شنبه ۲۹ دی
|
دفاتر شعر بهزاد بهلولی تخلص بهیاد
آخرین اشعار ناب بهزاد بهلولی تخلص بهیاد
|
گفتم كه غمت گفت ترا كهنه شرابيست
گفتم كه وصال تو بگفتا كه چو خوابيست
گفتم كه چه خوابی همه بردی تو زچشمم
گفتا كه هر آن برده امت عين صوابيست
گفتم كه دلم گفت گرفتار گرفتار
گفتم چه كنم گفت مگر جان به عذابيست؟
گفتم بشوم لال نبودت چو عذاب است
يك لحظه نباشی که مرا خانه خرابيست
گفتا ز چه مينالی و گفتم غم دوريت
گفتا كه چو درياست غمم سهمت حبابيست
گفتم كه خيالت به شب و روز مدام است
گفتا كه ز الفت به تو اين رشته طنابيست
گفتم كه ز جان سير شدم رخ ننمايی؟
گفتا كه رخم بر گل و پروانه و آبيست
غوغاست در اين منظره چشم از چه نبينی
او بوده هر آن هست و دگر وهم و سرابيست
ديدار تو را ديده ی جان بين چه طلب بود
نادانی ما حتم بدانید که مانند حجابیست
بهياد بس است اينهمه گفتار که گفتند
برگیر زبان خامشیت سنت درویش مآبیست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خجسته میلاد حضرت مهدی
صاحب الزمان ( عج) بر شما
و همه مسلمین جهان
مبارک باد