سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        سرباز راه برده به باروی دشمنم

        شعری از

        مجید عزیزی

        از دفتر مردی که پایه های جهانش شکسته بود نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ۰۹:۵۸ شماره ثبت ۱۰۷۵۱۰
          بازدید : ۱۲۱   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجید عزیزی

        یک نیمه از بلورم و یک نیمه آهنم
        دستت رسیده است به آغوش گردنم
         
        بازوی مرگ بالش بی‌خوابی من است
        سرباز راه برده به باروی دشمنــــــــم
         
        مابین این جماعت آهــن‌دل لجــــوج
        ماننـــــد کاه رفتـــه به انبار ســــوزنم
         
        دالم که باب پنجۀ من یال کوه‌هاست
        قانع نکـــرده‌اند به یک مشت ارزنم
         
        از آن زمان که مهـــر تو افتاده در دلم
         آن ذرّه‌ام که طعنه به خورشید می‌زنم
         
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ ۱۲:۵۸
        درود بزرگوار
        دلنشین و زیبا بود خندانک
        فرهاد احمدیان
        چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۴۵
        سلام و عرض درود خدمت جناب عزیزی غزلی بسیار دلنشین سرودید پاینده باشید
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ ۲۱:۳۶
        با سلامی گرم و با صدها درود
        آمدم، خواندم من این زیبا سرود
        مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
        آفرین بر شاعرش
        ======================
        منتظر اورا که پاید دفترم
        با حضورش بر نهد منت سرم
        خواند او شعرم فزاید باورم
        نقد هم سازد چه خوب
        ======================
        یک ستارک چون که هستی، شاعری
        یک ستارک گر به خواندن حاضری
        کسری از آن سه که گوید قادری
        برسرودن شعر ناب
        ======================
        این سروشم مثل کارتی مشترک
        راه جو بر هرگلی چون شاپرک
        کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
        گر دل آزارت شده گو برکَنَم
        ======================
        * خندانک * خندانک خندانک
        مریم محبوب
        پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۱:۰۶
        خندانک خندانک خندانک

        بازوی مرگ بالش بی‌خوابی من است
        سرباز راه برده به باروی دشمنــــــــم

        درود

        خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۲۶
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شماشاعرگرامی
        شعر شما
        سازقشنگی است
        آواز قشنگی ایست
        شیرین نغمه ای است
        چون راز قشنگی است
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۲۱:۳۵
        سلام و درود و خدا قوت،
        به خواست خدا در حال گردآوری مجموعه ای از اشعار سروش سرایان گرامی هستیم و قصد داریم کتابی از نمونه های شعر سروش (به رایگان) منتشر کنیم.
        تا کنون تقریبا سی یا چهل شاعر، همکاری کرده اند و حتی از تاجیکستان و افغانستان هم سرایندگانی به جمع
        سروش سرایان پیوسته اند.
        اگر شما هم سرایش یا سرایش هایی در شعر سروش دارید، لطفاً با پیام شخصی یا در آخرین فِرِسته ی این جانب بفرستید!
        سروش هایی تقدیم تان:


        سروش 1.
        منّتی نیست مهربان جانان!

        می کشم روی دوش، بار گران

        عمری به خاطرتان

        کاش می شد که می نشاندم کاش

        روی آن گیسوان عشق افشان

        بعدِ سرمستیِ هَماغوشی

        بارِ

        سنگینِ

        جان.

        سروش 2.

        سروشی در مکتب ادبی نورگرایی

        در ترافیک غصه های بلند

        من سروش وصال می خوانم

        در مسیر کمال می رانم

        می دانم

        سمت نارنج باغ، زمزم(،) اوست.

        مکتب ادبی نورگرایی
        (بطور خیلی خلاصه):

        ترسیم طبیعت و سنت با قلم موی معنویت بر بوم پسامدرن

        سروش 3.

        عشق آمد‌‌‌‌‌؛ ترانه جاری شد
        غزل عاشقانه جاری شد
        و سروشی یگانه، جاری شد
        دل من در سکوت چشمی ماند.

        شعر سروش:
        آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو
        و تا حدود زیادی، جامع قالب های
        دوبیتی، رباعی، مسمط، مستزاد، نیمایی، سه گانی، پریسکه و سپید.

        سروش، گونه ای برای بهترین سرایش های کوتاه با تنوع فراوان و زیرگونه های بسیار است که تلاش می کند نگاهی نو و زبانی تازه را به سرایش درآورد.
        در سروش معمولا همه یا بیش تر لَخت های غيرپایانی همقافیه اند اما لَخت پایانی بصورتی متفاوت می آید.

        لطفا در گسترش این گونه ی تازه و توانمند، مددکار باشید!
        فراوان سپاس
        محمد علی رضاپور
        جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۱۱
        سلام و درود
        بزرگوار!

        دعوتید به کارگاه شعر اجتماعی(در راه پیشرفت ایران)
        لطفاً به قسمت مطالب نشر شده در بالای سایت نگاه بیاندازید!
        (کارگاه شعر اجتماعی- در راه پیشرفت ایران)

        سپاس
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0