نامه

یه نامه که پرازحرفه؛یه نامه که پرازجاره
یه نامه که نوشته توش ؛بوی اومدن داره

یه برگه نامه اما باز؛متنش تودل خوابه
دوباره دیدن خوابت مث خونه توی آبه


یه دفترچه تودستم دارم وزول میزنم اینجا
نویسنده تواین خوابم؛انگارشوخی داره باما


نوشتی توی دفترچه؛من ازدفترچه میپرسم
   به خوابم اومدی؛اما من ازخواب تومیترسم

توی دنیای بیداری هنوزم غرق یک رازم
توازمن گمشدی ؛اما؛چقدکم دارمت بازم

تواونقدغرق تصویری ؛که رویاتوی تکراره
آدم حس میکنه که توی خوابم باتوبیداره


توی آغوش نوخوابم بارویایی که بوسیدم
توازمن دوری واماچقددیرخوابتودیدم


یه روزی؛توی تنهاییم باتوعاشق شدم شاید
توانگارهستی توخوابم؛امابایدبری؛باید 


تواونجایی ومن توی یجای دیگه تقدیرم
  دیگه عاشق شدم؛ازوحشت خواب تومیمیرم


توی بیداریام حبسم؛توی رویای شیرینم
توکه نیستی چرادیگه شباخوابت رومیبینم


توخواب ازترس ؛داشتم باخودم لبهامو میچیدم
پشیمونم ازاینکه داشتم خوابت رومیدیدم


فقط رویامیدونه توچقد باشعر؛همدستی
توکه رفتی آخه دیگه توی خوابم چراهستی


بیدارمیشم ؛دیگه انگار من ؛رویاموهم بستم 
توی نامه نوشتی توی خوابم؛منتظرهستم .


(نازگل)