سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        مارال(۲)

        شعری از

        امیر وحدتی یگانه

        از دفتر بوستان نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۰۹:۰۴ شماره ثبت ۱۰۷۸۸۱
          بازدید : ۲۵۴   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیر وحدتی یگانه

        بریده ای از رمان کلیدر، شاهکار جناب محمود دولت آبادی را در دو قسمت
        به نظم کشیده و تقدیم حضور می نمایم:
                            قسمت دوم
                             " ۲مارال"
        شد شناور اندرون آب پاهایی سپید
        لذتی بی وصف از پا تا بُنِ جانش دوید
        مست شد از منتهای لذت آغوش آب
        لذت آمیزش زیبای آب و آفتاب
        سردی آب گوارایی گذشت از ساق و ران
        می مخید از پوست تا بر عمق مغز استخوان
        تا دو زانوی سپیدش شد شناور زیر آب
        چون دو ماهی سپیدی بود اندر پیچ و تاب
        رقص موج و رقص زانوها بهم دمساز شد
        عشقبازی با زلال پاک آب آغاز شد
        غرق لذت شد که آب از ساق پا تا ران رسید
        عاقبت بی تاب گشته جامه را از تن درید
        پیکر سیمین رها شد زیر چتر آفتاب
        چون برون از ابر شد نور سپید ماهتاب
        از دو چشمان سیاه اسب خود آزرم داشت
        سینه را پوشاند و روی موج برکه پا گذاشت
        جز دو چشمان سیاه اسب خود چیزی ندید
        مثل ماهی اندرون برکه زیبا خزید
        چون به آغوش زلال آب نیزار اوفتاد
        سینه های پر تمنا را بدست موج داد
        حس کرد اندر وجودش رخوتی شیرین را
        داد در اغوش نیزار آن تن سیمین را   
        چشمها را بست و روی سنگ صافی سر نهاد
        زیر آب و آفتاب آن ماهرو، پیکر نهاد
        باز کرد آغوش خود را لحظه ای مدهوش شد
        در خیالش با ذلال آب هم آغوش شد
        بست چشم و گشت بیرون از خود و دنیای خود
        بود غرق لذت مستانه رویای خود
        با صدای شیحه اسب از خطر آگاه شد
        چشمهایش با رد چشم قره همراه شد
        گوشهای تیز خود را سوی آن نیزار داد
        چشمهایش پشت نی ها بر خطر هشدار داد جفت چشمان سیاهی پشت آن نیزار بود
        آن تن سیمین را از کی تماشا می نمود
        زین پیامد کرد گویا دختر احساس گناه
        شد برون از آب و بگرفت پشت پاچینش پناه
        لرزه بر اندام وی افتاد آن دم سرد شد
        ناظر آن جفت چشمان سیاه مرد شد
        اضطراب و ترس دختر را چو مرد آنگونه دید
        لذت غرق تماشا بودنش از سر پرید
          صاحب چشم سیاه از پشت نی بیرون دوید
        پشت کرد و مثل بادی سوی "بادی۸" پر کشید
                      @@@@@@@
        ۸_ نام شتر مرد مسافر
         
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ۱۹:۵۶
        جناب وحدتی زیبا بود و به همراه عکسی از پارک دانشجو و تئاتر شهر ..
        موفق باشید .
        خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۳۵
        درود بر شما جناب خوشروی گرامی.
        هر از چند گاهی باز خواب دوران
        دانشجویی را می بینم و استرس
        می گیرم و پس از بیداری لذت می برم.
        یادش بخیر.
        یاد باد "علامه" و آن روزگاران یاد باد
        دوستان و آن قدیمی یادگاران یاد باد
        حال ما از یاد علامه چه عالی میشود
        در محیط علم و دانش دوستداران یاد باد
        کاش یک بار دگر فرصت بدست آید همی
        آن کلاس درس و مشق و جمع یاران یاد باد
        خندانک خندانک


        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        يکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۳۳
        سلام و احترام استاد وحدتی
        بسیار عالی
        همیشه میخوانم و استفاده می برم
        برقرار باشید
        خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۱۴
        درود فراوان و سپاس از مهرتان
        گرامی.
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        يکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ۱۸:۵۴
        سلام ودرود فراوان جناب وحدتی عزبز و

        بزرگوار

        بینها یت عالی و
        دل نشین و.جالب بود

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
        درود بیکران جناب فتحی گرانقدر.
        از اینکه همراهم هستید سپاس
        فراوان.
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        يکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۰۰
        با سلامی گرم و با صدها درود
        آمدم، خواندم من این زیبا سرود
        مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
        آفرین بر شاعرش
        ======================
        منتظر اورا که پاید دفترم
        با حضورش بر نهد منت سرم
        خواند او شعرم فزاید باورم
        نقد هم سازد چه خوب
        ======================
        یک ستارک چون که هستی، شاعری
        یک ستارک گر به خواندن حاضری
        کسری از آن سه که گوید قادری
        برسرودن شعر ناب
        ======================
        این سروشم مثل کارتی مشترک
        راه جو بر هرگلی چون شاپرک
        کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
        گر دل آزارت شده گو برکَنَم
        ======================
        * خندانک * خندانک * خندانک خندانک
        بی نظیر بود شاعر لازم شد کلیدر را بخوانم. اما پشت درخت قائم نمی شوم.
        خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۱۹
        جفت چشمان سیاهی پشت آن نیزار بود
        درود بیکران استاد ارجمند جناب سبکبار.
        من برای بار سوم خواندن کلیدر را آغاز کرده ام
        و هر بار بیشتر از پیش لذت می برم و غرق
        در اندوه میشوم.
        آمدی جانم سبکبار آمدی
        باغ و بستان مرا بار آمدی
        بر یگانه یار و همکار آمدی
        خوش آمدی

        فرصتی شد باز گویم راز دل
        یافتم نیکی تو را همراز دل
        تا سرایم من غزل آواز دل
        با ساز دل

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نسرین حسینی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ۱۸:۰۸
        بسیار زیبا بود ودلنشین جناب وحدتی عزیز

        شاعر توانا وقابل احسنت به این اندیشه وقلم

        رقص قلمتون ماندگار 🌺🌺♥️♥️
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۲۱
        عرض ادب و احترام سرکار خانم حسینی.
        همراهی های شما دلگرمم میکند.
        سپاسگزارم.
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ۰۱:۳۴
        درود
        هر دو قسمت بسیار زیبا بود
        مرحبا خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۱۳
        درودها بر شما و سپاس از حضور سبزتان.

        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0