کـرد همـه را زیـر و زبـر ؛ روزگـار
دسـت نـگـهـدار دگــر ؛؛ روزگـار !
گـاه مـرادم بـدهـی ، گـاه شـوی :
شـعـبـهٔ تـجـدیـدنـظـر ..؛ روزگـار
شـرح غـمی دارم و بر گـفتنـش :
حـوصلـه داری تـو اگر ؛ روزگار ؟
قسمت ما بـوده ، چنـین بگـذرد :
بـخت تلـف و عـمر هـدر ؛ روزگار
کـوچـهٔ بـنبـسـت تـهِ بـیـکـسـی :
پـرت و نیـوفـتـاده گـذر ؛ روزگـار
سفرهٔ دل پهن و بخور نوش جان
هست غـذا ، خـونِ جگـر ؛ روزگار
دستزمینخوردهگرفتیمو خود :
خورده زمین ، گشته دَمَر روزگار
مـصلحـتِ مـا به کـسی درز نمـود
زد سـرمان تـوپ و تَشَـر ؛ روزگار
"نیست کسییادکسی" زین پیام :
قاصـد غـم ، داده خـبـر ؛ روزگـار
روی گــذرگــاهِ فــرومــایــگـی ...
هـسـت مــدام ردّ اثــر ؛ روزگـار !
کنده و خـشکانده و سوزانده شد
سَــرو گــرانـبـار هـنــر ..؛ روزگـار
" حادتر از بمب اَتـم ، دشمنیست
کاشـف هردوست بشـر ؛ روزگار "
" زور و زن و زر " هدف آدمیست
با سه نشـان بـرده بـسـر ؛ روزگار
رسم کـهـن تیـره شد و نامِ نیک :
مانْد ز خـلیـج تا به خزر ؛ روزگار
چرخحاد
یزدان_ماماهانی
سـرایـش۱۰_۱_۱۴۰۱
_🎼🎸گیـــتار بـیتــــار🎸🎼_
بسیار زیبا و پر معنی است