سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        شعرِ صامت

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۰ ۰۲:۲۳ شماره ثبت ۱۰۶۳۷۲
          بازدید : ۱۰۸   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        شعرِ صامت
         
        بعد از شبِ شعری ، دختری ناگویا ،
        اشتیاق ام را که دید
        مشتاق شد شعری را بخوانَد برای من
         
        من زبانِ اشاره نمی دانستم
        ولی چه ساده فهمانْد ،
        آنهمه منظورش را برای من
         
        حرکتِ موج سینوسیِ کفِ دستانش ،
        معنی اش دریا بود
        کفِ دستانش بحالِ آب خوردن از شیرِ آب ،
        معنی اش قایق
        نوکِ انگشتانِ اشاره اش ،
        چسبید به سینه اش و سینه ی من
        یعنی تو و من
        شعر داشت جالب میشد
        شعری درموردِ قایق سواریِ ما بود
        فکرش را بکن ! یعنی دوتایی ، او بهمراهِ من
        باورم نمیشد ، با من ( یعنی بهمن )
         
        کفِ دستش که مسیرِ بزرگِ دایره ای را می پیمود ،
        یعنی همه جا دریا بود ، بدونِ هیچ خشکی
        به یکباره حالتِ کات کشیدن لبه ی دست ،
        به گونه ی علامتِ زُورو  
        فهمانْد به من ،
        که آسمان ، رعد و برق شد
        انگشتانش که به حالِ تمنا ، درونِ هم فرو رفتند ،
        یعنی درآغوشِ هم فرو رفتیم ، او و من
         
        علامتِ تبری که راست راست می آمد بسوی من ،
        یعنی : کوسه ای آمد
        با افتادنِ علامتِ قایق به هرطرف ، بحالِ قنوت ،
        واضح شد نصف شدنِ طولیِ قایق ، برای من
        کفِ دستش به حالتِ وارونه ،
        یعنی تنها ارتباط مان گرفتنِ پارو بود بینِ او و من
         
        کفِ دستانش چسبیدند بهم به حالِ خوابیده
        و صورتِ زیبایش ،
        کج شد و قرارگرفت به روی آن
        که علامتِ انتظار بود
        یعنی ساعتها گذشت ،
        از اضطرابِ او و من
         
        کف دستانِ ظریف و سکون زده اش ،
        که زمین را نگاه میکرد ،
        نشانِ رسیدن به جزیره و خشکی بود
        لبخند ، نشانِ امنیت
        محوِ رفتارِ ظریف و ،
        پُر از احساس اش شده بودم
        مات ام برده بود که او چگونه ،
        به این آسانی ،
        شعرِصامتِ عاشقانه ای را خوانْد برای من
         
        بهمن بیدقی 1400/10/17
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ۰۷:۴۸
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و متفاوت بود
        شعر صامت محشر است خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ۰۸:۲۵
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف و مهرتان
        خوشحالم که شعر را دوست داشتید
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ۱۲:۳۶
        سلام و درود فراوان بر شما
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۰۷
        با سلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        يکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ۲۰:۴۶
        درود های فراوا ن جناب بیدقی استاد گرانقدر
        بسیار زیبا ودلنشین
        قلمتان مانا
        مسرور ومستدام
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ۲۱:۰۵
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف و مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        درپناه حق
        ارسال پاسخ
        شادی بلکامه
        دوشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۰ ۱۴:۱۹
        بسیار عالی
        درود برشما
        لذت بردم
        قلمتان پرمهر
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۰ ۱۷:۱۳
        با سلام و عرض احترام گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاسگزارم از لطف و مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        درپناه حق
        ارسال پاسخ
        سه شنبه ۲۱ دی ۱۴۰۰ ۱۵:۵۱
        با درود فراوان خندانک
        جناب بیدقی ارجمند
        بسیار زیبا قلم زدید
        شاعرانگی هایتان مستدام خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۱ دی ۱۴۰۰ ۱۸:۳۱
        با سلام و عرض احترام گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاسگزارم از لطف و مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        درپناه حق
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0