میشد ،
        که پُر عُقده ترست
         
        تعصباتِ خشک درآنجا ، کولاک میکرد
        انگار فقط درقنادی بود که میدیدی ،
        شیرینیِ خشک ، کم طرفدارتر از، تَرَست
         
        فقط در طویله هاشان ، صدای خر نمی شنیدی
        دو کس ناتوان بودند که با هم مثل آدم ،
        درکنار هم بنشینند و حرفشان را بزنند
        بین آن دو می شنیدی که همیشه ،
        صدای عرعرست
        انگار که سوره ی لقمان را نخوانده بودند
        یا خوانده بودند و طوری وانمود میکردند ،
        که هریک ،
        نسبت به آن نصایحِ زیبا ، کر است
         
        آخر اینکه زندگی نشد ،
        مُردگی بنامندش بهتر
        ازجمله ی همان مُردگی هایی که ،
        بی بار و بَرَست
         
        خانه ‌ای را تصور کن !
        که همیشه داخلش
        جر و بحث است و،
        گوش هایی که به باطل شنواست و،
        به ندای حق ، کر است
         
        خیت کردن یکدیگر، هنرِ آنها بود
        دمِ دست تپانچه ای و، کبوتر و، شلیک
        کبوتری که چند لحظه ی بعد ،
        می‌دیدی که بی کُرک و پَرَست
         
        خانه ی رسوایی را تصورکن !
        که چشمانی چون پنجره ،
        برای دید زدن دارد ولی ،
        حریمی برآن متصور نیست
        چونکه آن شبحِ خانه ، بی دَر است
         
        طلا فروشی ای را تصورکن !
        که پُر ازخالی ست و، بی زَرست
         
        آدم هایی را تصورکن !
        که قلب ندارند و،
        دهانی از عربده ، بجای سَر است
         
        خانه هایی که هیچ خیری ،
        از آنها متصور نیست
        چون تمامی اش ، شَر است
        همه چیز ازجمله غیرت ، درآن برباد رفته
        انگار که مُعذب به عذابِ باد صَرصَرست
        تعارف که نداریم ، این وضع ،
        هم شاملِ ماده ها و هم نرست
         
        زنده ای که تا چند لحظه ی پیش بود
        به انحای مختلف ، میدیدی که دربه در است ،
        حال که او مُرده ،
        همه افرادِ قبیله ، دگر مجیزش را میگویند
        همه بُرده اند او را ، به روی هردو دست
         
        دور باد قبیله ای که ،
        زنده ها را به حماقت هایشان یکریز می کُشند
        مُرده ها را به روی چشمانشان می گذارند و،
        بجای خدا ، پرستش اش میکنند
        امان ازآن قبیله ی رسوای مُرده پرست    
         
        بهمن بیدقی 1400/7/5
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۷:۰۴
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۲۹
        با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        محمدکدخدایی(عرفان)
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۰۲
        با سلام و ادب دوست شاعرم
        دلنشین سروده ای خواندیم زیبا با معنا
        قلمتان همواره پربار باد
        میدانم چه میگویید. فریادتان،درد و حرفتان را
        خوب میفهمم که چیست؟!
        بامید تداوم تعامل و حضور زیبایتان.
        سبز بمانید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۲۸
        با سلام و عرض ادب آقای کدخدایی بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر از لطفتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۳۵
        درود بر شما
        نوشته ی حقی است
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۵۲
        با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۳:۰۴
        درود برشما جناب بیدقی

        عالی بود و
        زیباوجالب خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۴۳
        با سلام و عرض ادب آقای فتحی بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر از لطفتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        سارا خوش روش
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۵۸
        دور باد قبیله ای که ،
        زنده ها را به حماقت هایشان یکریز می کُشند
        مُرده ها را به روی چشمانشان می گذارند و،
        بجای خدا ، پرستش اش میکنند
        امان ازآن قبیله ی رسوای مُرده پرست خندانک خندانک
        درودهای بیکران جناب بیدقی زیبا و قابل تأمل بود،پایدار باشید خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۴۴
        با سلام و عرض ادب هنرمند ارجمند
        بزرگوارید
        سپاسگزارم از نظر پر از لطفتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۲۵
        درود استادِ گرامی🌹🌹
        زیبا سرودید
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۴۵
        با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۳۱
        درود های فراوان جناب بیدقی استاد گرانقدر
        بسیار زیبا وقابل تامل
        قلمتان ماندگار
        مسرور ومستدام
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۳۸
        با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        در پناه حق
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۱۶
        سلام و عرض ادب
        نوشته ی تأثیرگذار و قابل تاملی بود
        واقعا عالی نگاشته بودید 🙏
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۳۳
        با سلام و عرض ادب آقای پورصالحی بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر از لطفتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        ه عاقبت گر عمری باشد ماندگار ااا میگذارم این سخن را یادگار ااا مینویسم روی کوه بی ستون ااا زنده باد یاران خوب روزگار
        نرگس زند (آرامش)

        مااااسلام بر خواهر عزبزم شااااهزاده خاااانوم مهم نیست حرف تو همه جا بسیار خندانک برا ما ثابت شده ای ک خیلی وقته مشاعره نیومدم الان ی نگاه کردم پیامت خوندم جواب دادم بدون ما همیسه دوست داااااریم استیکر بوس در حال پرتاب وبعد خنده
        ساسان نجفی

        همه چی آرومِ شاهزاده خانم اا حرف حساب بی جوابِ شاهزاده خانم
        طاهره بختیاری

        در این دنیای فانی چرا ناگزیری جواب پس دهی خودت باش عزیزم خودت ولاغیر اهمیت نده
        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0