چشمت

عرض ادب خدمت جناب سعادت نژاد گرامی
غزل زیبایی میهمان صفحه شما بودم و لذت بردم
نحوه ی پیشبرد درونیات شاعر به روی کاغذ همان نقطه ی تمایز یک شعر با شعر دیگر است.
و به سلیقه ی بنده نحوه رهبری و هدایت درونیات شما در این اثر خوب و در خور توجه است.
جسارتا با توجه به باز بودن گزینه ی نقد یکی دو نکته عرض میکنم
ترکیب " بالان" و قبل آن " فریب" اگرچه برنامه ریزی شده است منتها " بالان" آنقدر کم استفاده است که سریعا در ذهن مخاطب نقش میبندد چرا شاعر نگفته " گرگ باران دیده" ؟!
اگرچه شاعر همیشه دنبال روایتی نو میگردد منتها بنظر میرسد ( نظر شخصیست و بنیان آکادمیک برای آن ندارم) گرگ بالان دیده شما را از قلب مخاطب دور میکند ، آنهم در شروع شعر
در مصرع سوم بدلیل تشدید دار بودن " رمّال" میشود از نظر وزنی اصلاحاتی انجام داد.
نظر شخصی دیگرم آنست که " قمپز" شخصیت شعر را دچار خدشه کرده
مصرع آخر شعر به عنوان حسن ختام روان بنظر نمیرسد
مثلا ( صرفا جهت تشریح موضوع) اگر داشتید
مست ِ عطرت میکنی عطار کاشان دیده را
به گمانم بیشتر به عمق استراژیک حسی ِ مخاطب نزدیک میشدید .
نکته دیگری که مایلم عرض کنم این است که شعر عام پسند لزوما ضعیف نیست
بسیارند اشعاری که مخاطب عام دارند ولی بسیار با شکوهند که نمونه اش در ادبیات ما فراوان است.
این را با توجه به پاسختان در جواب جناب گرجاسی عرض کردم.
مرز باریکی بین عام پسند بودن و مبتذل بودن یا ضعیف بودن وجود دارد . به گمانم اگر آن مرز را کشف کنید میتوانید امیدوار باشید اشعاری خاص اما عام پسند بسرایید.
هر هنرمندی به مخاطبش زنده و شکوفاست.
اعتقاد ِ تقریبا غیر دقیقی که گاها در ذهن هنرمندان نهادینه میشود این است که: هنر قوی هنر خاص پسند است و اگر مخاطب عام پیدا کرد پس حتما ضعیف است یا یک جای کارش لنگ میزند که این اعتقاد بنیان ضعیف و شکننده ای دارد.
درود بر شما
اثر زیبایی بود 🌺🌺🌺

سلام و عرض ادب ، متنی بخوانیم که بیشتر یک نظریه است



کدام یک صحیح است
گرگ بالان دیده یا گرگ باران دیده؟

گرگ باران دیده :

می گویند گرگ تا وقتی که باران ندیده است از آن بسیار می ترسد
و حتی الامکان احتیاط میکند تا اینکه به طور اتفاقی، مجبور به برخورد با باران باشد.
پس بعد از آن دیگر از باران نمی ترسد، از این جهت مثل مذکور برای کسی استعمال می شود که کار آزموده و زیرک شده باشد.

نظامی می سراید:

ز باران کجا ترسد آن گرگ پیر

که گرگینه پوشد بجای حریر

و دیگری سروده :

دوش می رفتم به کوی یار، بارانم گرفت

در میان عاشقان، من گرگ باران دیده ام

اما به کار بردن واژه ی باران در این اصطلاح ممکن است نادرست باشد زیرا همه‌ی گرگ ها ، باران دیده هستند و گاه در روزهای زمستانی و بارانی بیشتر از لانه بیرون می شوند و به شکار می روند
اگر باران دیدن علت با تجربه شدن گرگ باشد، این شامل تقریبا همه حیوانات است نه فقط گرگ ها.

گرگ بالان دیده :
اما معنای عبارت “بالان” در لغتنامه دهخدا:
بالان:تله ی جانوران،دهلیز.
و نیز طبق این منابع:برهان قاطع،فرهنگ رشیدی،فرهنگ لغات شاهنامه،انجمن آرای ناصری و ناظم الاطباء :تله ای که بدان جانوران گیرند.
دهخدا از قول صاحب انجمن آرای ناصری می گوید:
از این جاست که آنکه را مجرب در امور باشد و به مصائب گرفتار شود “گرگ بالان دیده” گویند و این مشهور است و بقول رشیدی باران غلط است.( فرهنگ رشیدی)

پس ” گرگ بالان دیده”، گرگی است که چند بار از دشواری و خطر بالان، نجات یافته و پختگی و آزمودگی لازم را در شکار پیدا کرده باشد.

امیدوارم این مطلب مورد توجه شما ادیبان و استادان محترم قرار گیرد

با سپاس