پنجشنبه ۹ فروردين
|
دفاتر شعر ابوالحسن رضاپور (حسن)
آخرین اشعار ناب ابوالحسن رضاپور (حسن)
|
مرثیه های پدر
ياد تو هميشه در دلم مى ماند، بعد از تو نشد راست كنم قامت خود/ ادراك كنم حالت تو در آن روز، تنها شده ام بى تو شدم آفت خود/اى كاش تو بودى و منم در پى تو، چند وقت نديدم در آيينه مگر ماكت خود/ لحن سخنت داشت طنين دگرى، لبخند لبت مرثيه حالت خود/ سخت است كنم وصف من اين خاطره را، افسوس نماندست از آن شور مگر عادت خود/حسن
ازين پس قاب عكست ثروتم شد، نگاه چشمهايت همدمم شد/ نمى آيى دگر بر سفره ام باز، بماندم بى تو اينجا يكه غمساز/ گرفتيم چله اما دل نشد نرم، هنوزم مانده د۷اغ تو همى گرم/ برايت مى زنم تسبيح پياپى، نفيرم مى شود آواى هر نى/ دگر بايد بگيرم راه خود پيش، كه تا وقت اجل اصلاح كنم خويش/ غم دلدار خوش است گر ياد باشد، دلم با خاطراتت شاد باشد/ حسن
گذشته چهل روز از هجرت اى مهر، به عشق تو سرودم يك غزل شعر/ نشد سرد داغ مرگت اندر اين دل، شدم بعد تو بر افلاك بى ميل/ نگرديد هيچ فراموش خاطراتت، نگاهم بود دائم در نگاهت/ تو رفتى ناگهان بى انتظارى، شده حال دلم دايم خمارى/ چه سخت است عادت هجر تو بابا، نديدن، ناشنيدن صوتت اينجا/ شفقت داشتى لطفت چه بسيار، نديديم ما ز تو جز مهر سرشار/ خوش اقبالى تو ماه محرم، سفر كردى به احوالى مكرم/ قرين اربعين شد چله تو، مبارك بر تو اين زندگى نو/ بيا شبهاى جمعه برمزارت، گذارم روح خود را در كنارت/ گل يكدانه اى بودى پدرجان،محب خاندان سبط عطشان/حسن
اكبرم من خاك پاى زائر مولاعلى، شهرتم پرويز و بابم بود هم محمدحسين/ عاشق مظلوم دشت نينوا هستم بسى، دست كوتاه و يقين محتاج غفران و دعا/ ياد آريد سيزده ماه رجب روز پدر، عيد قربان و غدير و فطر و نوروز هما/ حمد و سوره هديه اى از آية الكرسى بخوان، سائلم اينجا تو هم هيچ سائلى عذرش مخواه/ ختم قرآنى برايم در رمضان نذر كن، تا بدان از من شود پروردگار من رضا/ هر زمان مشهد نصيبتان شود، يك زيارت هم ز من آريد اى دوستان بجا/حسن
عاقبت كامم به دنيا تلخ شد...
اى كه بودى سايه بالاى سر، رفتى و چشمم بماندبر روى در/ دائما دلواپس حال همه، كم نخوردى بهر ما خون جگر/ دست بخير بودى و خيرخواه همه، در دفاع از خاندان سينه سپر/ قارى قرآن همه صبح و شبان، زائر اهل قبور جمع و نفر/ هجر تو بارى گران بر جان و روح، ده مدد تا تاب آرم اين سفر/ از تو مقبول حج و مشهد كربلا، توشه راهت شود نذرت پدر/ از جوانى تا كهنسالى دوان، داده باغ زحمتت كلى ثمر/ معترف هر رهگذر بر عشق تو، بر حسين و زينب و دست قمر/ شاد روحت بر حسين مهمان شوى، زائر اهل بقيع و احمد خيرالبشر/حسن
اى پدر اى مهربان اى دلربا، عاقبت رفتى تو هم سوى خدا/ تاكه يادم هست دلسوز بوده اى، بهر فرزندان خود گشتى فدا/ عاشق احكام اسلام و حديث، سوگوار فاطمه و روضه كرب و بلا/ دلرحم و ناصح پيروجوان، حامى بيگانه و هر اقربا/ دل پر است ازمهر تو بيحد و حصر، چون رود حزن تو از افكارها/ اف براين دنيا كه قدر تو نديد، حيف كوتاه شد زتو عمر و بقا/ نزد ارواح شهيدان منزلت، باش مهمان ائمه در صفا/ كاش نميدادى رضا بر رفتنت، كاش ميماندى بسى اينجا ابا/ مرحم اين دل كمى ديدار تو، هرشب جمعه بيا صحن و سرا/ تابه آخر نان آور بوده اى، لحظه اى ننشستى ازپا اى دلا/حسن
تا كه مهر پدرى ارث من است، دل خوشم من كه هنوز محبوبم/ در ميان قفس اين هستى، با چراغ دل او مشعوفم/ گرچه ديگر نرسد صوت پدر، با همه خاطره هاش محشورم/ كاش مى شد به تو مى پيوستم، من در اينجا ز غمت مخمورم/رسم دنيا به چنين منوال است، اى خدا از تو بسى معذورم/حسن
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.