پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
سکوت این سرایِ فقیرانه را، بیا بشکن
رکود ساز و ساغرِ کاشانه را، بیا بشکن
به مهرِ دست و دامن من، اعتماد کن دلبر
چو پیشکارِ زلف تواَم، شانه را بیا بشکن
مرا ببر، به قلعۀ پر رمز و راز دانستن
طلسم جهل و حلقۀ افسانه را، بیا بشکن
به غمزه ها و نازِ فلک، اعتنا مکن هرگز
مدارِ کورِ چرخش سامانه را، بیا بشکن
حرمسرای اهرمنان گشته، کاخِ احساسم
حریم و شاخِ دیوِ نهانخانه را، بیا بشکن
کمی کنار شاپرکان، شمع را نوازش کن
کلیشه های شعله و پروانه را، بیا بشکن
ثوابِ اعتکاف در بارگاهِ عشق، بس است
حصارهای مسجد و میخانه را، بیا بشکن
اراده کرده ام که بنوشم ز خُم ، نه پیمانه
سبو و جام و ساغر و پیمانه را بیا بشکن
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود