خونه دانشجوییمون چه نازه
حالا میگم پایان قصه بازه
رفیق اولی ما سروشه
دکه داره و بستنی فروشه
میرقصه با مشتریاش،همیشه
میگه برقص و هی نگو نمیشه
هوای ((گشت))و اما خیلی داره
تا که بیاد،حدادیان میذاره
رفیق دومی ما کوروشه
تیپای هرروزش،مونث کشه
راه میره میگه که اله،جیمبله
اسمش تو صفحه،اوله گوگله
یکسره از ماشینش عکس میذاره
پیج ۳۰۰ کا،تو اینستا داره
رفیق سوم ما،اقا شعبون
خواننده اس،دیس میده به این و اون
اهنگ معروفش شده توکیو
میگه تورو دوستت دارم،تو کیو؟
میگه اینستا اوله تا کتاب
نمیدونم چی چی بزن قبل خواب!
چهارم حاج سعیده،خیلی طاسه
آقا معلمه همش کلاسه
مرتب و تمیزه،سر به راهه
تو یخچالا اتانولش به راهه
با پسرا رفیقه و نداره...
کلاس فوق العاده هم میذاره
رفیق پنجمی ما جواده
دروغ نگم فقط تو کار باده
فقط یکم اسیر کار دنیاست
هر وری باد بیاد،جوادم اونجاست
رفیق اخریشون اما منم
منم که هی ناله دارم میزنم
هرکی که بهتر باشه، پایین تره
دنیا چرا اینقده خر تو خره؟
هرچی که ارزش داره، بی ارزشه
امیدوارم زمونه بهتر بشه
برم غذام روی اجاق گازه
دیدی حالا؟پایان قصه بازه!
به به
درودبرشما
چه زیباطنازی کردید
اول صبحی کیفورمان کردید
ممنونم