پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر بهزاد بهلولی تخلص بهیاد
آخرین اشعار ناب بهزاد بهلولی تخلص بهیاد
|
بر خيالم تاب گيسوی تو بود و در دلم تابی نبود
بر كوير تشنه جانم سرابی بودی و آبی نبود
آه از خوابی كه صادق گشت با تعبير خويش
خواب ديدم رفته ای اما فقط خوابی نبود !
سرنوشتم را عوض كردی كه اين ننوشته بود
آن خدای مهربان كو را ستم بابی نبود...
ماه من روزم سیه كردی ولي در آسمانم نيستی
از چه نوری بر نيفشاندی مگرازماه مهتابی نبود؟
قبله آمال من ،تو در كدامين نقطه ساكن گشته ای
اقتدايی برتمنای نيازی بود و محرابی نبود
عشق هر جا ديدمش آه و فغان و العطش
تشنه ها بر ساحل دريا وليكن هيچ سيرابی نبود
روز و شب دنبال ساقی بهر ميخواری روم
گو به بهيادت ترا غيرغم من باده ی نابی نبود
|
|
نقدها و نظرات
|
درود سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیباست