سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        تپشِ رویا

        شعری از

        نقاش زندگی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ ۰۲:۲۲ شماره ثبت ۱۰۸۶۶۶
          بازدید : ۲۵۲   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نقاش زندگی
        آخرین اشعار ناب نقاش زندگی

        برادرم به من گفت: آدم قدر پولی که تو دستشه میتونه حرف بزنه
        کل اون روز و روز بعدش اعصابم خورد شده بود؛
        همش داشتم به این فک میکردم که چقدر درسته
        واقعا آدام های پول دار همه چی دارند.
        بقول برادرم هر وقت از زندگی خسته شدند ، یک بلیط میگیرند به بهترین جای ممکن 
        یک اتاق رزرو میکنند ، تو بهترین هتل اونجا؛
        یک چند روز کامل استراحت میکنند؛
        هم تفریح میکنند،
        هم یک جای قشنگ میبینند،
        هم آرام میشوند و با اخلاق خوب بر میگردند و اهدافشان را دنبال میکنند.
        با خودم گفتم: پول خیلی مهمه 
        از فردا باید به فکر پول باشم ؛ هدفم بشود، پول
        آرزوی من چیه؟
        بیخیال آرزو! اول پول
        وقتی به پول برسم ، همه چیز دارم.
        دارم به این فکر میکنم یک سری جملات مد شده؛
        یک سری حرف ها پر رنگ شده
        یک چیزاهایی میگویند که تو وقتی آن هارو میشنوی با خودت میگویی: چقدر قشنگ!
        نوشته بود"تو رویای کار تو یه شرکت را داری ؛ ولی من میخواهم رییس اون شرکت شوم"یک جمله هایی مثل این ، با این لفظ سلسله مراتبی؛ درون آدم یک حسی ایجاد میکنه که باخودش احساس ضعف میکنه؛ از رویایش خجالت میکشه.
        شاید آن  فرد با رسیدن ب قدرت لذت ببره،
        شاید او با به رخ کشیدن املاک و وسایلش احساس بهتری به خودش پیدا کند و
        بخواهد به حرفش گوش دهند؛
        ولی شاید یکی با خوردن یک بستنی ساده تو یک پارک با برادرش سرشار از لذت شود.!
        شاید این فرد نخواهد بداند یک بستنی با روکش طلا وجود دارد و تموم اون لحظه حالش بد بشود و از شانس بدش بنالد. 
        ببین
        باشه!رسیدی که چه بهتر ؛ شایدهم بدتر
        ولی این را بدان که هردو آن بستنی ها خورده میشوند ولی آن تیکه طلای روی بستنی ارزشی به تو اضافه قرار نیست بکند.
        "هر چه بزرگ تر میشویم چیزهای بیشتری میخواهیم تا دیگران را با آن ها تحت تاثیر قرار بدهیم"
        کاش تو یک روستا بدنیا می آمدیم ؛ کاش یک جایی بودیم که تلفن همراهی نبود یا مردمی که به تو حس کافی نبودن بدهند؛
        کسایی که نه خودشان به آرزوهایشان میرسند نه به تو اجازه میدهند که به آرزویت برسی .
        افکاری را مد سازی میکنند که تو فکر میکنی دوست داشتن و حِست به یک گُل کم و بی ارزشه! اشتباهه!تو باید یک گلستان را بطلبی!
        تا وقتی که من تو کُما هستم چه میفهمم که اطرافم جنگه!
        فعلا میخواهم بی هوش باشم و کر و لال؛
        نبینم و نفهمم.
        چشم هایم را ببندم و روی طنابی به سمت رویام قدم بردارم.
        بروم در پارک و با آن بستنیِ شکلاتی هر شبم را جشن بگیرم.
        ایناها چیزهایی هستند که من میخواهم.
        این دنیای منه.
        به روش خودم زندگی میکنم.
        شاید من بخواهم ک کارمند آن شرکت بشوم.
        تو رییسش باش ؛ فرقی به حالم ندارد.
        لذت من از زندگی مانندِ ضربان قلبم دائم میتَپد.
        تو برو خود را باش.!
        من به قناعت لباس رویا پروازی میپوشم.
        انسان ها قرار نیست شبیه هم باشند!
         
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۴۸
        موفق باشید .
        خندانک
        نقاش زندگی
        نقاش زندگی
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۸:۰۱
        سلام ممنونم🌸
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۹:۵۸
        درود
        به سایت ناب خوش امدید
        زیبا و جالب بود 🌺🌺
        نقاش زندگی
        نقاش زندگی
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۳۱
        سلام ممنون از لطفتون🌸
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۵۰
        درود بر شما
        خوش آمدید
        بله متاسفانه واقعیت است
        اما میشود پیرامونش بسیار گفت و بحث کرد خندانک
        نقاش زندگی
        نقاش زندگی
        يکشنبه ۷ فروردين ۱۴۰۱ ۰۵:۰۴
        سلام خیلی ممنون🌷
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۲۱:۳۲
        خندانک
        نقاش زندگی
        نقاش زندگی
        يکشنبه ۷ فروردين ۱۴۰۱ ۰۵:۰۲
        🌸
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۲۲:۰۵
        سلام و درود و خیرمقدم

        لطفاً بانام و نام خانوادگیِ حقیقیِ خودتان در سایت فعالیت نمایید. از درک والای شما متشکریم.

        سلامت باشید عیدشمامبارک خندانک
        نقاش زندگی
        نقاش زندگی
        يکشنبه ۷ فروردين ۱۴۰۱ ۰۵:۰۲
        سلام ممنون🌸
        ارسال پاسخ
        سید محمدرضا لاهیجی
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۰۶:۵۶
        درود بر شما
        اثر رد پای خودکار ذهن شما از دو جهت بسیار جالب است اول اینکه تکلف و تصنعی درآن ندیدم یعنی رها بودید در نوشته و نخواستید بی دلیل فاز عقل کل ادبیات بودن را بخود بگیرید دوم اینکه با ساده نوشتن که چه به عمد بوده و چه به سهو مخاطب را تا پایان با خود همراه کردید و این جای تقدیر دارد
        سید محمدرضا لاهیجی
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۰۷:۲۵

        یک داستانک یا نوشته کوتاه و متن ادبی، صدها بار محترم تر و با ارزش تر از خروار خروار کاغذ پر شده از معر شانسی بجای شعر فارسی ست چرا که خالقش خودرا نه سانسور کرده و نه در استتار کلمه و فعل و فاعل و نهاد و گزاره و... مخفی گشته است، پیشنهاد حقیر است با خواندن و مطالعه اشعار سیدعلی صالحی و اشعار ترجمه شده چینی و ژاپنی مخصوصا اشعار کوکازی ناتسوکی به نگاه و افکار نوشتارتان عمق و ژرف اندیشی بیشتری دهید!



        نقاش زندگی
        نقاش زندگی
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۷:۵۹
        سلام استاد عزیز
        ممنون بخاطر نظر بسیار ارزشمندتون و توجه دلنشینتون به این نوشته ساده
        حتما مطالعه میکنم و بهره میبرم از گفته شما🌸
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۰۴
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        شاعردانا
        سرودی
        شعر های ناب
        روشن کردی
        دل را چون آفتاب
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        نقاش زندگی
        نقاش زندگی
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۸:۰۰
        سلام استاد ممنونم از توجه تون و وقت ارزشمندی که گذاشتید🌷
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0