پنجشنبه ۶ ارديبهشت
|
دفاتر شعر شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
آخرین اشعار ناب شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
|
قدر مادر ندانستم
در کنارم بود چندی پیش
با پدر داشت دعوا
سر چه؟ من نمی دانم
کارشان سخت بالا گرفت
به کجا رفت؟ من نمی دانم
پدرم مدام می گوید
چاره ای نیست باید ساخت
من نمی دانم چرا اول
شده ویران و حال باید ساخت
من همین می دانم
هر چه خوبی بود مادر داشت
چند ماهی ست که می گذرد
عطر او را دگر نمی بویم
دست نرمش نمی جویم
جای بوسش بر گونه ام خالیست
جان مادر دگر نمی شنوم
صبح ها که می روم بیرون
نگران نیست چشمی به دنبالم
دل من «لک زده» برای او
کاش می شد پدر آرام بود
کاش می شد مادر اینجا بود
|
نقدها و نظرات
|
سلام ممنون بانو من واقعا فرزند طلاق نیستم و به سختی تونستم خودم را جای آنها بگذارم و درکشان کنم. ولی گاهی مجبوریم از خودجایگزینی استفاده کنیم برای رساندن پیامی به مردم یا تلنگری احساسی به دیگران. سپاس فراوان از محبتتان با آرزوی شادکامی و رستگاری در پناه خداوند | |
|
درود بر شما از نقدتان خوشحال شدم. رشته آکادمیک و حوزه کاری من با ادبیات ارتباطی ندارد و متاسفانه تاکنون امکان یادگیری قواعد ادبی فراهم نشده است. اینها بیشتر دلنوشته شاعری ناشی با تاکید بر معناگرایی و معناگستری است. | |
|
درود بر شما سپاس از نقد و نظرتان سرافراز باشید | |
|
سپاس از نقد دلسوزانه شما سعی می کنم در اولین فرصت از کسی که مسلط به فنون ادبی است در مورد آرایه ها بیاموزم. شاید آشنایی نظری به مهارت شاعرانه بیانجامد. بسیار بسیار ممنون و موجب افتخار بنده بود حضورتان | |
|
سلام عزیز دل از لطف و نظرتان سپاسگزارم موفق باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام و درود
زیبا و غمگین سرودید
رحمت مهر الهی شامل لحظات زندگانی تان
در سایه سار حضور پدرمادر عزیزتان الهی آمین