بغض پنهانی

درود بر صاحب بزرگوار صفحه ، بانو حسین زاده ی گرامی
و درود بر دوستان گرامی
تا کنون پنجره ی سبزی بر این صفحه نگشوده ام
منتها آرزو دارم صاحب صفحه از گشودن این پنجره دل آزرده نشود و آنرا دلیل بر عیاردار بودن شعرش بداند.
چون بنده بر شعری که نتوانم با آن ارتباط بگیرم پنجره ای باز نمیکنم🌺🙏🌺
قصد دارم اندکی در مورد بهسازی شعر صحبت کنم
که منظور از بهسازی همان ویرایش و نازک کاری یک شعر است.
وقتی بنا و شالوده ی یک اثر خوب و اصولی باشد  و مراحل تولید و سرایش نیز بدون نقص انجام بگیرد شاعر ما هنوز ۵۰ درصد راه را طی کرده. مابقی راه در ویرایش و بازبینی نهایی طی میشود.
برخی اساتید بنا به دلایلی ویرایش و دخل و تصرف در شعر سروده شده را مجاز نمیدانند که بنده اکنون به آن بحث وارد نمیشوم و این پنجره ی سبز را صرفا به انعکاس عقاید خود در باب ویرایش اختصاص میدهم.
در نگاه بنده شعر ِ بازبینی ِ نهایی نشده همانند خانه ی ناز کاری نشده است حتی اگر تمام اصول در ساخت آن رعایت شده باشد.
با این توضیح اجمالی نکاتی را در باب آنچه بنده \" باز بینی ِ نهایی\" نامیدم خدمتتان عرض میکنم.
مطلع غزل خوب و گیراست، از همان ابتدا خواننده را به ادامه ی شعر مشتاق میکند حتی اگر آن خواننده زن نباشد.
چون یک زن در این شعر دنبال کننده ی روایت هم جنس خود است و میخواهد ببیند هم جنسش چگونه شرایطی احتمالا مشترک با او را توصیف میکند.
آن سو ،یک مرد هم به گمانم کنجکاو است بداند ذهنیات جنس مخالفش در مقوله های این چنینی چگونه میتواند باشد. پس کشش موضوع برای هردو جنس احتمالا یکسان است.
نکته ی اول در باب بازبینی نهایی:
وقتی در بیت اول مشخص میشود با غزلی روبرو هستیم که قافیه های ختم به \" ان و ی الحاقی دارند\" بلافاصله در مصرع سوم باز به \" نمیدانی \" میرسیم که شیرینی شالوده ی غزل را خدشه دار میکند ، در شروع همین مصرع باز کلمه ی \" لرزش\" را داریم که به نوعی تکرار \" لرزه\" در مصرع قبل خود است.
از آنجا که شعر ،عصاره ی نثر است
باید تلاش کرد از این تکرار ها گریخت

از بارش ِ باران ِ تنهایی دلم سیر است
وقتی تو در آغوش یارت مست و شادانی
صرفا یک مثال است از هزاران امکانی که شاعر برای تغییر و ویرایش در اختیار دارد.

نکته ی دوم در باب بازبینی نهایی:
\"یک روز \"میفهمی که من دیگر نمیمانم
\"یک روز \"می آید ببینم وقت برگشتن
\"یک روز \"می آید که دستانت شود خالی
\"آن روز\" با حسرت کتابم را.....

\" یک زن\" که معنای وجودش جنس باران\" بود\"
\" یک زن\" که دنیایش برایش غرق شادی \"بود \"

\" حالا\" تماما یخ زده......
\" حالا\" به تنهایی شده......
این تکرار ها هرچند تعمدی بنظر میرسد ،منتها اگر با روایتهای تازه تر تعویض شوند نتیجه احتمالا گوش نوازتر خواهد بود.

بیت ۱،۴،۶ از ابیاتی هستند که به جز ملزومات روایی، ارزش افزوده نیز همراه خود دارند و قابلیت های شاعر را نشان میدهند.
در کل شما قطعا در گروه شاعران با استعدادی هستید که میتوانند با هر شعر کیفیتی فراتر از شعر قبلی نشان دهند.
موفق و پایدار باشید🌺🙏🌺

فرصت را مغتنم شمرده و خدمت شاعران گرامی عرض میکنم در حال رایزنی با اساتید برای برگزاری فراخوان غزل هستم. از همه ی عزیزان در سایت تقاضا میکنم از هم اکنون خود را برای این چالش آماده کنند تا به یاری خدا بتوانیم هر چه پرشور تر در این رویداد حضور پیدا کنیم.
منتظر اعلام فراخوان در نوروز ۱۴۰۱ باشید عزیزان